رضا اردکانیان، وزیر نیروی ایران اعلام کرد که در حال حاضر ظرفیت در مدار بهرهبرداری برق هسته ای در کشور 1000 مگاوات است که این ظرفیت در نیروگاه بوشهر بوده و همکاران ایران در سازمان انرژی اتمی مدیریت این نیروگاه را بر عهده دارند و ما خریدار برق تولید آن هستیم.
اسپوتنیک در خصوص موضوع اتصال شبکه برق به اروپا، با دکتر محمد صادق جوکار – پژوهشگر اقتصاد سیاسی و کارشناس ارشد و عضو هیات علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی وابسته به وزارت نفت به گفتگو نشست.
اسپوتنیک: کدام کشورهای اروپایی می توانند خریداران بالقوه انرژی باشند؟
جوکار: در راهبرد انرژی ایران، تا یک حد زیادی به دلیل تأکیدی که دارد صورت می گیرد برای صدور چرخه ترکیبی انرژی، موضوع صادرات برق و تبدیل گاز به برق و صادرات آن هم مد نظر قرار گرفته است. تا کنون عمده تمرکز ایران در بحث پیرامونی و منطقه ای بوده است. ولی به نوعی از گذشته های قبل هم حتی پیشنهاداتی در دوره های گذشته ترکیه داشته و یا در مسیرهای دیگر که صادرات برق مثلا به اروپا هم صورت بگیرد. فکر می کنم بیش از یک دهه قبل این بحث ها مطرح می شد.
موضوع دوم این است که در درون اتحادیه اروپا، گرایشاتی دارد صورت می گیرد تحت این عنوان که عمدتا تولید داخلی برق را با چالش روبرو می کند.این بحث تعهدات آی ان بی سی است که کشورهای اروپایی دارند و کاهش انتشار کربن و برخی از موضوعات مربوط به موضوعات امنیتی مواد که عمدتا مربوط به مواد هستهای و پادمانی و زباله های است که تولید نیروگاههای برق را یک مقداری تحت تأثیر قرار میدهد.
چشم انداز توسعه بخش برق هسته ای اروپا، روند افولی و روند کاهشی است. بجز برخی از کشورهای اروپا که دارند روی نسل های سوم هستهای کار می کنند و یا اینکه فشارهایی که در رابطه با بحث تقاضای ذغال دارد در اروپا اتفاق می افتد. البته درست است که تکنولوژیهای جدیدی تحت عنوان «گرین کول» آمده، اما باز هم این انتشار کربن سبب شده است که اروپایی ها تلاش کنند به جای واردات حامل های انرژی و تولید برق در کشورهای خودشان یک مقداری به گزینه واردات برق از دیگر مناطق توجه کنند.
این تقاضاهایی که بیان می شود عمدتا بخشی از آن در شرق و جنوب اروپاست. این نکته که وزیر نیروی ایران بیان کردند احتمالا به نظر می رسد از طریق توسعه تعاملات با ترکیه خواهد بود یعنی احتمالا مسیر اینطوری خواهدبود. البته من اطلاعات دقیقی از برنامه های اقدام مد نظر وزیر نیرو ندارم که هنوز منتشر نشده است.
دومین نکته این است که در شرایط کنونی شاید مد نظر نبوده، این است که الان تحریم های آمریکا برگشت خورده و اروپایی ها به دنبال سیستم اینستکس برای تعامل بودند که به نظر نمی رسد سیستم اینستکس قابلیت آن را داشته باشد که این پروژه تعاملاتی را اصطلاحا حمایت کند. قسمت دیگر این موضوع این است که آیا اروپایی ها حاضر خواهند بود به واردات انرژی و برق از ایران برخلاف فشار هایی که الان آمریکایی ها وارد می کنند، رو آورند، مثلا به این تعاملات فکر کنند و یا اقدام بکنند؟
کشورهای اتحادیه اروپا میتوانند در چارچوب دوجانبه یا در قالب ساز و کارهای چندجانبه مانند سازمان اکو (ECO) برای توسعه همکاریهای منطقهای ایران را همراهی کنند. کشورهای منطقه با دارا بودن درصد عمدهای از منابع اثباتشده نفت و گاز در جهان، لازم است با تقویت روابط، در صدد تنظیم سیاستهای تولید و صادرات این منابع عظیم باشند و بهطور بالقوه در تعیین قیمت و عرضه این منابع در سطح جهان نقش ایفا کنند. در این چارچوب، نکته حائزاهمیت ارتباط الکتریکی ایران با تمامی کشورهای همسایه خود که با آنان مرز خاکی مشترک دارد، است؛ بهگونهای که سالانه حجم قابلتوجهی انرژی برق با این کشورها مبادله میشود. فراتر از آن ایران در صدد است کریدورهای برقی شمال به جنوب و غرب به شرق را فعال کند و در زمان حاضر توافقهای اولیه آن حاصلشده و در مرحله توافق برای بررسیهای مطالعات فنی و اقتصادی قرار دارد.
خرید انرژی از ایران یک موضوع است و بحث انتقال درآمدها از طریق مکانیزم یک موضوع دیگر است. به نظر می رسد که در سناریوی کنونی که تحریم های آمریکا برگشته و برجام در حالتی قرار دارد که آمریکا عضو آن نیست و در حالتی که وضعیت مبهمی دارد، و آینده آن هم در حد زیادی منوط شده به آینده انتخابات و نتیجه انتخابات آینده ایالات متحده، این پروژه در شرایط کنونی تمرکز ندارد، بلکه عمدتا برای شرایط بعد از شرایط کنونی که انتظار می رود مثلا، دولت ترامپ در انتخابات مثلا شکست بخورد و دولت بایدن مجددا به برجام برگردد و یا این توافق مجددا با مذاکراتی که احتمالا پیش خواهد آمد احیا بشود. در آن شرایط مثلا جمهوری اسلامی دارد مقوله صادرات برق را به اروپا برنامه ریزی میکند.
اما به دور از این شرایط به نظر من نمی رسد که تحولی در این موضوع از لحاظ عملیاتی اتفاق بیفتد. همانطور که شاهد هستیم در صادرات برق ایران به عراق که اصلا یک قرارداد منعقد شده رسمی حقوقی است الان دولت ایالات متحده زیاد فشار می آورد که معافیت هایی که دولت عراق در گذشته در تحریم های ایران داشت را بشدت دوره های آن را از شش ماه به سه ماه و اخیرا به دو ماه کاهش داده و آن را هم منوط کرده به اینکه دولت عراق تلاش بکند وابستگی خود را به واردات ایران کم کند.
در شرایطی که وضعیت اینگونه است، به نظر می رسد که این طرح به عنوان یکی از برنامه های آتی ایران در حوزه دیپلماسی انرژی برای بعد از این وضعیت تحریمی است.
ایران با وجود منابع عظیم انرژی و با دارا بودن نیروی انسانی متخصص و تاسیسات عظیم در حوزه انرژی، در بهترین موقعیت ترانزیتی یعنی در بین دو دریای خزر در شمال و خلیجفارس در جنوب قرار دارد و همچنین با قرار گرفتن در موقعیت ترانزیتی شرق به غرب و شمال به جنوب و داشتن مرز مشترک آبی و خاکی با ۱۵ کشور، میتواند مسیری مناسب برای ترانزیت کالای کشورهای حوضه دریایخزر و رونق کریدورهای بینالمللی حمل و نقل و همچنین کریدورهای انرژی بهویژه کریدور انتقال برق باشد. بهمنظور کمک به توسعه ارتباطات همسایگان محصور در خشکی به بازارهای بینالمللی، زیرساختهای ترانزیتی بسیار عظیمی در ایران ایجاد شده است.
اسپوتنیک: آیا مکانیزم اینستکس قابلیت حمایت این برنامه را دارد؟
جوکار: اگر در آن وضعیت برجام احیا بشود، خوب دیگر نیازی به اینستکس و مکانیزم های اینگونهای نخواهد بود. بیشتر به نظر می رسد که یک نوع بیان برنامه های دیپلماسی انرژی ایران برای بعد از لغو تحریم ها و زمانی است که برجام احیا شده باشد.
اسپوتنیک: آیا زیرساختهای انرژی ایران می تواند بستر مناسبی برای انتقال انرژی خزر به دیگر مناطق باشد؟
جوکار: زیرساخت های انرژی بیش از نفت و گاز است. اگر ما به تحولات کشورهای پیرامون حوزه خزر نگاه بکنیم، تحولات در حوزه انرژی، زیرساخت های ایران در فراتر از گاز و نفت و حتی در حوزه برق هم میتواند این پتانسیل را ایجاد بکند تا به بازارهای دیگر مرتبط بشود.
پیرامون خزر کشورهایی هستند که به عنوان مثال، پروژه های توسعه نفت در قزاقستان را ملاحظه کنید و مهمترین پروژه این کشور که کاشاقان است که یک پروژه 50 میلیارد دلاری در فازبندی های مختلف است. به دلیل وضعیت آب و هوایی آنجا که شش ماه از سال سرد است، حتی نیاز به جزایر مصنوعی دارند، ولی خب بهرترتیب اگر این پروژه توسعه پیدا بکند، بحث انتقال نفت آن برای کشور قزاقستان یک موضوع کلیدی است.
الان گزینه هایی هست که دولت آذربایجان بسیار تلاش می کند که از ظرفیت خالی خط لوله باکو –تفلیس –جیهان استفاده کند. زیرا این خط لوله به میزان یک میلیون بشکه ظرفیت دارد که الان به دلیل کاهش تولید خود آذربایجان 50 هزار بشکه و در سالهای آینده هم کاهش پیدا خواهد کرد. یکی از گزینههای این است که این نفت را به خط لوله باکو –تفلیس – جیهان انتقال بدهد و یا تلاش می کند نفت چیمکند ترکمنستان را به این خط لوله انتقال بدهد. این بحث نفت است. اما مسأله ای که هم برای قزاقستان و ترکمنستان ایجاد می شود و به خصوص برای قزاقستان این است که بازار تقاضا در کشورهای اروپایی بخصوص در باره نفت، روند کاهشی دارد و به همین دلیل، حتی اگر نفت از طریق باکو –تفلیس-جیهان به دریای مدیترانه هم انتقال یابد، برای قزاقستان موضوع بازاریابی پیش خواهد آمد.
به نظر می رسد که برای قزاقستان بهتر باشد که به سمت بازارهای جنوب و شرق آسیا از مکانیزم ایران اقدام بکند. یعنی به این سمت برود، وگرنه اگر به سمت مدیترانه برود، و بعد بخواهد محموله های خود را به سمت بازار آسیایی ببرد، هزینههای انتقالی و حمل و نقل آن بالا خواهد رفت.
عمدتا در بحث برق و بحث انتقال آن از طریق «های ولتاج دی سی» مطرح می شد که شاید منظور ایشان، اقداماتی است که ترکمنستان در توسعه زیرساخت های برقی خود انجام میدهد. اگر ما اسناد بالادستی ترکمنستان را ملاحظه کنیم، می بینیم که ترکمنستان برای گریز از بحث خام فروشی به قول خودشان، برای کسب بیشتر ارزش افزوده، تلاش می کنند گاز را تبدیل به برق بکند و پروژه هایی دیگری هم بسته که عمدتا آن را ببرد به کشورهای افغانستان و پاکستان. کار دیگر ترکمنستان در بحث پتروشیمی است. بخصوص با تأکید بر تولید کود اروه که عمدتا شرکت های کشور بلاروس در آنجا فعال هستند.
در اینجا به نظر می رسد که شاید همکاری با زیرساخت های ایران ایجاد بشود که منطقه ای که در جنوب ایران است، کشورهای خلیج فارس که اینها عمدتا تقاضای زیادی دارند، این منطقه را اگر مازاد عرضه داشته باشند، آن را می توانند از کشورهای آسیای مرکزی به کشورهایی مثل عراق و کشورهای خلیج فارس از طریق زیرساخت های ایران انتقال بدهند. البته این روند نیازمند سرمایهگذاری های زیادی برای انتقال شبکه برق ایران مثلا به عمان و یا کویت و یا امارات است.
این موضوع نیز نیازمند تغییرات در تحولات ژئوپلیتیکی منطقه است که به هر کدام از این کشورها وصل بشود، میتواند به آن شبکه برق خلیج فارس که شورای همکاری خلیج فارس آن را توسعه داده، متصل بشود. برق آسیای مرکزی میتواند از طریق ایران به خلیج فارس انتقال پیدا بکند.
نکته ای که در اینجا خیلی مهم است این است که جدیدا در اسناد کشور ترکیه، وقتی روند تولید برق و تقاضای برق را مشاهده می کنیم، می بینیم که در دهسال آینده یک گپی دارد ایجاد می شود که نیاز ترکیه به واردات برق را بیشتر می کند. یعنی تقاضا برای برق افزایش پیدا میکند و روند تولید آن کشور یک مقداری متناسب با رشد تقاضا پیش نمی رود.
هر چند دولت ترکیه اقداماتی جهت تولید برق هسته ای با کمک روسیه از سال 2010 به بعد داشته است. اما هنوز مشخص نیست چه زمانی به مرحله عملیاتی خواهد رسید. باید گفت که تقاضای برق ترکیه بالا رفته است. از سوی دیگر شرکت های ترکیهای الان در تولید برق در کشور ترکمنستان هم فعال هستند. و این ها دو –سه شرکت، شرکت های بزرگ ترکیه هستند و کنسرسیوم هایی که عمدتا با شرکت های بزرگ بین المللی همکاری می کنند و در زمینه تولید برق و افزایش ظرفیت برق ترکمنستان فعال هستند که به نظر می رسد در دهسال آینده چیزی حدود 14 کیلوات ساعت برق ظرفیت مازاد صادراتی برای ترکمنستان ایجاد بکند.
یکی از گزینه هایی که کشور ترکیه دنبالش است این است که برق تولیدی ترکمنستان را که برخی از شرکت های ترکیه در تولید آن نقش دارند را انتقال بدهند به کشور ترکیه. در اینجا بحث مسیر انتقال آن مطرح می شود که حالا انتقال آن از چه مسیری صورت بگیرد. گزینه های مختلفی بیان شده که یکی از این گزینه ها می تواند از سیستم های شبکه برق ایران باشد. یعنی اینکه گاز ترکمنستان به شبکه برق ایران متصل بشود و از آنسو به ترکیه عرضه بشود که در این شرایط همان وضعیت ایجاد خواهد شد که زیرساخت های ایران می تواند ترکمنستان را به ترکیه وصل بکند.
الان به نظر من گزینه محوری زیرساخت های برق و اتصال منطقه ای آن با توجه به تحلیل هایی که وجود دارد و داده هایی که مطرح بشود ممکن است شرکت های ترکیه ای فعال در تولید برق ترکمنستان علاقه داشته باشند این برق را از طریق زیرساخت ایران به کشور خودشان (ترکیه)انتقال بدهند. بنابراین زیرساخت های ایران فقط منحصر به نفت و یا گاز نیست، بلکه می تواند در زمینه برق هم این وضعیت محقق بشود.
به گفته وزیر نیروی ایران، نکته حائزاهمیت ارتباط الکتریکی ایران با تمامی کشورهای همسایه خود که با آنان مرز خاکی مشترک دارد، است؛ بهگونهای که سالانه حجم قابلتوجهی انرژی برق با این کشورها مبادله میشود. ایران در صدد است کریدورهای برقی شمال به جنوب و غرب به شرق را فعال کند و در زمان حاضر توافقهای اولیه آن حاصلشده و در مرحله توافق برای بررسیهای مطالعات فنی و اقتصادی قرار دارد.
در این ارتباط ایران برنامهریزی کرده شبکه برق ایران را بهکشور روسیه وصل کند و با بهرهگیری از اختلاف اوج مصرف در ماههای گرم و سرد سال در دو کشور، علاوه بر کسب بهرههای اقتصادی قابلتوجه، بتواند در ایجاد ظرفیتهای جدید تولید برق صرفهجویی و همچنین از این طریق به توسعه پایدار منطقه کمک شایانی کند. ایران آمادگی دارد شبکه برق ایران، به عنوان بزرگترین قدرت تولید برق در خاورمیانه را به کشورهای اروپایی وصل کند و زمینه تبادل بهویژه صادرات برق به عنوان یک انرژی سبز را به اروپا فراهم آورد. خوشبختانه توافقهای اولیه آن بهعمل آمده و با جدیت این موضوع پیگیری خواهد شد.