گزارش و تحلیل

تلاش صد ساله استعمارگران برای اختلاف افکنی در خلیج فارس

© Sputnik / Shiva Abshenassتلاش صد ساله استعمارگران برای اختلاف افکنی در خلیج فارس
تلاش صد ساله استعمارگران برای اختلاف افکنی در خلیج فارس - اسپوتنیک ایران
اشتراک
درحال حاضر نیز ماهواره اینمارست بریتانیا به تبعیت از سیاست های تفرقه افکنانه دولت خود در نقشه های GPS از عبارت جعلی به جای خلیج فارس استفاده می کند.

در کتابه ای قدیمی از قول ناخدایان و ملاحان گفته شده: در خلیج فارس موجودات عجیبی زندگی می کنند از ماهی قرش که می تواند کشتی را ببلعد گرفته تا کوسه ای که از دهانش آتش می آید، پری دریایی در این آبها وجود دارد که مانند عروسی زیبا است.

شاید امروزه همه ی ما به این باور رسیده باشیم که اینها موجوداتی افسانه ای اند و وجود خارجی ندارند اما تا مدتی پیش مردم بومی بر این باور بودند که این موجودات در خلیج فارس وجود دارند و حتی علم امروزه ی بشر هم که توانسته وجود این گونه ها را نقض کند هنوز نتوانسته اسرار آمیز بودن آبهای نیلگون خلیج فارس را نقض کند.

سومین خلیج بزرگ جهان که نه اولی است و نه دومی اما سالهای سال تنها بر روی اسم آن مشاجراتی میان کشور ها در جریان بود پس اگر اسرار آمیز اسم مناسبی نباشد هیچ اسم دیگری را هم نمی توان برای آن مناسب یافت جز خلیج فارس.

دهم اردیبهشت ماه در ایران را روز ملی خلیج فارس نامیدند و هر ساله این روز گرامی داشته می شود چرا که سالروز اخراج پرتغالی ها از تنگه ی هرمز و خلیج فارس توسط امامقلی خان نیز هست.

علاوه بر موقعیت جغرافیایی ارزشمندش از نظر گونه های گیاهی و جانوری نیز بسیار مهم و قابل توجه است؛ خلیج فارس 5 نوع از 8 نوع لاکپشت موجود در جهان را در خود جای داده و علاوه بر آن گونه های زیادی دلفین ها، نهنگ ها و کوسه ها در این آبها زندگی می کنند؛ نوع خاصی از پوشش گیاهی که به جنگل های حرا معروف است نیز در آبهای نیلگون خلیج فارس وجود دارد که تنها نوع پوشش گیاهی در جهان است که در آب های شور قرار دارد و شب ها به زیر آب می رود.

در رابطه با روز ملی خلیج فارس و شرایط این روز های این آبهای مهم اسپوتنیک مصاحبه ای اختصاصی با دکتر روزبه پارسا پور مدیر عامل مرکز مطالعات خلیج فارس انجام داده که شما را به خواندن آن دعوت می کند.

© Sputnik / Shiva Abshenassروزبه پارسا پور مدیر عامل مرکز مطالعات خلیج فارس
روزبه پارسا پور مدیر عامل مرکز مطالعات خلیج فارس  - اسپوتنیک ایران
روزبه پارسا پور مدیر عامل مرکز مطالعات خلیج فارس

دکتر روزبه پارسا پور مدیر عامل مرکز مطالعات خلیج فارس در رابطه با اهمیت استراتژیک خلیج فارس در منطقه به خبرنگار اسپوتنیک گفت:

خلیج فارس به لحاظ وضع منابع طبیعی و موقعیت جغرافیایی و استراتژیک، از دیر زمان حائز اهمیت بوده است. از یک طرف، این منطقه حلقه ارتباطی میان شرق و غرب بوده و از سوی دیگر، به دلیل داشتن تنگه هرمز که یکی از استراتژیک ترین تنگه های جهان است، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.در واقع خلیج فارس محور ارتباط بین اروپا، آفریقا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی است و از نظر استراتژیک، در منطقه خاورمیانه، به عنوان بزرگ ترین و مهم ترین مرکز ارتباطی بین سه قاره است و بخشی از یک سیستم ارتباطی را که دو دریای مدیترانه و سرخ و دو اقیانوس هند و اطلس را به هم می پیوندد، تشکیل می دهد. به همین جهت، این موقعیت از روزگاران پیشین مورد توجه قدرت های جهانی بوده است و تجار و بازرگانان، کالاها را از شرق و جنوب آسیا به خلیج فارس حمل می کردند و از آن جا به سواحل مدیترانه و اروپا و بالعکس می برند. اما مهم ترین عامل استراتژیک بودن خلیج فارس، وجود منابع عظیم نفت و گاز است، به گونه ای که این منطقه را «مخزن نفت جهان» نام نهاده اند.

© Sputnik / Shiva Abshenassغار خربس در جزیره قشم خلیج فارس
غار خربس در جزیره قشم خلیج فارس - اسپوتنیک ایران
غار خربس در جزیره قشم خلیج فارس

با وجود تحولات دهه های اخیر و تلاش برای جایگزین کردن انرژی های آب، باد، خورشید، اتم و…، همچنان نفت به عنوان انرژی برتر و اصلی ترین ماده اولیه تولیدی صنایع، اهمیت خویش را حفظ کرده است و روز به روز بر ارزش آن افزوده می شود. در واقع نفت، «کالای استراتژیک» به شمار می آید که از راه های گوناگون بر سیاست های جهانی تأثیرگذار است و هر گونه تغییر و تحولی در صادرات آن، پیامدهای یکسانی بر کل جهان دارد و عدم ثبات بهای نفت، تهدیدی جدی است که همواره بازارهای نفتی را با بحران مواجه می کند. همچنین خلیج فارس بدلیل آنکه محل ظهور دین مبین اسلام و ظهور نخستین تمدن جهان (جیرفت) است برای غرب اهمیت ویژه ای دارد. غرب به ویژه آمریکا و انگلیس برای سلطه بر عربستان سعودی که مکه قبله گاه مسلمان جهان است سالها پیش برنامه ریزی کرده بود تا از این طریق بتواند بر 1.5 میلیارد مسلمان جهان تاثیر منفی بگذارد و مانع از رشد و تبلور تمدن های جهان شمولی بشود که می توانند همچون گذشته جهان را تحت نفوذ فرهنگی و سیاسی غنی خود در آورد.

مدیر عامل مرکز مطالعات خلیج فارس در رابطه با ریشه های تلاش برای تغییر نام خلیج فارس اینگونه بیان کرد:

از دوران باستان تا امروز در همه ی آثار تاریخی، جفرافیایی و دایره المعارف های بزرگ جهان آب های جنوب ایران از پیوستنگاه اروند رود تا تنگه ی هرمز به نام خلیج پارس شناخته شده است. تاریخ و جغرافیا نگاران و باستان شناسان تا کنون از این دریا به نام های: خلیج پارس، خلیج العجم، دریای پارس، بحر پارس یا سینوس پرسیکوس یاد کرده اند. مسئله تغيير نام خليج فارس به عنوان یک سياست استعماری از دهه ١٩٣٠ میلادی، به صورت محرمانه ای در وزارت خارجه انگلیس مطرح شد اما پس از مدت کوتاهی به دلیل غير منطقی و غير عقلانی بودن آن، از دستور کار خارج شد ولی چندسال بعد توسط کارگزاران انگلیس در منطقه مانند: سرچالرز بلگریو و رودریک اوون مجددا فعال گردید. این کارگزاران با انتشار کتابهای مختلف در بحرین و عربستان از عنوان جعلی برای ایجاد اختلاف میان کشورهای عرب و ایران استفاده کردند و سپس کریم عبدالقاسم سرهنگ شورشی عراق و جمال عبدالناصر رهبر پان عربیسم جهان عرب در مصر نیز از واژه مجعول خلیج عربی استفاده کردند. پالمرستون نخست وزیر وقت بریتانیا و از مغزهای متفکر استعمار در سال 1838 میلادی درباره نگاه توسعه طلبانه انگلیس به خلیج فارس میگوید: ما وظیفه داریم خلیج فارس را زیر سلطه نیروی دریایی بریتانیا درآوریم، به طوری که هیچ قدرتی نتواند با ما به رقابت برخیزد و در این راه باید روشی اتخاذ کنیم که از لحاظ مالی هم برای ما هزینه زیادی نداشته باشد. این بدعت همچنان توسط انگلیسی ها در اطلس جغرافیای تایمز پیگیری میشود و طی مکاتباتی که ما بارها در مرکز مطالعات خلیج فارس با آنها داشتیم آنها بیان کردند که سیاست اطلس تایمز انگلیس بی طرفی است و نه کاربرد نام خلیج فارس و نه خلیج عربی بلکه خلیج  است که این اقدام خود مصادق بارز شیطنت سیاسی و ایرانزدایی از منطقه است. درحال حاضر نیز ماهواره اینمارست بریتانیا نیز به تبعیت از سیاست های تفرقه افکنانه دولت خود در نقشه های GPS از عبارت جعلی به جای خلیج فارس استفاده می کند که مورد اعتراض موسسه ما واقع شده است.

خبری تحت عنوان ثبت جهانی روز خلیج فارس چندی پیش در رسانه ها مطرح شد دکتر روزبه پارسا پور در رابطه با این اخبار اینگونه توضیح دادند که:

طی ماههای اخیر متاسفانه یکی از مدیران وزارت صمت ایران با انتشار گسترده اخبار کذبی مبنی بر اینکه ما نام خلیج فارس را ثبت جهانی کردیم و از این پس و بر اساس قوانین بین المللی هیچ کشور، دولت و سازمانی نمی تواند خلیج فارس را به اسم دیگری نام گذاری کند!! برای خود نام و آوازه‌ای بدست آورده و رسانه‌های زنجیره‌ای ایران هم بدون تحقیق و بررسی با انتشار گسترده این خبر کذب بر سواستفاده غیراخلاقی از معضل تحریف بین المللی نام خلیج فارس دامن زدند و جالب‌تر اینکه ایشان را به همایش ها و کنفرانس‌های مربوط به خلیج فارس هم دعوت میکنند! حقیقت این است که در این اقدام تنها یک نوع مروارید به نام «مروارید خلیج فارس» به همراه خرمای پیارم حاجی آباد و نارنگی سیاهوی بندرعباس به عنوان برند ایرانی ثبت سازمان مالکیت معنوی شده و ارتباطی به کاربرد جهانی نام «خلیج فارس» به عنوان یک نام جغرافیایی بین المللی ندارد. مرجع نام های جغرافیایی سازمان ملل متحد سازمان یکسان سازی اسامی جغرافیایی (مخفف UNGEGN) است که مدتها پیش بر نام خلیج فارس صحه گذارده بود و مقاله ای نیز تحت عنوان حقانیت جغرافیایی تاریخی و حقوقی نام خلیج فارس در سال 2006 به همت کارشناس مرکز مطالعات خلیج فارس در سایت ملل متحد که مرجع جهانی نام خلیج فارس است. در باب موضوع مروارید صرفا بحث از مالکیت معنوی برندها و شرکتها است و در این زمینه عربها نیز برندهای متعدی را با نام خلیج عربی ثبت کرده اند که فاقد ارزش علمی است. پس ازین واقعه نیز متاسفانه دهها مورد جعل نام خلیج فارس در کشورهای مختلف رخ داده که مرکز مطالعات خلیج فارس در حال رصد و گفتگو با آنها میباشد.

© Sputnik / Shiva Abshenassساحل جزیره ی هنگام
ساحل جزیره ی هنگام - اسپوتنیک ایران
ساحل جزیره ی هنگام

مدیر عامل مرکز مطالعات خلیج فارس در رابطه با تحریم ها و عدم تمدید معافیت های فروش نفت از سوی آمریکا و تاثیر آن بر اقتصاد ایران افزود:

باید بپذیریم که جمهوری اسلامی ایران علیرغم اینکه حریف قدری همچون ایالات متحده آمریکا را برای مقابله انتخاب کرده است و این تقابل جویی ریشه در فتنه های تاریخی و ذات سلطه گر آمریکایی هم دارد، اما ایران هنوز زیرساخت های اقتصادی لازم برای مواجه با این حریف را مهیا نکرده است، گرچه زیرساخت های لازم نظامی و دفاعی برای این شرایط را مدیران توامند نظامی ایران فراهم کرده اند و ایران به پشتوانه همین صنایع نظامی و دفاعی قادر است که امروز در هر نقطه از منطقه که منافع اش به خطر بیافتد وارد عمل شود و از منافع ملی دفاع کند و کشورهای متخاصم هم مانند عربستان، اسرائیل و آمریکا هیچ چشم انداز روشنی برای رویارویی نظامی با چنین حریف مقتدری را ندارند، اما ضعف اقتصادی ایران که آمریکا دقیقا آنرا شناسایی و هدف قرار داده است، عامل مهمی برای ضربه زدن به ایران است و این مهم نشات گرفته از فقدان استراتژی آینده نگری و عدم سیاستگذاری مبنی اقتصاد صادرات محور برای حضور ایران در بازارهای جهانی است. ایران هنوز نتوانسته از ظرفیت عظیم اقتصادی خلیج فارس برای حداقل توسعه سواحل جنوبی خود بهره لازم را ببرد. حتی در صنعت گردشگری خلیج فارس نیز ایران ناکام مانده و پتانسیل دریا محور که باعث توسعه و پیشرفت بسیاری از کشورهای جهان شده است بلا استفاده مانده. متاسفانه دولت یازدهم که تحت عنوان تغییر و تحول بر سر کار آمد و همچنین دولت دوازدهم، همان دورهای باطل و ساختار رانتی اقتصادی سابق ایران، اما با شدت و حدت هر چه بیشتر تعقیب کرد. در این دولتها همچنان توسعه و حمایت از صنایع و بخشهای اقتصادی رانتی (استخراج نفت و گاز و معادن و تولید فولاد و پتروشیمی و خودرو با تکیه بربسته رانت ها) تحت کنترل، مدیریت، مالکیت تکنوکراتهای دولتی، رانتی استمرار دارد. آن چه که به عنوان رشد اقتصادی دورقمی و بالا در سال 95 و 96 با افتخار از آن نام برده میشد، در اصل یک رشد اقتصادی غیرفراگیر و سطحی متکی به رانت منابع و فروش ثروتهای طبیعی ایران است که بیش از ۹۰ درصد از جامعه فعالان اقتصادی و مردم را در بر نمی گیرد و فاقد ارزش و تاثیر در زندگی روزمره مردم است. روندها و عملکردهای غلط اقتصاد ایران که فقط منافع گروه قلیلی را تامین می کند، مهمترین عامل رشد اقتصادی غیرفراگیر، کم کیفیت و پایین، تعمیق رکود، بیکاری گسترده، افزایش فقر و نابرابری اجتماعی وضعیت اقتصادی کشور بود که آن هم در سال 97 و 98 متوقف و رشد منفی را طی کرده و خواهد کرد. بطوریکه صندوق بین‌المللی پول IMF رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۹ را منفی ۳.۶% پیش بینی کرده است. این صندوق رشد اقتصادی ایران برای سال 2018 را منفی ۱.۵% دانسته و برای سال ۲۰۱۹ میلادی را منفی ۳.۶% پیش بینی کرده است. همچنین نرخ تورم در سال 2018 را ۲۹.۶% اعلام کرد و برای سال 2019 تورم ایران را بالای 40% پیش بینی کرده است که شرایط کاهش فروش نفت به این شرایط نامناسب نیز لطمه ی دوچندان خواهد زد و پیش بینی میگردد فروش نفت ایران که درحال حاضر 1.5 بشکه در روز است با عدم تمدید معافیت نفتی به 700-800 هزار بشکه در روز کاهش پیدا کند که این برای هزینه های سنگین دولتی با بروکراسی و مخارج بالا مشکل آفرین خواهد بود.

وی در رابطه با توانایی بستن تنگه ی هرمز توسط نیرو های مسلح جمهوری اسلامی ایران به خبرنگار اسپوتنیک گفت:

پس از پایان جنگ 8 ساله ایران توانست از تجربیات تلخ این جنگ ویرانگر برای ارتقای سطح سپاه و ارتش به جایگاه نظامی برتر منطقه ای استفاده کند تا ایران در مواقع بحرانی همچون گذشته نیازمند کشورهای دیگر نباشد. طبق بررسی های موسسه گلوبال فایرپاور، نیروهای مسلح ایران در میان 138 کشور جهان رتبه 14 را دارد که این رتبه تقریبا قابل قبولی است و نشان میدهد دست و پای ایران برای بستن یا مختل کردن عبور و مرور نفت در تنگه هرمز بسته نیست و در زمینه توانمندی نظامی کلاسیک دریایی، ایران قدرتمند است. باید اشاره کنم که رتبه 14 جهان بدون درنظر گرفتن توانمندی های عظیم ایران در جنگ های نامتقاران و ظرفیت بزرگ متحدان ایران در منطقه که پراکسی های نظامی ایران به شمار می روند محاسبه شده و درصورت درنظر گرفتن این دو آیتم مهم توان نظامی ایران می تواند در ردیف 5 قدرت برتر نظامی جهان باشد.

© AFP 2023 / EBRAHIM NOROOZI / JAMEJAM ONLINEتوقف حمل و نقل نفت از طریق تنگه هرمز
توقف حمل و نقل نفت از طریق تنگه هرمز - اسپوتنیک ایران
توقف حمل و نقل نفت از طریق تنگه هرمز

اما در خصوص نبردهای دریایی باید بدانیم که روش جنگی نیرو‌های دریایی ایران برای انسداد احتمالی تنگه هرمز استفاده همزمان از مین‌های دریایی، قایق‌های تندرو و موشک های زمین به دریا و ضد کشتی است. روشی سریع که می‌تواند در برابر تجهیزات عظیم نظامی دشمن معادلات جنگی را به نفع ایران تغییر دهد. طبق گزارش بی بی سی، ایران ۵ هزار مین دریایی دارد. این مین ها، مسلما به مرور زمان، پیشرفته‌تر شده اند و شناسایی آن‌ها برای کشتی‌های عبوری سخت خواهد بود. اهمیت استفاده از مین توسط جمهوری اسلامی ایران برای بستن تنگه را زمانی درک خواهیم کرد که به یاد بیاوریم نفت کش بریجتون با اصابت به این سلاح‌ها متوقف شد. ناو Samuel B. Robert که با موشک،  ناو سهند ایران را نابود کرده بود، در اثر اصابت به مین دریایی ایران به خارج از خلیج فارس منتقل شد. بنابر تخمین وبگاه Global Fire Power، ایران ده کشتی مین انداز هم برای جا گذاری این مین‌ها در اختیار دارد. البته طی جنگ نفت کش ها، نیروی دریایی سپاه پاسداران اثبات کرد که برای مین گذاری دریایی، وابسته به کشتی‌های مین گذار نیست. بنابراین، مین‌های پر شمار، مسلما قدرت ایران برای بستن تنگه را بسیار بالا خواهد برد. ۵ هزار مین، می‌تواند خلیج فارس را به میدان مین خطرناکی برای همه کشتی‌های عبوری، اعم از نظامی و نفت کش تبدیل کند. ایران همچنین حداقل ۲۰ ناوچه دارد که همه ساخت داخل است. البته ناو شکن‌های دماوند و جماران، از جمله توانمندی‌های دریایی کلاسیک نیرو‌های نظامی ایران است که بومی سازی شده اند و حداقل ۳۳ زیر دریایی کوچک و بزرگ در اختیار ایران است که در مواقع نبردهای دریایی کارایی خوبی دارند. یکی از مهم ترین کابوسهای نیروی دریایی آمریکا، قایق‌های تندرویی است که به موشک های کاتیوشا هم مجهزند. با توجه به سرعت بالای این قایق‌ها و اندازه نسبتا کوچک آن ها، آسیب پذیری آن‌ها پایین و قدرت ضربه زدن آن، بسیار بالاست. این قایق‌ها در جنگ نفت کش‌ها نشان دادند که تا چه حد می‌توانند نیروی دریایی ایالات متحده را زمین گیر کنند.  همچنین توانمندی موشکی ایران در ردیف 10 قدرت برتر موشکی جهان است و چنان باعث نگرانی محور ریاض، اسرائیل و آمریکا شده که بعد از شکست در بحث تحریم موشکی ایران، چند وقتی است که برجام موشکی را مطرح می‌کنند. تمامی موشک‌های ایران، قابلیت ضربه زدن به نفت کش‌ها و کشتی‌های نظامی در دریای عمان، خلیج فارس و حتی کیلومتر‌ها دورتر از آن را دارند. اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد تنها با اتکا بر توانمندی موشکی خود، اقدام به بستن تنگه کند، حتما می تواند، چه برسد به این که سایر توانمندی ها نظیر قایق های تندرو، مین دریایی و زیر دریایی ها هم به کار گرفته شوند. بیش از ۱۷ میلیون بشکه نفت خام و  یک سوم حمل و نقل نفتی جهان از راه دریا روزانه از تنگه هرمز عبور می‌کند که تحرکات نظامی سبب بالا رفتن هزینه های بیمه کشتی ها و بالا رفتن اتوماتیک قیمت نفت خواهد شد. در صورت بسته‌شدن تنگه‌ هرمز، بازارهای جهانی نفت با کمبود ۲۰ میلیون بشکه‌ای مواجه می‌شوند و احتمال دارد که بهای نفت از مرز بشکه‌ای 200 دلار هم بگذرد، چرا که بسته‌شدن تنگه هرمز به معنای توقف صادرات 80 درصد نفت منطقه و توقف معاملات تجاری بسیاری از کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس خواهد بود. اهمیت تنگه هرمز تنها به دلیل صادرات نفت نیست؛ ناوگان پنجم آمریکا به عنوان یکی از مهم‌ترین و استراتژیک ترین پایگاه‌های نظامی جهان در بحرین قرار دارد؛ انواع ناوهای موشک‌انداز، اسکورت و هواپیمابر به همراه تأسیسات عظیم لجستیکی و هدایت مرکزی آنها در پایگاه بحرین مستقر است، پس اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد این گزینه را عملی کند، کمر اقتصاد بسیاری از کشورهای درگیر با نفت خم خواهد شد. اما اینکه چرا تا امروز این استراتژی عملی نشده و ایران هم تمایلی به آن ندارد باید اشاره کنیم به هزینه های بسیار زیاد پس از بستن تنگه هرمز است. زیرا در مرحله نخست نفت خود ایران هم از این منطقه عبور میکند و در صورت درگیری در این مسیر نفتی ایران هم اخلال ایجاد خواهد شد. همچنین توقف صادرات نفت هرمز توسط ایران به معنی اعلان جنگ به بسیاری از کشورها همچون آمریکا، عربستان، امارات و… است. لذا این مسئله میتواند باعث تشکیل ائتلافی نظامی علیه ایران شود که باعث جنگی فراگیر خواهد شد که انتها و زمان پایان آن را هیچ کس نمیتواند تخمین بزند.

 

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала