احتمال تغییر دکترین هسته ای ایران
© Fotolia / Curioso Photography
اشتراک
اخیرا دکتر کمال خرازی در مصاحبه ای اظهار داشته بود اگر موجودیت ایران مورد تهدید قرار گیرد این کشور ممکن است دکترین هسته ای خود را تغییر دهد.
البته حدود یک ماه پیش بود که سردار حق طلب از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده سپاه حفاظت و امنیت اماکن هسته ای، در بهبوهه تهدیدات آمریکا و اسرائیل به حمله به ایران، صحبت های مشابهی را نیز مطرح کرد.
امری که به خودی خود نشان می دهد حتی اگر ایران دکترین هسته ای خود را تغییر نداده باشد اما این ماجرا برای اولین بار در سطح مقامات ارشد کشور بحث شده، چه سیاسی مانند دکتر خرازی و... چه نظامی مانند سردار حق طلب و...
می توان گفت قبل از ماجرای حمله اسرائیل به غزه و تهدید های مقامات اسرائیل به حمله اتمی به ایران این بحث ها عموما در ایران مطرح نبود وحتی در رسانه های ایران با افرادی که در این باره صحبت می کردند مصاحبه هم نمی شد.
دلیل اش هم بسیار واضح بود، مقام معظم رهبری فتوای حرمت تولید تسلیحات کشتار جمعی را صادر کرده اند و این فتوا شامل تسلیحات هسته ای نیز می شود و خوب بر اساس باورهای اعتقادی سخنان آیت الله خامنه ای فصل الخطاب است و دیگر کسی در این باره بحث نمی کند.
ایران کشوری است که در جنگ عراق بر علیه این کشور تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک بر علیه آن استفاده شده و به استناد گزارش های محرمانه انگلیس و آمریکا که چند سال پیش از حالت محرمانه بودن خارج شده، ایالات متحده با علم بر اینکه عراق از سلاح های شیمیایی و بیولوژیک بر علیه ایران استفاده کرده ولی حتی اجازه مطرح شدن این ماجرا در شورای امنیت را نمی داد.
برخی کشورهای غربی مانند آلمان و فرانسه و... هم با علم به اینکه صدام حسین از این تسلیحات بر علیه غیر نظامیان استفاده خواهد کرد و تصاویر حمله صدام حسین به حلبچه را دیده بودند به تامین مواد و تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک عراق ادامه می دادند.
با این حال ایران علیرغم اینکه توان تولید تسلیحات مشابه را داشت ولی هیچ وقت دست به تولید چنین تسلیحاتی نزد چون امام خمینی (ره) اجازه تولید چنین تسلیحاتی را نداده بود.
امروزه هم فتوای رهبری جلوی این ماجرا را گرفته دکترین قبلی ایران مبنی بر این بود که ایران به طرف های مقابل نشان دهد توان تولید تسلیحات هسته ای را دارد اما خودش این کار را انجام نمی دهد.
به یاد دارم چند سال پیش بود که در مصاحبه ای این بحث را مطرح کردم که ایران به توانمندی تولید تسلیحات هسته ای رسیده ولی خودش نمی خواهد این کار را انجامدهد و بسیاری در آن زمان بنده را مورد انتقاد قرار دادند اما بعد از من آقای خرازی و برخی مقامات دیگر در این باره صحبت کردند.
در واقع دلیل اصلی نیاز به تسلیحات هسته ای برای کشورها ایجاد بازدارندگی است ونه استفاده از آن.
باید به این نکته توجه داشت برخی کشورها به صورت تاریخ مورد تهدید موجودیتی می باشند و همیشه مورد طمع دشمنان هستند چون موقعیت استراتژیک ویا منابع طبیعی دارند، مثل ایران که هر دو را دارد.
برخی کشورها هم هستند که حتی اگر هم هیچ تسلیحاتی در اختیار نداشته باشند کسی به آنها حمله نمی کند چون موقعیت استراتژیک و یا منابع خدادادی ای ندارند، مثل سوئیس که به جز زیبایی های طبیعی چیز دیگری ندارد و هیچ کشوری حاضر نیست که به این دلیل به آن حمله کند.
ایالات متحده بارها و بارها ایران را تهدید کرده بود که گزینه نظامی روی میز است و پس از اشغال عراق و افغانستان و حضور در خلیج فارس و... نقشه حمله به ایران را داشت.
اسرائیل و لابی آن در ایالات متحده و در کنار آن برخی کشورهای عربی تلاش زیادی انجام دادند تا آمریکا را متقاعد کنند تا آخرین سرباز خود با ایران بجنگد.
حتی طبق اسنادی که ویکی لیکس منتشر کرد رهبران برخی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نامه رسمی به آمریکا نوشتند که حاضر هستند همه هزینه های مالی حمله به ایران را متقبل شوند.
این در حالی بود که زمان نگارش همان نامه توسط ملک عبد الله ایران تلاش داشت روابط خوبی با اینها داشته باشد و حتی رئیس جمهوری اسبق ایران دکتر محمود احمدی نژاد در اجلاس سران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به عنوان میهمان افتخاری شرکت داشت وپیشنهاد آن را به آنها داده بود که ایران هم عضو شورای همکاری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس شود.
بعد از آن هم حتی ایران پیشنهاد ایجاد سازمان دفاعی مشترک با این کشورها را داده بود تا خیال اینها از بابت همکاری های امنیتی و نظامی با ایران راحت باشد و امنیت همه این کشورها به هم گره بخورد.
اما اسناد ویکی لیکس نشان داد که با همان دستی که با ایران می دادند داشتند نامه دعوت به حمله آمریکا را امضا می کردند.
پس از پایان جنگ ایران و عراق ایرانی ها چند دکترین سیاسی و نظامی برای خود تدوین کردند که می توان گفت مهمترین آنها این می باشد که سامانه های دفاعی تولیدی خود را ایجاد کنند و همچنین مرزهای مجازی ایران را به هزاران کیلومتر آن طرف تر گسترش دهند.
به این ترتیب اگر دشمن بخواهد به ایران حمله کند مجبور است چند هزار کیلومتر آنطرف تر با ایرانی ها و متحدانشان درگیر شود وهمچنین ایران نیاز به آن ندارد که وابسته به کشورهای دیگر برای تامین تسلیحات دفاعی خود باشد.
علیرغم نزدیکی شاه ایران با ایالات متحده و غرب اما آمریکایی ها هیچ وقت تسلیحاتی در اختیار ایران قرار ندادند که برتری نسبی در مقابل همسایگانش ایجاد کند و در جنگ با عراق هم دیدیم که بزرگترین ضعف ایرانی ها این بود که موشک های کوتاه برد داشتند در حالی که عراق موشکهای دوربرد در اختیار داشت و هواپیماهایی که آمریکایی ها در اختیار ایران قرار داده بودند اکثرا به دلیل نبود قطعات یدکی زمین گیر شده بودند.
ایرانی ها از صفر شروع کردند موشک و پهباد تولید کردن و می بینیم که امروزه جایگاه ایران در تولید موشک و پهباد جزو سه چهار کشور اول جهان قرار گرفته و توانمندی موشک ها و پهباد های ایرانی زبان زد عام وخاص شده.
شهید سلیمانی و رفقایش موفق شدند مرزهای مجازی ایران را به دریای مدیترانه و خلیج عدن و دریای سرخ و چین برسانند و همین دو دکترین یعنی مرزهای مجازی و تسلیحات دفاعی موجب آن شد که دشمن متوجه شود هزینه هر گونه تعرض به خاک ایران برایش بسیار سنگین خواهد بود و در واقع به همین دلیل هم بود و هست که ایالات متحده از حمله به ایران پرهیز می کند.
مطمئن باشید اگر لحظه ای آمریکایی ها احساس کنند ایران توان دفاع از خود را ندارد به ایران حمله خواهند کرد و ایرانی ها فقط در رویاهای خود می توانند شرایط کشورهایی مانند لیبی و افغانستان و عراق و سوریه را ببینند.
قبل از ادامه هم بگویم ماجرا هم هیچ ربطی به نظام جمهوری اسلامی در ایران ندارد، هر نظام حاکمی بر ایران بود به دلیل منابع خدادادی و موقعیت استراتژیک ایران خاک این سرزمین مورد طمع دشمنان بود.
مگر مصدق مرگ بر آمریکا می گفت که زمانش اولین تحریم های آمریکا بر علیه ایران وضع شد؟
مگر صدام حسین و قذافی با آمریکا مشکلی داشتند؟
مگر بشار الاسد تلاش نداشت که روابط سوریه با کشورهای غربی را تقویت کند و کلا سوریه به سمت غرب برود که برایش توطئه چیدند؟
بر عکس ادعاهای برخی که نام خود را اپوزیسیون گذاشته اند ولی مجری دستورات دشمنان ملت ایران هستند، تسلیحات دفاعی واقتدار منطقه ای هیچ کدام مربوط به یک نظام نیست و برای حفظ یک نظام نیست بلکه مربوط به موجودیت سرزمینی است و می توان گفت که ماجرای فروپاشی شوروی سابق یک نمونه بسیار بارز است که بزرگترین زرادخانه تسلیحات هسته ای در جهان را در اختیار داشت ولی با فروپاشی مواجه شد و ساختار سیاسی در این کشور به هم خورد و یا همان شاه ایران بود که ارتش خودش را تا دندان مسلح کرده بود اما در ایران انقلاب شد.
اما تاریخ همیشه قضاوت خواهد کرد که در چه دوره ای چه حاکمی بر کشور حکومت می کرده و آیا آن حاکم برای منافع ملی کشور کاری کرد یا نه.
به هر حال دکترین هسته ای ایران هم اخیرا به صورت غیر رسمی، به سمت آن رفته بود که ایران به مرحله توانمندی ساخت تسلیحات هسته ای برسد اما آن را تولید نکند، چون همین کافی است تا دشمن متوجه شود این امکان در کشور وجود دارد و عملا هم فتوای رهبری هم مد نظر قرار گرفته.
ملاک وجود چنین دکترینی هم این بود که هر چه باشد قوانین ومقررات بین المللی ای وجود دارد که نظم جهانی بعد از جنگ جهانی دوم بر اساس آن ساخته شده وبعید است دشمنان ایران حاضر باشند اینها را زیر پا بگذارند چون نظم جهانی به هم می خورد.
شاید بتوان گفت واضح ترین بیان در این باره هم همان سخنان آقای ظریف زمانی که از سوال شد که اگر آمریکا از برجام خارج شود چه می شود بود، وی در آن زمان نشان داد که به نظم جهانی و ساختارهای بین المللی اعتقاد دارد و این باور و اعتقاد در میان بسیاری از مسئولین ارشد ایران وجود داشت.
اما دیدیم که ترامپ از برجام خارج شد و نظم جهانی کاری نکرد و امروزه هم می بینیم که آمریکا و متحدین اش همان مقررات بین المللی و نظم جهانی ای را که خودشان سعی کرده بودند ایجاد کنند در اوکراین و فلسطین زیر پا میگذارند و هیچ مرجع بین المللی ای نیست که جلوی آنها را بگیرد.
کار حتی به جایی رسیده که نماینده های کنگره آمریکا رسما به دادستان دادگاه بین المللی نامه می نویسند و او وخانواده اش را تهدید می کنند و نامه خود را منتشر می کنند.
یعنی جهان جنگلی که مافیاهای قدرت به این شکل بر آن مسلط شده اند که حتی دادگاه بین المللی هم از تهدید های آنها مصون نمی باشد.
همه هم امروزه به خوبی می دانند اسرائیل صدها بمب اتمی در اختیار دارد وبرخی مقامات اسرائیل هم بارها تهدید کرده اند ایران را با تسلیحات هسته ای خود هدف قرار دهند.
در راس آنها هم تهدید نتانیاهو پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل بود که ایران را تهدید به حمله اتمی کرد و بعد دفتر او در بیانیه ای خجولانه اعلام کرد که این ماجرا اشتباه لفظی بوده.
به هر حال به نظر می رسد با توجه به تهدید های جدیدی که ایران با آن مواجه است و ناتوانی جامعه جهانی در حفظ و تامین امنیت و صلح در جهان و همچنین اجرای مقررات و قوانین بین المللی، بحث تغییر دکترین هسته ای ایران جدی شده و احتمالا بحث پایبندی به سطوح تولید اورانیوم غنی شده و یا آب سنگین و... که در برجام بود از جدول کار ایران خارج شود و ایران دیگر حاضر نباشد که سطح اورانیوم غنی شده و یا آب سنگین خود را به قبل برگرداند.
بدین وسیله عملا ایران میتواند سطح اورانیوم موجود را در سطح تولید چندین بمب اتمی نگه دارد، بدون اینکه بخواهد تسلیحات هسته ای تولید کند و همیشه این برگه را برای طرفهای مقابل روی میز قرار دهد که اگر به ایران حمله کنید ایران ممکن است دست به تولید سلاح هسته ای بزند.
همچنین ممکن است طبق دکترین جدید دیگر ایران یک قدم بیش از تعهدات خود در معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای بیشتر حاضر نباشد با سازمان بین المللی انرژی هسته ای همکاری کند و اجازه ندهد اطلاعات برنامه هسته ای اش دیگر در اختیار طرف های مقابل قرار گیرد.
البته اینها همه کارهایی است که ایران می تواند از این پس در دکترین آتی خود قرار دهد و فراموش نکنید امروزه غربی ها همه تحریم هایی که می توانستند بر علیه ایران وضع کنند را وضع کرده اند و دیگر تحریمی در دستشان باقی نمانده که وضع نکرده باشند و دیگر هم متوجه شده اند ایران به حدی از توانمندی هسته ای رسیده، چه از نظر امکانات مورد نیاز چه از نظر فناوری که هر لحظه اراده کند ظرف مدت بسیار کوتاهی که به کمتر از 48 ساعت می رسد بمب خود را تولید کند واز صحبت های آقای خرازی و سردار حق طلب می توان تصور کرد که حالا ایران است که گزینه تولید سلاح هسته ای در صورت تعرض به خاک ایران را روی میز قرار داده و طرفهای مقابل فقط این امکان را دارند که از طریق دیپلماتیک بخواهند این اختلاف را حل و فصل کنند.
اگر به این ماجرا جریان عملیات اخیر الوعد الصادق ایران را اضافه کنیم و به نمایش اقتدار موشکی و پهبادی ایران توجه کنیم می توان گفت امروزه حتی کشورهایی که مخالف برجام بودند متوجه شده اند که چه اشتباه بزرگی انجام دادند.
