مسجد آستراخان

© Photo / LudushkaБелая мечеть в Астрахани
Белая мечеть в Астрахани - اسپوتنیک ایران
اشتراک
در دلتای ولگا – بزرگترین رود بخش اروپایی روسیه، آستراخان بر 11 جزیره خزر گسترده شده است. در یادداشت های ابن باتوت، سیاح بزرگ عرب بسال 1344 میلادی از این شهر نام برده می شود. همانا در سال 1344 میلادی او به آستراخان سفر کرده بود. البته نام شهر در آن زمان – حاجی تارخان بود.

در دلتای ولگا — بزرگترین رود بخش اروپایی روسیه، آستراخان بر 11 جزیره خزر گسترده شده است. در یادداشت های ابن باتوت، سیاح بزرگ عرب بسال 1344 میلادی از این شهر نام برده می شود. همانا در سال 1344 میلادی او به آستراخان سفر کرده بود.
البته نام شهر در آن زمان — حاجی تارخان بود. ابن باتوت نوشت: « تارخان نام حاجی ترک را بر خود دارد و سلطان، این محل را به او داد و از حاجی مالیات نمی گرفت. پس از مدتی روستا شد و بعد به یک شهر مبدل گشت». مورخان روس نیز بعدها این گزینه نام گذاری شهر را بازگویی کردند.
به گفته اوِلیا چِلِبی دیپلمات و سیاح مشهور ترک در سال 1666 میلادی در آستراخان ، هفت مسجد وجود داشت و تا اوایل قرن بیستم تعداد آنها به 18 مسجد رسید.
در آستراخان معاصر که بیش از 500 هزار نفر زندگی می کنند 12 مسجد فعال است. قدیمی ترین آنها مسجد جامع « سفید» است.
مسلم حضرت یونوسوف آستراخانی که آخوند مسجد « سفید» است در اینباره چنین گفت: این مسجد سنگی در سال 1810 میلادی ساخته شد و اکنون بیش از 202 سال عمر دارد. در جای آن قبلاً مسجد چوبی قرار داشت و چون در حال ویرانی بود، مومنان از مقامات شهر خواستند که به آنها اجازه ساخت مسجد سنگی داده شود. در آن سالها اداره امور داخلی به اینگونه کارها رسیدگی می کرد. نمی شد ساختمان قدیمی دمونتاژ و ساختمان جدید به جای آن ساخته شود. اجازه صادر شد و در سال 1810 میلادی به جای مسجد چوبی مسجد سنگی ظاهر شد.
بازرگان داوید اسماعیلوف هزینه ساخت آن را پرداخت. مناره زیبایی در کنار مسجد قرار داشت. ابتدا حصار چوبی و بعد سنگی دور مسجد کشیده شد.
از نظر طرح معماری این یک بنای خودویژه است. این مسجد مکعبی شکل است. مناره در جلوی بنا قرار دارد. شکل این مناره و گنبد آن خاص و تا حدودی یادآور فانوس دریایی است. این مناره از سنگ سفید ساخته شده است. به این دلیل آن را مسجد « سفید» می نامند.
در اسناد قدیمی آمده است که طی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، آخوندهای مسجد از اعضای خانواده « خوجایف » بودند. آنها شرکت فعالی در زندگی اجتماعی مسلمانان آستراخان داشتند.
اوایل قرن 21 مسلم حضرت یونوسوف فارغ التحصیل مدرسه « محمدیه» در قازان پایتخت تاتارستان آخوند مسجد شد.
واقعا هم در بعضی از مساجد انسان احساس سبکی می کند. در هیچ مسجدی انسان احساس سنگینی و فشار نمی کند. امادر مسجد سفید « سبکی» خاصی حس می شود.
ابتدا مدرسه و مکتب وابسته به مسجد کار می کردند.
آنها در آنطرف خیابان روبروی مسجد قرار داشتند. اما حالا در این محل خانه مسکونی قرار دارد. من به عنوان رئیس این مدرسه تقاضا کردم ساختمان جداگانه ای برای مدرسه واگذار شود. در نزدیکی مسجد سفید در خیابان مجاور باصطلاح مسجد « سیاه» وجود دارد. در کنار آن ساختمانی هست که زمانی در طبقه اول آن فروشگاه و در طبقه دوم مدرسه قرار داشت. اکنون هر دو طبقه را مدرسه « حاجی تارخان» اشغال کرده است. این یگانه مرکز آموزشی اسلامی در آستراخان است. در این مدرسه فقط دروس دینی تدریس نمی شود، زیرا بر طبق قوانین روسیه به ثبت رسیده است. دروس عمومی مدارس نیز در آنجا تدریس می شود.
تا قبل از انقلاب ، 600 نفر به مسجد می رفتند. اسناد موثقی در اینباره وجود دارند. اکنون تعداد کمتری در مراسم دعا و نماز شرکت می کنند اما با گذشت هر سال مومنان بیشتری به مسجد می آیند.
تا قبل از تأسیس مدرسه « حاجی تارخان» فقط 15 نفر به مسجد می آمدند. با تأسیس مدرسه تعداد علاقندان بیشتر شد. اکنون تا 100 شاگرد در مدرسه تحصیل می کنند. البته این تعداد کمی است اما اگر در نظر بگیریم که قبلا 13-10 نفر به مدرسه می آمدند افزایش محسوس است. خوابگاه آکادمی پزشکی در نزدیکی مسجد قرار داشت که دانشجویان از کشورهای عربی در آنجا تحصیل می کردند. آنها در خوابگاه نماز می خواندند. من به نزد آنها رفتم و گفتم: بچه ها من در قازان تحصیل کرده ام و با عرب ها — دانشجویان مراکز آموزشی قازان — دوست بودم. ما ارتباط دوستانه ای داشتیم. شما ها بیش از کسانی که به مسجد می آیند در باره اسلام می دانید. به مسجد بیائید. مردم از شما چیزهایی یاد خواهند گرفت و شما هم از آنها». به این ترتیب عرب های جوان نیز جزئی از گروه مومنانی شدند که به مسجد می آیند. آنها در مسجد سفید نماز می خوانند.
در سال 200 میلادی کارهای بازسازی مسجد سفید آغاز شد و تا 450- مین سالگرد شهر به پایان رسید. اکنون این یک ساختمان زیبا و راحت با سیستم تهویه و کف مرمری است.
علی اکبر پاشایف حامی مالی کارهای بازسازی و مرمت مسجد سیاه بود.
این مسجد به حوالی بخارا مربوط می شد. عملاً ساخت آن در سال 1910 میلادی با پول بازرگان اسماعیلوف به پایان رسید و بعد عمارت مجاور آن که مدرسه بود ساخته شد. من اسنادی در اختیار دارم که ابتدا کشاورزان بخارایی به مسجد می رفتند. رنگ پوست آنها تیره تر از تاتارهای ساکن در آن محل است. به این ترتیب می توان عنوان مسجد را به این شکل معنی کرد که این مسجد برای کسانی است که رنگ پوستشان تیره تر است. در حال حاضر عمدتا شاگردان مدرسه به این مسجد می روند و قبلا تعداد مومنانی که در مسجد « سیاه» نماز می خواندند 500 نفر بود.
مسجد « سرخ» جای خاصی در آستراخان دارد.. این مسجد در سال 1898 میلادی از آجر قرمز ساخته شد و به این دلیل « سرخ» نامیده می شود.
از نظر زیبایی خود با مساجد قازان در یک ردیف قرار می گیرد. قازان همیشه به لحاظ مساجد خود معروف بوده است. نام دیگر مسجد « قازان» نیز از همین جا ناشی شده است.
عبدالوهاب علییف ملای تاتاری اواخر قرن نوزدهم هزینه ساخت مسجد را پرداخت. اما پول برای ساخت مسجد کفایت نکرد و به این دلیل او توانست از شاکیر کازاکوف بازرگان تاتار کمک بخواهد. اما در بین مردم این مسجد « وهابیه» به یاد ملا علییف نامیده می شود.
عناوین آن زیاد است اما اصل کار مسجد یکی است. این مسجد در طول تاریخ خود برای مسلمانان آستراخان مسجد مرکزی بوده است.
این مسجد هرگز تعطیل نشد و همیشه فعال بوده است. مسجد مرکزی همیشه در وضعیت خوبی قرار داشت. مردم همیشه به آنجا می رفتند. به مناسبت صدمین سالگرد ، مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت. مسجد مرکزی و « سیاه» به سبک معماری تاتاری ساخته شده اند و زیبا هستند. مسجد « سیاه» از ویتراژ ها زیبایی برخوردار است. بطور کلی چنین مساجدی در دیگر مناطق روسیه نیز وجود دارند. مسجد سفید با آنها فرق دارد که همه متوجه این تفاوت می شوند. عملا در تمام مساجد نوشته هایی به شکل خوشنویسی وجود دارند که اسامی پیغمبران و کلمه « الله» است و نوشته هایی در مدح پروردگار است. در تعدادی از مساجد آیات قرآن حک شده اند. هنرمندان محلی به کار خوشنویسی می پردازند. وابسته به مسجد مرکزی کلاس های اسلامی دایر است که افراد در سن و سال مختلف در این کلاس ها شرکت می کنند. آنها اصول اسلام و قرائت قرآن را می آموزند. محل سکونت مفتی آستراخان در مسجد قرار دارد.
آستراخان به عنوان یک مرکز بزرگ تجاری در راه از پارس و هند به شهر های روسی و اروپا همیشه کثیر الزبان بوده است. به این دلیل جای تعجب نیست که در این شهر اواسط قرن نوزدهم مسجد » پارسی» با پول جامعه پارسی ساخته شد. این ساختمانی زیبا با گنبدی نیم کره و چهار مناره در گوشه های آن بود.
شورای خاصی این مسجد را اداره می کرد. به علاقمندانی که می خواستند از روی حس کنجکاوی وارد مسجد شوند توصیه می شد قبل از آن با ملای مسجد یا اعضای شورا و یا کنسول ایران صحبتی داشته باشند.
ایرانیان — کردها و آذربایجانی ها به این مسجد می رفتند که همه آنها شیعه بودند. به این دلیل من طرفدار این موضوع بودم که عدالت تاریخی احیا شود و مسجد تاریخی به شیعیان بازگردانده شود.
مساجد سفید، سرخ، سیاه و فارسی —- به علاوه باکو، قازان و نوگایسک و مسجد « رمضان». آستراخان معاصر که بر جای « حاجی تارخان» باستانی ساخته شده است چنین شهری است.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала