گزارش و تحلیل

داعش یا جبهه النصره، کدام خطرناک تر است؟

© AFP 2023 / Fadi al-HalabiБойцы террористической организации "Фронт Ан-Нусра" в Сирии
Бойцы террористической организации Фронт Ан-Нусра в Сирии - اسپوتنیک ایران
اشتراک
نیروهای ائتلاف بین المللی به سرپرستی ایالات متحده تمرکز ویژه‌ای در برخورد نظامی با داعش از خود نشان می‌دهند، همچنین نیروهای کرد نیز برنامه‌هایی مبنی بر یورش به مواضع داعش را زمزمه می‌کنند، ارتش عراق هم مواضع داعش را یکی پس از دیگری مورد هجوم تمام عیار خود قرار می‌دهد.

این وقایع حتی اگر منجر به تضعیف داعش نشوند، طبیعتا کاهش اراضی تحت حکمرانی داعش را در پی خواهد داشت که البته نه به معنای سیر داعش به سوی اضمحلال، بلکه به معنای واکنش حتمی مبتنی بر تغییر استراتژیک از سوی داعش خواهد بود.
اما در بحبوحه این رخدادها و تمرکز حداکثری خیل عظیمی از نیروهای درگیر در جنگ سوریه و عراق بر مبارزه با داعش، مسئله‌ای که پنهان مانده قدرت گیری جبهه النصره است.
مسئله اول. جبهه النصره با هماهنگ و همراه کردن گروه‌های مخالف دولت سوریه و تشکیل اتاق عملیاتی جیش الفتح، نشان داده است پتانسیل بالقوه عظیمی در ایجاد ائتلاف‌های بزرگ در راه نایل آمدن به اهداف خود دارد. بزرگ ترین متحد فعلی این گروه در اتاق عملیاتی جیش الفتح، گروه احرار الشام است که ارتباط زیادی با هسته مرکزی القاعده داشته و با وجود فرماندهی مستقل از القاعده، در شرایط معمول هم پیمان استراتژیک و ایدئولوژیک جبهه النصره می‌باشد. روابط دوستانه جبهه النصره با احرار الشام و گروه جیش الاسلام، سبب اتصال جبهه النصره به ائتلاف بزرگ جبهه الاسلامیه شده است. جبهه النصره در مقاطعی نیز توانست گروه عراقی انصار الاسلام و گروه غرباء الشام را در مواردی با خود همسو کرده و در درگیری‌های خود از آنها بهره بجوید. علاوه بر تمام موارد ذکر شده، همکاری‌های ارتش آزاد سوریه در جنوب سوریه با جبهه النصره، نزدیکی این دو گروه را نشان می‌دهد که در صورت فراگیری این همکاری‌ها در سایر نقاط سوریه، جبهه النصره عملا قادر خواهد بود تا بزرگ‌ترین و قدرتمندترین ائتلاف مخالف دولت را در سراسر سوریه سازماندهی و فرماندهی کند.
مسئله دوم. برخلاف نیروهای داعش که عمدتا مبارزین غیر سوری مقیم سوریه می‌باشند، اکثریت نیروهای جبهه النصره را نیروهای بومی تشکیل می‌دهند و با توجه به تفکر بنیادین شکل دهنده چنین سازماندهایی که عموما حضور نیروهای خارجی را نکته‌ای منفی می‌پندارند، بومی بودن نیروهای جبهه النصره امتیاز بسیار مفیدی برای این گروه در بحث عضو گیری محسوب می‌شود. باید توجه داشت عضوگیری یکی از مهمترین مسائل گروه‌های تروریستی در طول مبارزه است و داعش با توجه به اقدامات گسترده خشونت آمیز وحشی گرایانه علیه علوی‌ها، مسیحیان، دروزی‌ها و حتی اهل تسنن و علنی جلوه دادن این اقدامات، عرصه را در این مورد بر خود بسیار تنگ کرده و درست در نقطه مقابل، جبهه النصره با توجه به سوری بودن اکثریت اعضاء و البته عدم مقبولیت داعش در بین مردم سوریه و حتی مخالفین اسد، در آینده نزدیک در این مورد با پیشرفت بسیار زیادی رو به رو خواهد بود.
مسئله سوم. جبهه النصره از سوی قطر و عربستان بطور مستقیم و غیرمستقیم مورد حمایت قرار گرفته و ایالات متحده نیز این گروه را به مثابه تروریست خوب می‌پندارد. این رخداد باعث تجهیز این نیروها در ابعاد نظامی و اقتصادی شده و زمینه‌ را برای استمرار حیات این گروه هموار خواهد کرد. با توجه به اینکه تجزیه پذیری بالا، یکی از شاخصه‌های جدا نشدنی تمام گروه‌های تروریستی بنیادگرا در خاورمیانه است، استمرار حیات یک گروه‌ مستقیما به منزله جذب نیروهای تجزیه شده سایر گروه‌ها و نهایتا تجمیع قدرت، تحت یک پرچم و رهبری واحد است. اتفاقی که به طور مشابه برای گروه‌های توحید و جهاد و القاعده تحت نام داعش عراق، گروه‌های انصار بیت المقدس و داعش تحت نام ولایت سینا و… رخ داده است.
مسئله چهارم. داعش هدف خود را نه حمله به غرب بلکه صرفا برپایی دولتی اسلامی تحت فرماندهی خود تعیین کرده و از این جهت تفاوتی میان سوریه، عراق، مصر و لیبی قائل نیست. درست در نقطه مقابل این تفکر، جبهه النصره به عنوان شاخه سوری القاعده، هدف نهایی خود را درگیری نظامی با غرب می‌داند و نزدیکی خاک سوریه به اروپا، این کشور را به منطقه‌ای ایده آل برای اهداف بلند مدت این گروه تبدیل کرده است. از این روی القاعده تمام تلاش خود را برای برقراری یک منطقه حکومتی تحت تصرف خود در خاک سوریه بکار خواهد بست.
با ملحوظ داشتن این چهار مسئله عمده، می‌توان اینگونه استنباط کرد که جبهه النصره از پتانسیل بیشتری برای تبدیل شدن به خطری فرامنطقه‌ای نسبت به داعش برخوردار است و در کلامی ساده‌تر، جبهه النصره بسیار خطرناک‌تر از داعش است.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала