احمد رشیدی نژاد؛ دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی
در عین حال پیشینه برخی نارضایتیها و ناآرامیها این قوم در منطقه با همین قدمت به زمان عبدالسلام بارزانی(جد مسعود بارزانی)، که به تحریک عوامل انگلیسی و به بهانهی ظلم حکام عثمانی، بر علیه آن امپراتوری، دست به شورش زد، بر میگردد. رویایی که از همان زمان تاکنون تداعی بخش مفهوم "کردستان بزرگ" بوده است. با این وجود از همان ابتدای تحرکات جداییطلبانه در برخی کشورهای یاد شده، صاحب نظران از عدم امکان شکل گیری کشوری با این نام سخن راندهاند، چرا که شکل گیری چنین دولتی علاوه بر مخالفت حتمی چهار همسایه کلیدی خود (یعنی ایران، ترکیه، عراق و سوریه)، به دلیل عدم دسترسی به آبهای آزاد و یا عدم همسایگی با دولتی دیگر، عملأ امکان شکل گیریش وجود نخواهد داشت (کشور فرضی توان و قابلیت ارتباط با جهان خارج را نخواهد داشت).
فرض این نوشتار بر این است که کردها بر اساس برآورد تحولات منطقه در سالهای اخیر، بیش از هر زمانی دیگری به این امیدواری رسیدند که میتوانند گامی در جهت آرمان خود، لااقل در سوریه بر دارند. به عبارتی ناآرامیهای سوریه و تضعیف حکومت مرکزی در این کشور میتوانست گام بزرگی به جهت تحقق کردستان بزرگ باشد. مطابق این فرض بحران موجود به ویژه در سوریه به بهترین شکل زمینه ساز برون رفت این قوم از محضوریت جغرافیای و تاسیس کشور کردستان بود. در این راستا سوریه تجزیه میشد و کشور کردی در شمال سوریه به عنوان پیش قراول سایر مناطق خود را به دریای مدیترانه میرسانید. فرضی که در جهات دیگر- شرق (ایران)، شمال(ترکیه) و جنوب(عراق)- عملأ دست نیافتنی بود. تا پیش از این حتی در بحبوبه حملهی آمریکا به عراق(2003)، که ظاهرأ همه شرایط مساعد تحقق چنین رخدادی بود، حتی از نظر شخصیتی هم چون جلال طالبانی (رهبر معنوی اتحادیه میهنی کردستان عراق) تشکیل چنین دولتی غیر واقع بینانه مینمود و ایجاد اقلیمی خودمختار را نهایت خواست کردها میدانست.
اما بحران کنونی ظاهرأ موجب شد، که کردها پس از دهها بیش از همیشه خود را به این آرمان نزدیک دیده، در مسیرش گام بر دارند. رصد تحولات سالهای اخیر نشان میدهد که کردهای سوری که تا پیش از بحران در سه منطقه مجزا از هم در مناطق جزیره، کوبانی و عفرین، اقدام به تشکیل کانتونهای(بر مبنای این طرح هر یک از حکومت های سه گانه به گونهای خود مختار به حیات سیاسی خویش ادامه میدهد)کرده بودند، به مناطق یاد شده بسنده ننموده و از همان آغاز درگیریهای سوریه، بیاعتنا به تنشهای فی مابین با اتخاذ رویکردی مجزا در پی تشکیل اقلیمی خودمختار، نظیر آن چه در شمال عراق است گام بردارند. در این بین عدم قدرت بالای سایر گروه های حاکم بر سوریه و تضعیف پی در پی حکومت مرکزی نیز فضا را برای آنها مهیا ساخت، چرا که سایر طرفین درگیر به واسطه عدم کاهش قدرت شان از رویارویی با کردها پرهیز نمودند. در چنین شرایطی کردهای سوری به جهت تشکیل این نوار باریک در شمال سوریه، از طریق ائتلاف با برخی عربها و ترکمنهای ساکن در میانه سه کانتون زمینه اتصال آنها را فراهم آورند. زمانی اهداف هویدا تر شد که نیروهای کرد «یگانهای مدافع خلق» در اواخر خرداد ماه گذشته شهر استراتژیک «تل ابیض» را از کنترل داعش خارج کرده و دو کانتون جزیره و کوبانی را از راه منطقه تل ابیض به هم متصل نمودند. هم اکنون منطقه کوبانی و جزیره به یکدیگر متصل شده و کنترل حدود 600 کیلومتر مربع از نوار 800 کیلومتری مرز شمالی سوریه با ترکیه را در اختیار آنهاست. لذا چنانچه کردها با "سپر فرات" ترکیه مواجه نمیشدند و موفق به اتصال کوبانی به عفرین میشدند(حد فاصل میان جرابلس تا اعزاز) عملأ تا تحقق رویایشان و رسیدن به آبهای بینالمللی تنها یک گام باقی میماند. وقفهای که معلوم نیست تا چه زمان نیز تدام خواهد داشت. در هر حال گفتنی است که بیشک بخشی از ثبات و آرامش منطقه در سالهای آتی متضمن در سایه قرار ندادن این مسئله نسبت به بحثهای همچون "مبارزه با تروریسم" است.
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با سیاست های اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.