چرا آمریکا حاضر شد با این فضاحت از افغانستان خارج شود؟

بسیاری حرف و حدیث ها این روزها درباره خروج آمریکا از افغانستان مطرح می باشد، و علیرغم اینکه همه درباره ضرورت خروج آمریکا از افغانستان متفق القول هستند اما همه در تعجب هستند که چرا آمریکا اینگونه از افغانستان خارج شد.

اینکه آمریکا این همه تسلیحات سطح میانی به بالای خود را در افغانستان جا گذاشت و حتی آمریکایی ها سگ های آموزش دیده که به آمریکایی ها خدمت کرده بودند را ترک کردند تا از گشتگی بمیرند وفرار را بر قرار ترجیح دادند شک و شبهه و سوالات زیادی را ایجاد کرد.

یعنی آمریکایی ها نمی توانستند با برنامه از افغانستان خارج شوند و این به قول معروف ول وشو را ایجاد نکنند؟

یعنی اینقدر اوضاع آمریکایی ها در افغانستان خراب شده بود که مجبور بودند به این شکل از افغانستان خارج شوند؟

البته همه آنهایی که مطالعه ای در تاریخ دارند به خوبی می دانند که افغانستان به صورت تاریخی قتلگاه ابر قدرتها بوده و آمریکایی ها به جایی رسیده بودند که بودن و یا نبودنشان گروی ماندن یا نماندن در افغانستان بود.

ولی خوب این شرایطی که ایجاد شده شک و شبهه های زیادی را در باره اهداف آمریکا از این تیپ عقب نشینی ایجاد می کند.

البته من قبلا هم در مصاحبه با شبکه تلوزیونی المیادین این مثال را مطرح کرده ام ولی می خواهم اینجا نیز آن را مطرح کنم.

افراد فنی که با اینترنت کار می کنند می دانند که اینترنت مورد استفاده عموم مردم چیزی حدود پانزده درصد شبکه جهانی است و بخش بزرگی از اینترنت به نام Dark Web یا شبکه تاریک معروف است.

در زمینه سیاست هم همین است.

آن چیزی را که در واقع ما مشاهده می کنیم در واقع چیزی حدود ده بیست درصد سیاست واقعی جهانی است.

بخش اعظم سیاست جهانی همانا Dark Policy است که سیاست های پنهان و یا تاریک کشورها را تشکیل می دهد.

در بسیاری از موارد شاید شما باور نکنید که مثلا ممکن است یک گروه یا حتی رهبر یا کشوری به ظاهر بر علیه کشور دیگری اظهار خصومت کند اما در باطن مرید و مطیع و مجری اوامر آن ابر قدرت است.

به عنوان مثال همین کشورهای عرب همجوار خودمان را ببینید، روزی روزگاری حتی در جنگ اعراب بر علیه اسرائیل سرمایه گذاری هم می کردند اما در نهایت مشخص شد که گوش به فرمان اسرائیل می باشند.

نمی خواهم خیلی دور شوم اما همین چند سال پیش وقتی درباره همکاری های پشت پرده اعراب خلیج فارس با اسرائیل صحبت می کردیم بسیاری به ما حمله می کردند که چرا به اینها تهمت می زنید و اینها بزرگترین حامیان فلسطینی ها هستند.

حدود چهل سال پیش زمانی که از انور السادات سوال کردند که چرا مصر توافقنامه کمپ دیوید را با اسرائیل امضا کرد، بنده خدا گفت که به دلیل ناتوانی از جنگیدن نبود بلکه به دلیل خیانت هایی که مدعی برادری بر علیه مصر می کردند بود.

تقریبا همه امروزه می دانند که تشکیلات طالبان و القاعده و داعش و دیگر گروه های تروریستی در منطقه توسط ایالات متحده و متحدین آن راه اندازی شده اند.

در دوره ای حتی رؤسای جمهوری آمریکا از اینها به عنوان قهرمان یاد می کردند و شاید برخی به یاد داشته باشند که رونالد ریگان رئیس جمهوری آمریکا حتی برخی از اینها را به بهانه شکست شوروی و کمونیسم تکریم هم کرد.

آیا می دانستید اسامه بن لادن رابطه شخصی با جورج بوش پسر داشت و در چند شرکت نفتی با هم شریک بودند؟

پس از فروپاشی شوروی آمریکایی ها احساس کردند که شرایط تک قطبی در جهان فراهم شده و هرچه سریعتر باید دست به کار شوند تا کسی به خود نیامده غنیمت ها را جمع کنند.

به همین دلیل هم به بهانه نیاز داشتند که کشورهای دیگر را اشغال کنند و عوامل و مزدوران آنها باید این بهانه را فراهم می کردند.

اگر به یکباره اعلام می کردند که تصمیم دارند به افغانستان حمله کنند قطعا مردم آمریکا با آنها مخالفت می کردند.

نیاز به حملات 11 سپتامبر بود تا بهانه ایجاد شود، و خوب این حملات انجام شد.

همچنین نیاز بود تا صدام حسین به کویت حمله کند، تا بهانه اشغال عراق به وجود آید.

همچنین نیاز بود تا جنگ در یوگسلاوی سابق پیش آید تا آمریکایی ها وارد بوسینی و هرزگوین و کوزوو شوند.

نیاز بود انقلاب های رنگین در شرق اروپا راه بیافتد تا بهانه ای برای دخالت در مناطق نفوذ شوروی سابق پیدا کنند.

البته ظاهرا آنها تصور نمی کردند که دشمنان آنها بتوانند خود را سریع جمع و جور کنند و دست و پای آنها را در منجلاب های جهانی مانند افغانستان و عراق و ... ببندند.

همانگونه که افغانستان موجب فروپاشی شوروی سابق شده بود امروزه آمریکایی ها به این نتیجه رسیدند که ماندن آنها در افغانستان می تواند موجبات فروپاشی آمریکا را نیز فراهم کند.

به همین دلیل هم تصمیم گرفتند هرچه سریعتر از افغانستان خارج شوند.

اما نکته ای که اینجا مطرح است این می باشد که آمریکایی ها چه چیزی را در افغانستان گذاشتند و رفتند.

این روزها دیگر همه متفق القول هستند که طالبان امروزی کم کم دارد به طالبان دولت و متحد آمریکا تبدیل می شود، شاید باز هم بخواهند ظاهر سازی کنند اما بسیار ساده لوحانه است اگر تصور کنیم پیشروی های طالبان در افغانستان بدون هماهنگی کامل با آمریکا بوده یا اینکه آمریکایی ها از طالبان ترسیده بودند تا چند روز اضافه تر ماجرای عقب نشینی خود را عقب نیاندازند.

حتی ماجرای حمله داعش خراسان به نیروهای آمریکایی و کشته شدن تعدادی از سربازان آمریکایی هم می تواند ساختگی باشد.

مخصوصا که چند روز قبل تر این حمله بایدن اظهار داشته بود منابع اطلاعاتی به او گزارش داده اند که داعش برای انجام یک عملیات در فرودگاه کابل برنامه ریزی می کند.

یعنی واقعا آقای بایدن خواب بود یا خود را به خواب زده بود؟

تصور این است که نیاز بود چند تا سرباز آمریکایی قربانی شوند تا نقشه آمریکایی ها منعقد گردد.

جنگجویان داعش موجود در افغانستان اکثرا خارجی هستند و افغان نیستند، اینکه آنها عنوان داعش خراسان را برای خود انتخاب کرده اند خود نشانه خطرناکی برای ایران به حساب می آید.

فراموش نکنید که این تروریست ها را آمریکایی ها از عراق و سوریه و ... خارج کردند و به افغانستان بردند.

نیاز بود تا آنها بر علیه نیروهای آمریکایی عملیات انجام دهند تا آمریکایی ها مدعی شوند این تروریست ها با آنها نیز دشمن هستند.

فردا روزی هم اگر آمریکایی ها خواستند کاری در افغانستان انجام دهند، مثلا عروسی ای را بمباران کنند، بتوانند بهانه بیاورند که داعش خراسان را هدف قرار دادند.

از سوی دیگر شمال افغانستان امروزه پر از تروریست های چچن تبار و ایگور ها است.

درون خود افغانستان هم که فعلا طالبان نتوانسته اند دولت تشکیل دهند.

با این شرایط می توان گفت در صورتی که طالبان به تشکیل یک دولت فراگیر تمکین نکند پیش بینی می شود که اوضاع در افغانستان به سمت و سوی درگیری و جنگ داخلی پیش برود و این کشور به چاله نا امنی که همه کشورهای پیرامون را تهدید می کند تبدیل شود.

آمریکایی ها هم بعدها می توانند مدعی باشند که دلیل خروج فضاحت بارشان از افغانستان این بود که اوضاع در این کشور قابل کنترل نبود و دیگر نمی توانستند بیشتر هزینه کنند و نا امنی در پیرامون افغانستان هیچ ربطی به آنها ندارد.

به هر حال بد نیست در پایان به یک عبارت معروف از رئیس جمهوری اسبق مصر آقای حسنی مبارک اشاره کنم که در آن گفته بود :"هر کس پوشش آمریکایی به تن داشته باشت باید بداند لخت است".