خشم پدر، جان دختر بیگناه دیگری را در ایران گرفت+ عکس

CC BY 2.0 / Maarten Van Damme / Murder's weapon on the tableخشم پدر، جان دختر بیگناه دیگری را در ایران گرفت+ عکس
خشم پدر، جان دختر بیگناه دیگری را در ایران گرفت+ عکس - اسپوتنیک ایران
اشتراک
پدری در ایران، دختر 10 ساله خود را به بهانه بلند کردن صدای تلویزیون کشت.

به گزارش اسپوتنیک به نقل از اعتمادآنلاین، پدری در تاریخ 28 اسفند 98 دختر 10 ساله خود را می کشد، اما رحیمه فیضی، مادر مقتول تازه بعد از رسانه‌ای شدن دو قتل ناموسی رومینا و ریحانه و دیدن واکنش‌های مردم جرات پیدا کرده است درباره آن صحبت کند.

تنها 2 روز مانده به سال نو- صدای شیون از خانه‌ای در شهرستان خوی شنیده شد؛ صدایی که حکایت از گریه‌های مادری داشت که بدن دختر 10ساله‌اش را در آغوش گرفته بود و به سمت بیمارستان می‌دوید. پلیس از همان ابتدا به پدر خانواده مشکوک می‌شود، اما مرد زیر بار نمی‌رود تا اینکه در نهایت اعتراف می‌کند و می‌گوید: دخترم صدای تلویزیون را خیلی بلند کرده بود. یک لحظه عصبانی شدم و دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم.

به گفته حسین. الف، قاتل دخترش یک لحظه عصبانیت عامل قتل این دختر 10ساله بوده است، اما وقتی سراغ پیگیری هرچه بیشتر این پرونده برویم، ابعاد دیگری نمود می‌یابد؛ ابعاد دیگری از حقیقت که با گفته‌های این مرد تفاوت‌های زیادی دارد.

Посмотреть эту публикацию в Instagram

Публикация от Journalist (@niloofarhamedi)

به گفته رحیمه فیضی، مادر دختر کشته شده، شوهرش همیشه در دعواها تهدید می‌کرد و می‌گفت بالاخره یک روز تو را می‌کشم اما او تصورش را هم نمی‌کرد که برای دخترش هم برنامه‌ای داشته باشد. تا اینکه حسین. الف در دادگاه گفت که پیش از این حادثه از همسایه درباره جرم کارش هم پرسیده و فهمیده بود که اگر دخترش را بکشد، دیگر قصاصی بر گردنش نیست: حتما برای همین هم همیشه می‌گفت اگر تو را بکشم قصاص می‌شوم، اما فهمیده بود که با قتل دخترش قصاصی در انتظارش نیست. یک بار هم دخترم تعریف کرد که با دخترعمه‌اش در خانه بوده که پدرش سراغش می‌رود و خواسته خفه‌اش کند و وقتی دخترم اعتراض می‌کند، دستش را برمی‌دارد و می‌گوید، شوخی کردم.

رحیمه حالا دیگر نمی‌خواهد صدای دخترش خاموش بماند: او می‌دانسته که چون پدر است قانون مجازات سنگینی برایش لحاظ نمی‌کند. گفته دیه می‌دهم و چند سالی هم در زندان می‌مانم، بعد هم با همان دختر زندگی‌ام را می‌کنم. اما من از مسئولان درخواست می‌کنم اجازه ندهند او به هدفش برسد. یک قانونی بگذارید تا دختران ما این‌طور قربانی نشوند. دختر 10ساله من هنوز فرصت گناه و اشتباه کردن هم پیدا نکرده بود. من دیگر زندگی ندارم. چرا آن قاتل باید روزی از زندان آزاد شود؟ من اشد مجازات و قصاص را برایش می‌خواهم. خواهشا صدای ما را به گوش مسئولان برسانید. حدیث من هیچ گناهی نداشت. حقش نبود.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала