گزارش و تحلیل

روحانی زیر منگنه اختلافات اصولگرایان و اصلاح طلبان

© AP Photo / Ebrahim NorooziIran's President Hassan Rouhani addresses the nation in a televised speech after a nuclear agreement was announced in Vienna, in Tehran, Iran, Tuesday, July 14, 2015
Iran's President Hassan Rouhani addresses the nation in a televised speech after a nuclear agreement was announced in Vienna, in Tehran, Iran, Tuesday, July 14, 2015 - اسپوتنیک ایران
اشتراک
بر کسی پوشیده نیست که اصلاح طلبان و اصولگراها دو جناح و یا اگر بخواهیم دقیق تر باشیم دو رقیب اصلی قدرت سیاسی در ایران پس از انقلاب هستند. دو جناحی که آقای روحانی جهت پرهیز از ورود به اختلافات سیاسی آنها خود را میانه رو معرفی کرده ولی امروزه در منگنه اختلافات آنها گیر کرده.

در حین انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای اصلی اصلاح طلبان آقای محمد رضا عارف بود و پرزیدنت روحانی جزو کاندیداهای آنها به شمار نمی رفت. اصولگرایان هم کاندیداهای خود را برای این انتخابات وارد میدان کرده بودند. اصلاح طلبان تلاش داشتند با اجماع بر سر یک کاندیدا کل قدرت خود را پشت آن کاندیدا متمرکز کند در حالی که اصلاح طلبان با پشتیبانی از چند چهره تلاش داشتند هم رای ها را بشکنند و هم اینکه گستره انتخاب بیشتری به انتخاب کنندگان ارائه دهند. در واقع اصولگراها طبق همه برآوردهای خود تصور داشتند که اصلاح طلبان توانایی رقابت با کاندیداهای شاخص آنها همچون محمد باقر قالیباف (شهردار فعلی تهران) یا محسن رضایی (دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام) یا علی اکبر ولایتی (مشاور بین الملل رهبری) و یا سعید جلیلی (دبیر سابق شورای امنیت ملی) را نخواهند داشت. در واقع در جریان انتخابات اصلاح طلبان هم متوجه این ماجرا شدند و به دلیل اینکه استراتژی آنها اجماع بر یک کاندیدا بود اعلام کردند که کاندیدای آنها یعنی آقای عارف به نفع آقای روحانی کناره گیری می کند. در همان زمان هم مطرح شد که در صورت انتخاب آقای روحانی به سمت ریاست جمهوری آقای عارف معاون اول وی خواهد بود.

دلیل این نقشه ها این بود که همه می دانند اصولگراها در ایران یک تعداد رای دهنده ثابت دارد که در همه انتخابات مشارکت می کنند و فقط به کاندیداهای اصولگرا رای می دهند در حالی که  اصلاح طلبان مجبور هستند فضاسازی کنند و جامعه رای دهنده خود را تحریک کنند تا رای دهند وگر نه رای دهندگان اصلاح طلب عموما فقط در میتینگ های انتخاباتی شرکت می کنند اما عموما پای صندوق های رای نمی روند. این در حالی است که بیش از نیمی از آرای جامعه ایران هم معمولا سرگردان هستند. معمولا مبارزات انتخاباتی هم همیشه بر سر آرای سرگردان جامعه می باشد چون نه اصولگراها به کاندیدای اصلاح طلب رای می دهند و نه اصلاح طلب ها به کاندیدای اصولگرا. و آرای سرگردان یا بی طرف همیشه نتیجه انتخابات را مشخص کرده. به همین دلیل هم هست که اکثر کاندیداها علیرغم وابستگی به جناح های سیاسی تلاش می کنند خود را بی طرف مطرح کنند.

آقای روحانی در زمان نمایندگی خود در مجلس شورای اسلامی جزو فراکسیون اصولگراها به حساب می آمد اما در انتخابات مورد حمایت اصلاح طلبان قرار گرفت. دلیل این حمایت این نبود که وی جزو اصلاح طلبان به حساب می آمد بلکه به این دلیل بود که وی مورد حمایت آیت الله هاشمی رفسنجانی و مخالف سرسخت اصولگراها بود. اما باید یاد آوری نمایم که پروژه تخریب آیت الله رفسنجانی در زمان زمامداری اصلاح طلبان (دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی و مجلس اصلاح طلبان به ریاست مهدی کروبی) کلید خورد نه توسط اصولگراها و علیرغم متحد شدن مصلحتی اما آقای رفسنجانی دل خوشی هم از اصلاح طلبان ندارد. مضاف بر اینکه در این انتخابات آقای رحیم مشاعی کاندیدای حامیان محمود احمدی نژاد هم رد صلاحیت شد و آرای طرفداران احمدی نژاد هم به آرای سرگردان اضافه شد. آرایی که طی 8 سال از زمامداری خود آقای احمدی نژاد تلاش زیادی برای جمع آوری آن به نفع جناح خود نموده بود و تعداد آن در میان عوام مردم قابل توجه به شمار می آمد.

به دلیل اینکه اصلاح طلبان رسما از آقای روحانی حمایت کردند آقای روحانی هم مجبور شد در سخنرانی های انتخاباتی خود برخی وعده وعید ها را به آنها بدهد تا رای دهندگان اصلاح طلب را تحریک و یا مجاب کند پای صندوق های رای بیایند و به او رای بدهند.

اما در حین انتخابات خیلی از برنامه ریزی های سیاسی آنگونه که پیش بینی می شد به پیش نرفت. فضای انتخاباتی رای دهندگان اصلاح طلب را تحریک نکرد تا به آقای روحانی رای دهند و تعداد زیادی از اصلاح طلبان اصلا رای ندادند. در مقابل تعداد زیادی از آرای سرگردان و حامیان آقای هاشمی رفسنجانی به آقای روحانی رای دادند. از سوی دیگر تعداد زیادی از طرفداران آقای احمدی نژاد هم به جای اینکه به کاندیداهای اصولگرا (از قبل پیش بینی می شد آرای طرفداران احمدی نژاد میان اصولگرایان مخصوصا آقای جلیلی تقسیم شود) به روحانی رای دادند و به همین دلایل مشاهده کردیم که نام آقای روحانی از صندوق های رای بیرون آمد.

آقای روحانی هم اسحاق جهانگیری (مورد حمایت آیت الله هاشمی رفسنجانی) را به عنوان معاون اول خود انتخاب کرد و تعداد زیادی از مدیران دوران آقای احمدی نژاد را در سمت های خود در سراسر کشور دیگر ابقا نمود.

با این اوصاف آقای روحانی هم در مقابل اصلاح طلبان قرار گرفت و هم در مقابل اصولگراها.

اصلاح طلبان امروزه مطالباتی نا ممکن همچون رفع حصر میر حسین موسوی و مهدی کروبی (چرا که جزو اختیارات قوه مجریه نیست) و همچنین منصب های سیاسی و… را تقاضا می کنند اما روحانی به نسبت حجم رای دهندگان آنها در دولت سهم دهی می کند. از سوی دیگر چون برای پیشبرد برنامه های خود مجبور است با نهاد هایی که در اختیار اصولگراها می باشد همچون مجلس و شورای نگهبان و… (اخیرا با سخنرانی آیت الله یزدی رئیس مجلس خبرگان ظاهرا مجلس خبرگان نیز به آنها اضافه شد) رویارویی کند در موارد مختلف با اصولگراها هم درگیر می باشد. مخصوصا که چند ماه بیشتر به انتخابات نمانده و همه جناح های سیاسی در ایران سخت در تلاش هستند تا در این انتخابات اکثریت هم مجلس شورای اسلامی و هم خبرگان رهبری را به دست آورند.

خلاصه می توان گفت آقای روحانی پس از دو سال امروزه با شرایطی مواجه است که آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد پس از 6 یا 7 سال با آن مواجه بودند. تیم آقای روحانی کلید حل مشکلات مملکت را در توافق هسته ای جستجو می کردند و به همین دلیل روحانی دو سال اول حکومت خود را متوجه تلاش برای حل این معضل نمود. طبق اظهار نظر روحانی در کنفرانس اخیر خبری اش دولت دو سال دوم را متوجه حل مشکلات داخلی مخصوصا اقتصادی (گو اینکه مقداری هم دیر شده چون مثل همه جای دنیا رای دهندگان در ایران هم به جیب خود نگاه می کنند و تعلل در پرداختن به مسایل اقتصادی داخلی ممکن است خیلی برای دولت روحانی گران تمام شود) خواهد نمود. البته همه اینها به شرطی است که طرفداران وی بتوانند رای قابل توجهی در مجلس شورای اسلامی را به دست آورند و دو سال آتی صرف چالش های سیاسی داخلی نگردد چرا که دولت آقای روحانی امروزه هم مورد حمله اصلاح طلبان قرار گرفته و هم اصولگراها و هر دو جناح خواهان آن هستند که دولت رسما به سمت یکی از آنها تمایل پیدا کند یا اینکه به عنوان خصم سیاسی با آن برخورد گردد.

به همین دلیل  انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی نه فقط وضعیت مجلس را مشخص خواهد کرد بلکه وضعیت انتخابات آتی ریاست جمهوری و ادامه کار دولت آقای روحانی را نیز مشخص خواهد کرد.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала