مشخص است که خیلی برای عربستان سعودی و ایالات متحده سنگین است که بتوانند قبول کنند چنین ضربه ای را از انصار الله خورده اند و در سطح بین المللی تلاش دارند بگویند که آنکه زده خیلی قویتر بوده و خوب طبیعتا ایران را متهم می کنند چون امروزه ایران به عنوان ابر قدرت منطقه ای مطرح است.
بر کسی پوشیده نیست که حمایت انگلیس و فرانسه و آلمان از این ادعای آمریکا و عربستان سعودی هم در راستای تعاملات اقتصادی و مالی ای است که این سه کشور اروپایی و مخصوصا انگلیس روی آن با عربستان سعودی حساب باز کرده.
آلمان و فرانسه هم از بازی های انگلیس با اتحادیه اروپا خسته شده اند و می خواهند به هر ترتیبی شده انگلیس را راضی کنند با امید به پولهای عربستان از اتحادیه خارج شوند و به قول معروف از شر آن خلاص شوند.
اینکه ایران چنین کاری را انجام داده باشد و یا اینکه این حملات با پشتیبانی ایران انجام شده باشد و یا متحدین ایران چنین کاری را با برنامه ریزی پشت پرده از طرف ایران انجام داده باشند تفسیر های مختلفی است که در همه شرایط نام ایران را به میان می آورد.
ایرانی ها با سرنگونی پهباد آمریکایی به همه کشورهای منطقه و جهان گفتند که ما مرد میدان هستیم و حتی از کدخدا هم نمی ترسیم.
در واقع به این ترتیب دو مدعی تاریخی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس را سر جای خود نشاندند وتلاش کردند به همسایگان خود بفهمانند معادلات دیگر فرق کرده و دیگر نباید سرسپرده دشمنان ملت های منطقه باشند.
ایران همچنین به مسلمانان منطقه فهماند که می توانند.
می توانند پیشرفت کنند و به هرجایی که می خواهند برسند.
علیرغم اینکه حدود چهل سال است که ایالات متحده و متحدین اش با جنگ های تبلیغاتی و رسانه ای تلاش های مذبوحانه ای برای تخریب ایران در سطح بین المللی و منطقه انجام می دهند اما همین چند رویارویی ایران با آمریکا و انگلیس طی چند ماه اخیر منجر شد بسیاری از مسلمانان منطقه به حمایت از ایران بپردازند و حتی در کشورهای دیگر منطقه از پاکستان و هند گرفته تا حتی چین و کشورهای شرق آسیا مردمانی که روزی کشورهایشان مستعمره های انگلیس بودند به احترام ایران بپا خواستند.
البته دو عامل دیگر در منطقه بودند که ایران باید به نوعی برای آنها نیز حد و مرز تعیین می کرد یعنی اسراییل و عربستان سعودی.
مشاهده می کنیم با سرنگونی دو پهباد اسراییلی و مقابله با تحرکات اسراییل در جنوب لبنان متحدین ایران در لبنان به نوعی به اسراییل یک آلتیماتوم جدی دادند و به آن فهماندند که دیگر زمان تحرک آزاد آن در منطقه به پایان رسیده.
طی چند سال اخیر اسراییل نهایت سوء استفاده را از درگیر بودن جبهه مقاومت با دشمن داخلی پشت جبهه و مخالفت ارتش سوریه با باز کردن جبهه دوم در جنوب سوریه انجام داد و حملاتی را به ارتش سوریه و متحدانش انجام داد چون به نوعی مطمئن بود که پاسخ دریافت نخواهد کرد.
اسراییل در این مدت از همه خطوط قرمز و توافقات قبلی عبور کرد و تلاش داشت خطوط قرمز جدیدی برای دیگران ترسیم کند.
امروزه دیگر مجددا این خطوط قرمز سابق برای اسراییل در لبنان ترسیم شده و به احتمال زیاد خطوط قرمز سابق در سوریه نیز برای اسراییل ترسیم خواهد شد.
علیرغم اینکه ایران و متحدین ایران به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس اخطار داده بودند که هرگونه تحرک آنها بر علیه ایران و متحدین ایران با واکنش شدید ایران و متحدانش مواجه خواهد شد اما ظاهرا سعودی ها تصور می کردند که این ماجرا ها لو نمی رود و حتی اگر هم لو برود کسی جرئت نمی کند به آنها تعرض کند (چون آمریکا پشتشان است).
سعودی ها همچنین در در خط مقدم جنگ اقتصادی بر علیه ملت ایران بوده و می باشند و از اظهار نظر در این مورد هیچ ابایی ندارند و علیرغم توافقاتی که کشورهای صادر کننده نفت در اوپک انجام داده بودند سعودی ها برای اینکه کمبود نفت ایران، عراق، لیبی ، سوریه و ونزولا در بازار جهانی را جبران کنند و قیمت نفت افزایش نیابد تولید نفت خود را از حدود پنج ملیون بشکه تا حدود دوازده ملیون بشکه افزایش دادند.
ایرانی ها هم در چندین نوبت به سعودی ها تذکر داده بودند که حق ندارند سهمیه ایران در بازار را از آن خود کنند ولی سعودی ها تصور داشتند (چون آمریکا پشتشان است) می توانند در مقابل ایران قلدری کنند.
سعودی ها همچنین به دلیل برخورداری از حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی پنج سال است به قتل عام مردم یمن ادامه می دهند و باور دارند که (چون آمریکا پشتشان است) می توانند هر کاری دلشان می خواهد انجام دهند و در مقابل کسی پاسخگو نباشند.
وقت آن رسیده بود که حد و مرزی برای عربستان سعودی هم تعیین شود و در واقع حملات اخیری که بر علیه آرامکو انجام شد به نوعی پاسخ به این رفتارها و قلدری های عربستان سعودی در منطقه به حساب می آید.
حمله دقیقا جایی را هدف قرار داد که سعودی ها را به درد میاورد و آن مکانی که در آمد آنها از آن تامین می شود.
اگر این روزها در خیابان های تهران و یا شهرهای دیگر ایران و یا دیگر کشورهای منطقه از جمله کشورهایی که به نوعی همپیمان عربستان سعودی به حساب می آیند مانند مثلا اردن یا مصر با مردم صحبت کنید و نظر آنها را بخواهید یک جمله خواهید شنید "دست هر کسی این کار را انجام داده درد نکند، دمشان گرم".
آنقدر سعودی ها در منطقه آشوب به پا کرده اند که همه از اینکه به آنها حمله شده خوشحال هستند.
با اینکه فشارهای زیادی این روزها به ایران وارد می شود اما به هر صورت سرنگونی پهباد آمریکایی و توقیف کشتی انگلیسی و خط و مرز کشیدن برای اسرائیل و حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی منجر شده که هم ایران برگه های قدرتمندی را برای مذاکره های آتی در اختیار داشته باشد و هم اینکه اعتبار ایران و جبهه مقاومت در منطقه چندین برابر شود.
حالا هم ایران با اقتدار ایستاده و بدون تعارف به همه رقبای منطقه ای و بین المللی خود می گوید" "همه تان می دانید کی زده و چطور خوردید من مردی در مقابل خود نمی بینیم که بخواهم از او حساب ببرم، اینقدر مانند اعراب جاهلیت بالای تپه ها نروید و شعر بگویید، همه تحریم ها و فشارهای شما روی ایران تاثیر ندارد و تنها راه آن است که مثل بچه خوب بیایید ببینیم حرف حسابتان چیست؟ وگرنه اگر بنا باشد منافع ایران به خطر بیافتد منافع همه تان را به آتش می کشیم".
بچه خوب بودن هم به قول آیت الله خامنه ای بازگشت ایالات متحده به برجام و انجام تعهدات اش طبق آن و رفع همه تحریم ها و توقف همه تهدید ها بر علیه ایران است.
در مورد اروپایی ها هم که ایرانی ها بخوبی می دانند اینها اراده ای از خود ندارند و فقط عروسک های خیمه شب بازی آمریکا هستند.
حالا باید دید آیا آمریکایی ها حاضر هستند رفتار بچه های خوب را داشته باشند و یا هنوز می خواهند به ماجراجویی های خود ادامه دهند.
هرچه بیشتر ادامه دهند ایرانی ها برگه های بیشتری را به دست خواهند آورد و چانه زنی با آنها بسیار سخت تر خواهد بود.
