بزرگترین خیانت فراری دادن نخبگان است

فقط چند بار رخ داده که طی یک هزار و چهارصد سال گذشته مسلمانان با یکدیگر اختلافات شدید پیدا کنند و در هر نوبت یک فاجعه در انتظار آنها بوده.

از اختلافاتی که در صدر اسلام به وجود آمد و موجب جنگ و خونریزی در میان مسلمانان گشت تا اختلافاتی که موجب نابودی کل سرزمین های اسلامی شد.

شاید بتوان گفت در تاریخ بارزترین این اختلاف ها قبل از حمله مغول به غرب رخ داد و موجب آن شد تا مغولها به راحتی بتوانند سرزمینهای اسلامی را تصرف کنند و ملیونها مسلمان را قتل عام کنند.

حمله مغولها به سرزمین های اسلامی زمانی رخ داد که مسلمانان موفق شدند تا با هم متحد شوند و اختلافات فیما بین را کنار بگذارند و مغولها را شکست دهند.

حتی کار به جایی کشید که بسیاری از مغولها خود به اسلام روی آوردند.

یکی دیگر از جریان های معروف هم زمانی رخ داد که مسلمانان شدیدا با هم اختلاف پیدا کرده بودند و اروپایی ها از فرصت استفاده کردند و به بهانه جنگ های صلیبی به شرق حمله کردند و زمانی مسلمانان موفق شدند تا حمله صلیبی را در هم بشکنند که با هم متحد شدند.

اما در هر دو مورد مشاهده می کنیم که حمله کنندگان به سرزمین های اسلامی موفق شدند از ثروتهای افسانه ای گرفته تا علوم و فناوری مسلمانان را با خود به سرقت ببرند و چه کسی است که نداند پایه همه علوم نوین که در غرب وجهان امروزه وجود دارد در اصل از سرزمین های اسلامی به سرقت رفته.

اما کاری که شاید بتوان گفت اروپایی ها موفق شدند قبل از عقب نشینی از سرزمین های اسلامی انجام دهند این است که نطفه جهل و اختلاف را فیما بین مسلمانان کاشتند و بعد رفتند و با سیاست این کار خود را ادامه دادند، و مشاهده می کنیم پس از عقب نشینی اروپایی ها از مشرق زمین کم کم کشورهای اسلامی به جای اینکه به سمت احیای اقتدار خود برگردند به سمت جهل و عقب افتادگی رفتند.

البته این ماجرا طی یک شبانه روز رخ نداد بلکه مشاهده می کنیم که اروپایی ها زمانی که در مشرق زمین حضور پیدا کردند بر عکس مغولها که کتابخانه ها را به آتش کشیدند همه کتب را با خود به اروپا بردند و تک تک آنها را ترجمه کردند تا راز پیشرفت مسلمانان را کشف کنند.

در مقابل رهبران وقت سرزمین های اسلامی به دنبال تثبیت قدرت خود بودند و متوجه نبودند که اصل اقتدار در همان کسب علم است و ثروت واقتدار با آن علم می آید.

بحث سوال دبستانی "علم بهتر است یا ثروت" شاید برای بسیاری بحث تمسخر علم به نظر آید اما واقعیت امر این است که شرایط امروزه به وضوح ثابت می کند که این علم است که ثروت واقتدار را می آورد.

امروزه شما اگر به ثروتمند ترین های جهان نگاهی گذرا بیاندازید متوجه می شوید که همه شان بر اثر نبوغ فکری و علم شان به ثروت رسیده اند و امروزه ثروت مند ترین شرکت ها و موسسات جهان شرکت ها و موسساتی هستند که علم و فناوری برتر را دارند و در دوران معاصر اینگونه نیست که شما بدون علم بتوانید ثروت یا اقتدار داشته باشید.

در برهه هایی مشاهده می کنیم اروپایی ها برای اینکه برتری خود را حفظ کنند به شگردهای مختلف رهبران کشورهای اسلامی را متقاعد می کردند که برای حفظ اقتدار خود فضای سیاسی و اجتماعی کشور را باز نکنند و اجازه تحرک به نخبگان کشور را ندهند و حتی تلاش کنند که اکثریت مردم جاهل و رعیت بمانند تا به آنها خدمت کنند و فقط تعداد معدودی از افراد اطراف و وفادار مطلق به آنها از حق و حقوق کسب علم برخوردار باشند.

حتی با استفاده از نفوذی های خود کاری می کردند تا مثلا مردم باور اعتقادی داشته باشند که زنان باید بی سواد باشند و حق مدرسه رفتن و تحصیل را نداشته باشند، به همین سادگی نیمی از جامعه سرزمین های اسلامی بی سواد می شدند.

یا مثلت سیاستی را که عثمانی ها با مشورت اروپایی ها در میان عرب های سرزمین های اسلامی پیاده کردند و در دوران عثمانی بسیاری از عرب ها حتی حق یاد گرفتن خواندن و نوشتن نداشتند، حتی در ایران خودمان هم می بینیم که در برخی دوره ها حاکمان به این سیاست ها عمل می کردند و به جای اینکه علوم و فناوری وصنعت را به ایران بیاورند سرسره عیاشی و... از غرب با خود به ایران می آوردند ووقتی مثلا امیر کبیر به دنبال توسعه صنعت و یا توانمندی علمی کشور افتاد کاری کردند وی را به قتل برسانند.

در برهه هایی از تاریخ اسلام هم مشاهده می کنیم برخی مزدوران و جاسوسان و دشمنان اسلام با تزریق خرافات فیما بین مسلمانان تلاش کردند مسلمانان را به سمت جهل سوق دهند که معروف است شروع این جریان هم توسط یهودی هایی که زمانی در یمن و حجاز زندگی می کردند و بعد به اجبار مسلمان شدند شروع شد و حتی عنوان "اسرائیلیات در اسلام" برای این جریان ها انتخاب شده و علیرغم اینکه بسیاری از علمای مسلمان تلاش کردند تا با این اسرائیلیات در اسلام مقابله کنند اما متاسفانه نفوذ این خرافات اسرائیلیات در تفکر مسلمانان آنقدر زیاد شده که برخی حتی امروزه اینها را جزو باورهای اعتقادی اسلامی خود می دانند.

اروپایی ها، مخصوصا انگلیسی ها، برای توسعه استعمار بر کشورهای اسلامی روی این جریان اسرائیلیات در اسلام خیلی فعالیت کردند و موارد زیادی را به آن اضافه کردند و حتی معروف است که برخی جاسوسان خود را به حوزه های علمیه شیعیان و مدارس دینی اهل تسنن می فرستادند واینها چند دهه در این مراکز مشغول بودند تا اسرائیلیات و خرافات در اسلام را گسترش دهند.

انگلیسی ها متوجه شدند که با استفاده از همین خرافات و یا اسرائیلیات در اسلام می توانند کاری کنند که نخبگان در کشورهای اسلامی را فراری دهند و جذب خود کنند.

البته اینها فقط به انگلیس نرفتند بلکه به کشورهای دیگر اروپایی و بعد آمریکا هم مهاجرت کردند.

وقتی هم فردی به کشوری مهاجرت می کند و زندگی اش را آنجا تشکیل می دهد دیگر بسیار سخت می باشد که وی را به کشور خود برگرداند.

معمولا هم اینها روی نسل جوان سرمایه گذاری می کنند تا مهاجرت کنند و پس از اینکه شغلی به دست آوردند زندگی تشکیل دهند و بچه دار شوند و بچه هایشان هم با آن فرهنگ و سیستم فکری بزرگ شوند و دیگر از نظر خانوادگی امکان برگشت برایشان نباشد.

کشورهایی امروزه در جهان مقتدر هستند که فناوری برتر در اختیار دارند وگرنه همه کشورها آدم های معمولی زیاد دارند.

برای اینکه این کشورها بتوانند برتری علمی خود را حفظ کنند اینها به سمت سرقت نخبگان کشورهای دیگر روی می آورند.

امروزه بزرگترین آفتی که به جان کشورهای اسلامی از جمله کشور خودمان ایران افتاده همان بحث معروف به "فرار نخبگان" در راستای "سرقت نخبگان" می باشد.

برخی کشورهای اسلامی مخصوصا در حوزه خلیج فارس با فراهم کردن شرایط فوق العاده برای شهروندانشان تلاش کرده اند که نخبگان خودشان را حفظ کنند اما در ایران متاسفانه مشاهده می کنیم که شرایط برعکس می باشد و برخی دانسته ویا انشاءالله نا دانسته کارهایی را انجام می دهند که جوانان نخبه مملکت کشور را ترک کنند و دشمنان به راحتی اینها را جذب کنند.

شاید برخی متوجه نباشند اما بزرگترین خیانت بر علیه کشور ونظام این است که برخی بیایند و شرایطی ایجاد کنند تا نخبگان کشور را ترک کنند و به قول معروف فرار کنند.

در حالی که بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان تلاش می کنند که نخبگان را بدزدند برخی در کشور ما نخبگان را دو دستی به سمت آنها سوق می دهند.

هیچ انسانی در تاریخ تا ابد زنده نمانده و انسان ها همه فانی هستند، امروزه شاید برخی نخبگان هنوز در کشور حضور دارند که میتوانند شرایط پیشرفت علمی کشور را فراهم کنند اما ادامه و سرعت بخشیدن به این روند فراری دادن نخبگان موجب آن می شود تا به خودمان بیاییم ببینیم پس از اینکه این نسل نخبگان موجود کشور بازنشسته شدند و یا دار فانی را وداع گفتند کشور خالی از نخبگان وافراد باسواد شده، آنوقت است که می توان تصور کرد ایران به یک کشور عقب افتاده تبدیل شود ودشمنان به راحتی بتوانند بر کشورمان چیره شوند.