به گزارش اسپوتنیک به نقل از «ایرنا»، دیاکو حسینی، تحلیلگر ارشد مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری اظهار داشت که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ضامن حقوقی برجام است و تنها دلیلی است که موجب میشود رعایت برجام به یک تعهد بینالمللی برای همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد تبدیل شود.
وی در ادامه گفت:«یکی از دلایلی که از همان ابتدا این ایده یعنی قرار دادن یک قطعنامه شورای امنیت در پشتیبانی از برجام به میان آمد، این بود که نقض برجام را از جانب همه طرفها مساوی با نقض قطعنامه شورای امنیت محسوب کند و نه فقط نقض یک توافق چندجانبه.
بنابراین کشوری که عضو برجام است ملتزم به اجرای قطعنامه پشتیبان و اعتباربخش به آن هم هست و کشوری که عضو سازمان ملل است، ملتزم به اجرای قطعنامههای شورای امنیت و از جمله قطعنامه ۲۲۳۱ خواهد بود که احترام به مفاد توافق برجام را برای همه الزامی میکند. با وجود این همبستگی متقابل، این دو از هم جدا هستند؛ بنابراین امکان تفکیک آنها وجود دارد.
برجام سازوکارها، وظایف و حقوق مندرج و منحصر به خود را دارد که رعایت قطعنامه از سوی کشورهای عضو سازمان ملل متحد به خودی خود به آنها امکان نمیدهد که از این سازوکارها بهرهمند شوند. این سازوکار در حال حاضر مختص ایران و گروه ۱+۴ است. به این ترتیب، امریکا میتواند مانند سایر کشورها خود را یکبار دیگر به اجرای کامل و بند به بند قطعنامه ۲۲۳۱ ملتزم کند بدون آنکه از حقوق و وظایف یک عضو در برجام بهرهمند باشد.
متن برجام چون درباره خروج یکجانبه یک کشور از آن تکلیف را روشن نکرده، موضعی درباره اینکه اگر کشور خارج شده از توافق بخواهد یکبار دیگر به آن بازگردد، ندارد. بنابراین این مسأله تابع تفسیرها و توافقهای سیاسی است. اما برخلاف برجام، قطعنامههای شورای امنیت صراحت دارند و کشوری که قبلاً یکی از قطعنامهها را نقض کرده براحتی میتواند بدون هیچگونه پیش شرطی به اجرای دوباره قطعنامه تن دهد.
ممکن است امریکا در برابر این پیشنهاد مقاومت کند اما بهخاطر تخلفهای گذشتهاش در موضعی نیست که بتواند امری را به اعضای باقی مانده در برجام دیکته کند. ایران از نقض پیمان امریکا و زیرپا گذاشتن قطعنامه ۲۲۳۱ از طرف امریکا، متحمل خسارت شده و به همین علت، امریکا نمیتواند بدون جلب رضایت ایران یعنی خسران دیدهترین عضو برجام، چشم بر گذشتهها ببندد و با خیال راحت به برجام برگردد.
رفتار امریکا در نزدیک به سه سال گذشته و با خروج از برجام هرگز عادی نبوده و اعتماد جهانی به اینکه امریکا میتواند یک طرف معتبر در توافقهای بینالمللی باشد را از خودش سلب کرده است. اگر بنا باشد که امریکا فقط قطعنامه ۲۲۳۱ را اجرا کند نیازی به اعتمادسازی بینالمللی ندارد و صرفاً با گذشت زمان و ارزیابی پایبندی آن به قطعنامه، میتوان به جدیت آن در اجرای قوانین بینالمللی پی برد. اما امریکا نمیتواند براحتی اجرای قطعنامه، به برجام برگردد.
به این دلیل ساده که اعضای برجام از حقوقی برخوردارند که سوءاستفاده از آنها میتواند برجام را نابود کند. امروز ما مطمئن نیستیم که حتی با وجود تغییر دولت در واشنگتن، امریکا صلاحیت و شایستگی برخورداری از این حقوق را داشته باشد. بنابراین صرف نظر کردن از شروطی که چنین اطمینانی را به ما بدهد، ممکن است اشتباهی بزرگ باشد، اما مسأله فقط این نیست.
امروز شنیده میشود که افرادی نزدیک به آقای بایدن، بازگشت امریکا به برجام را مشروط به اجرای اقداماتی از جانب ایران کردهاند. تسلیم شدن به این وسوسهها نه تنها اشتباه بلکه خطرناک است و میتواند هرگونه چشمانداز رسیدن به مصالحه را از نخستین روزهای دولت آقای بایدن نابود کند. اگر آنها بخواهند وارد بازی شرط گذاری در اجرای تعهدات خود شوند، باید آماده شنیدن شروط سنگین تری از طرف ایران باشند که پرداخت خسارت ناشی از تحریمهای یکجانبه کمترین آنهاست».