عکاسان خبری زیادی در سراسر جهان وجود دارند اما عکاسان زیادی نیستند که با در نظر گرفتن خطرات به عکاسی از جنگ بپردازند، آقای نیکو بذل یکی از این عکاسان است که برای ثبت مهمترین لحظات به مهمترین نقاط جنگ رفت، ایشان سابقه همکاری با آژانس عکاسی سیپا پرس و خبرگزاری رویترز را دارد.
خبرنگار اسپوتنیک در تهران به مناسبت 5-مین سالگرد کشته شدن آندره استنین، عکاس خبری خبرگزاری "روسیه امروز" در شرق اوکراین با آقای مرتضی نیکو بذل پیرامون عکاسی در جنگ و سختی های آن صحبت کرد و از وی علت حضور در جنگ و عکاسی در آن را جویا شد:
شاید بتوانم شعار های زیادی را برای حضورم در چندین جنگ و عکاسی از آنها بگویم اما دو دلیل واقعی را می توانم نام ببرم که شاید بتوان گفت دلایل من برای این حضور بوده.
وی در ادامه افزود:
شهری را دیدم که در ابتدای ورود ما به آنجا تمام چراغ هایش روشن بود و با گذشت هر روز از جنگ چراغ های خانه ها خاموش می شد پس از حدود یک ماه وقتی قرار بود از آن منطقه خارج شویم به شهر نگاه کردم نه تنها هیچ چراغی روشن نبود بلکه از آن شهر تلی از خاک مانده بود که برایم حکم مرگ تمام اهالی را داشت کسانی که به گرمی پذیرای من بودند، آن روز بود که متوجه شدم به عنوان خبرنگار جنگ چه چیزی را باید به تصویر بکشم، متوجه شدم که باید بخش انسانی جنگ را نشان دهم بخشی که مورد ظلم جنگ واقع می شود، امروز وقتی به تصاویرم نگاه می کنم نمی دانم چند نفر از انسان هایی که دراین عکس ها هستند امروز دیگر زنده نیستند اما می دانم که آنها در تصاویر من همیشه زنده خواهند ماند.
آقای نیکو بذل عکاس خبری جنگ درباره ی مشاهدات خود در جنگ و دیدگاهش نسبت به این جنگ ها اینگونه گفت:
از نظر من یکی از دلایل جنگ را می توان تجارت اسلحه نام برد. در لبنان اسلحه هایی را دیدم که تا کنون مشابه آنها را ندیدم و این اسلحه ها بر روی مردم عادی در حال آزمایش بود.
آقای مرتضی نیکو بذل درباره ی حمایت خبرگزاری های ایرانی اینطور توصیف کرد که:
من از طرف رسانه های خارجی در جنگ حضور داشتم بنابر این درباره ی نحوه ی حمایت خبرگزاری های داخلی نمی توانم توضیحی دهم اما چیزی که واضح است که هیچ هزینه ای نمی تواند خطر مرگ را در جنگ کاهش دهد البته که نظر شخصی من این است که قطعا کشته شدن در جنگ بسیار بهتر از نقص عضو است چرا که من به عنوان یک عکاس ترجیح می دهم مرده باشم تا چشمی برای دیدن و یا دستی برای عکس گرفتن نداشته باشم، البته که من به واسطه ی ایرانی بودنم در جنگ هایی که حضور داشتم بسیار محدود شدم چرا که ایرانی بودم، در جنگ خاورمیانه بودم و برای یک خبرگزاری و یا آژانس عکاسی خارجی عکس می گرفتم و تمامی این موارد مرا به شدت محدود می کرد؛ متاسفانه در ایران توجه خوبی به عکاسان جنگ نمی شود و آموزش های لازم برای این نوع عکاسی در سطح مناسب در دسترس نیست و من برای آموزش دیدن در این زمینه مجبور شدم تا به لندن بروم اما هنوز هم از صمیم قلب می خواهم که از لحاظات جنگی عکاسی کنم و اگر قرار باشد بار دیگر در یک فضای جنگی قرار بگیرم قطعا می خواهم در موصل باشم و نتیجه ی جنایاتی که در آنجا رخ داد را مشاهده کنم و به قلم تصویر بیاورم.