گزارش و تحلیل

اگر مقاومت روس ها در جنگ جهانی دوم نبود آیا الآن غربی وجود داشت؟

© Sputnik / Evgeny HaldeiЗнамя Победы на здании рейхстага в городе Берлине 1 мая 1945 года
Знамя Победы на здании рейхстага в городе Берлине 1 мая 1945 года - اسپوتنیک ایران
اشتراک
در جنگ جهانی دوم ارتش آلمان نازی به حدی قدرت مند بود که هیچ کشور اوروپایی تاب مقابله با ارتش آن را نداشت و همه تحلیل گران متفق هستند که اگر بیش از 27 ملیون نفر از مردم شوروی جان خود را در مقابله با ارتش هیتلر از دست نداده بودند امروزه کل اوروپای غربی و حتی شاید ایالات متحده ، آلمان نام داشت.

فرانسه و دیگر کشورهای اوروپایی تحت تصرف ارتش نازی بودند و انگلیس در محاصره برای شکست لحظه شماری می کرد.

 با اینکه روس ها جزو متفقین بودند و در جنگ جهانی دوم کنار آمریکا — انگلیس و فرانسه بر علیه نازی ها جنگیدند اما بلا فاصله پس از پایان جنگ آمریکایی ها تلاش کردند شوروی را نابود کنند چرا که برای اینکه ابر قدرت یکه تاز جهان باشند باید از روی یار قدیمی خود عبور می کردند. شوروی که توان بالقوه برای ابر قدرت بودن را دارد باید نابود یا تضعیف گردد تا جهان دو قطبی نباشد و تک قطبی باشد. دو کشور دیگر اوروپایی عضو متفقین به ناچار مجبور بودند تحت امر ایالات متحده باشند البته چین هم مثل شوروی ارباب بودن ایالات متحده را نپذیرد که بحث آن نیاز به مقاله ای جدا دارد.

نقشه کره زمین - اسپوتنیک ایران
بی اطلاعی ساکنان کشور های شرکت کننده در جنگ جهانی دوم از نقش شوروی

پس از سالها تلاش غربی ها موفق شدند مقاومت شوروی را بشکنند و تجزیه این کشور را شروع کنند. طرحی که هدف آن تبدیل شوروی به چندین کشور کوچک ، ناتوان و ضعیف بود. به این ترتیب شوروی به چندین کشور تقسیم شد و یک کشور بزرگ به نام روسیه باقی ماند اما هر تحلیل گر سیاسی می تواند به شما بگوید که غربی ها به این شرایط نیز راضی نبودند وبا اینکه ادعای رفاقت و نزدیکی می کردند اما از همان زمان هم تلاش داشتند روسیه نیز به چندین قسمت تقسیم شود چرا که احساس داشتند هنوز روسیه آنقدر امکانات و توانایی دارد که می تواند روزی در مقابل آنها بایستد در زمان ریاست جمهوری آقای یلتسن بر روسیه شرایط این کشور آنقدر فاجعه بار شده بود که همه پیش بینی از هم پاشیدن مجدد آن را داشتند و منتظر تلنگر لازم بودند، ولی ناگهان آقای ولادیمیر پوتین در این کشور به قدرت رسید و توانست طی 15 سال حکومت خود این کشور را از یک کشور در حال نابودی به کشوری یکپارچه و قدرت مند  تبدیل کند. کشوری که مجددا رقیب قدرتمند ایالات متحده به حساب می آید.  امری که اصلا در هیچ محاسباتی توسط غربی ها قابل پیش بینی نبود. کمتر موردی را می توان در تاریخ مشاهده کرد که کشوری به سرحد نابودی و مرگ برسد و رهبری آن بتواند نه فقط کشور را زنده نگه دارد بلکه ظرف مدت کوتاهی آن را به ابر قدرت تبدیل کند. این چنین افراد امثال پرزیدنت ولادیمیر پوتین در تاریخ ملت ها انگشت شمار می باشند. و قطعا روس ها باید به شانس خود ببالند چرا که دیگر کشور های اوروپایی در حال حاضر از نبود رهبری توانمند رنج می برند. در واقع در حال حاضر مشکل اصلی دیگر کشورهای اوروپایی نداشتن رهبرانی است که منافع ملت های خود را در راس کارهای خود قرار دهند و به همین دلیل کشورهای اوروپایی اکثرا به مستعمره های غیر مستقیم ایالات متحده آمریکا تبدیل شده اند.

رژه در مسکو ، نماد نقش قاطع اتحاد جماهیر شوروی در پیروزی بر فاشیست هاست - اسپوتنیک ایران
گزارش و تحلیل
کارشناسان ایرانی : رژه در مسکو ، نماد نقش قاطع اتحاد جماهیر شوروی در پیروزی بر فاشیست هاست

قطعا آمریکای ها وجود روسیه ای قدرتمند را بر نخواهند تابید وبه تلاش قدیمی خود برای نابودی و تجزیه آن ادامه خواهند داد حتی اگر در این راستا مجبور باشند دوستان اوروپایی خود را نیز فدا کنند. این رهبران کشورهای اوروپایی هستند که باید به خودآیند و منافع کشورهای خود در این میان را سبک و سنگین کنند و ببینند آیا به نفعشان هست جهت راضی نگه داشتن ایالات متحده به رویارویی با روسیه ادامه دهند یا نه ، به هر حال تاریخ اوروپا نشان داده که همه ابرقدرت های اورپایی در مقابله با روسیه نابود شدند، آیا نیاز به تکرار است؟

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала