زنگ خطر تقابل نظامی میان آمریکا و ایران در خلیج فارس

وخیم تر شدن اوضاع در خاورمیانه برگ برنده ای است که ایالات متحده با دستان خود به روسیه و سپس به چین تقدیم می کند به همین دلیل واشینگتن چاره ای ندارد جز اینکه هرگونه پاسخ آن بصورت مرحله ای طراحی شود.

به گزارش اسپوتنیک، در پی حمله پهپادی جبهه مقاومت به یک پایگاه نظامی در اردن موسوم به "برج 22"، سه نظامی آمریکایی کشته و ده‌ها نفر دیگر زخمی شدند. بلافاصله پس از این حمله مقامات مختلف آمریکایی اقدام به اظهار نظرهایی پیرامون انتقام گیری از عاملان این حمله سرداده و در این میان به صورت مستقیم اتهاماتی علیه ایران مبنی بر دست داشتن در این حمله وارد نمودند. این ادعا از سوی ایران با قاطعیت رد شد و همزمان گروه مقاومت اسلامی عراق مسئولیت این حمله را پذیرفت.

در حال حاضر ایالات متحده در برابر این واقعیت است که چکار می تواند انجام دهد تا همزمان مانع بروز جنگ جدید و گسترش یافتن تنش های فعلی در خاورمیانه شود و از سوی سوی دیگر پاسخی متناسب با ادعاهای بین المللی آمریکا داده و مانع تکرار این حملات گردد. در واقع آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی از مواضع ایالات متحده خبر داد و اعلام کرد، پاسخ ایالات متحده به حمله مرگبار پهبادها علیه نیروهای آمریکایی در اردن می‌تواند چند سطحی و در یک بازه زمانی ادامه‌دار باشد.

پاسخ چند لایه یا چند سطحی به استراتژی اشاره دارد که اقدامات یا رویکردهای متعدد و در نقاط و شرایط متعدد برای رسیدگی به یک موقعیت خاص را به همراه دارد. بنابراین، در چارچوب تصمیم آمریکا برای پاسخ چند سطحی و ادامه دار ایالات متحده در واکنش به حمله پهبادی به پایگاه نظامی خود می توان اقداماتی همچون مذاکرات دیپلماتیک، تشدید تحریم های اقتصادی شدید، حملات نظامی به مواضع مختلف و یا اقداماتی از قبیل حملات سایبری و یا بیولوژیکی باشد. اما آنچه مسلم است با توجه به وضعیت فعلی خاورمیانه درگیر شدن جبهه یمن در این درگیری ها و همچنین مداخله نیروهای مقاوت در عراق دست آمریکا برای پاسخ های غیر جنگی را می بندد. در این مورد می توان به مورد یمن در دریای سرخ اشاره کرد که علی رغم عدم تمایل آمریکا برای درگیری نظامی با یمن، اما عملا دریای سرخ تبدیل به بستری برای تقابل نظامی آمریکا با حوثی های یمن شده است.

با توجه به اظهارات مقامات آمریکایی به نظر می رسد که ایالات متحده حداقل فعلا تمایلی برای هدف قرار دادن اهدافی در داخل خاک ایران بصورت مستقیم ندارد و درگیری ها احتمالا کماکان بصورت نیابتی ادامه پیدا کند، از سویی دیگر، مکان تقابل نظامی در جایی مثل عراق، سوریه و یا دریای سرخ باشد بسیار بیشتر و یا اینکه مثل قبل اقدام به ترور فرماندهانی از جبهه مقاومت نمایند.

از سویی ایران نیز برای جلوگیری از جنگ با ایالات متحده مایل به کشتن سربازهای آمریکا نیست، یعنی اگرچه در صورت تمایل می تواند چنین اقدامی انجام دهد، اما خواست ایران در حال حاضر بر این نیست و تجربه های قبلی حملات ایران به پایگاه های نظامی آمریکا گویای این امر است و معمولا اهداف را طوری تعین می کند که آسیب جانی وارد نشود. اما وضعیت ایران در خاورمیانه به گونه ای است که اگرچه محور مقاومت همیشه مورد حمایت ایران قرار داشته اما به این معنا نیست که تمام اقدامات آنها با هماهنگی ایران انجام می شود و چنین مواضعی برای ایران ریسکهای خود را به همراه دارد که برجسته ترین آن احتمال از کنترل خارج شدن نیروهای مقاومت و آتش بر اختیار عمل نمودن آنها است. زیرا شاهد آن هستیم که از سوی ایالات متحده به نیروهای مقاومت در عراق فشار زیادی وارد می شود و اخیرا نیز یکی از فرماندهان حشد الشعبی نیز ترور شده، در نتیجه همانطور که سخنگوی وزارت امورخارجه ایران نیز به طور رسمی اعلام کرده گروه های مقاومت از ایران دستور نمی گیرند و این اظهارات آمریکا می تواند اتهاماتی تکراری باشد.

وخیم تر شدن اوضاع در خاورمیانه برگ برنده ای است که ایالات متحده با دستان خود به روسیه و سپس به چین تقدیم می کند و از آنجایی که نمی خواهد در رقابت جهانی چین را در مقابل خود ببیند و تمرکز را از روی تنش روسیه و اوکراین بردارد، چاره ای نیست جز اینکه هرگونه پاسخ از سوی آمریکا بصورت مرحله ای صورت پذیرد. بنابراین، علاوه بر اینکه احتمال هدف قرار دادن پایگاه های مقاومت در داخل عراق افزایش پیدا می کند و افراد و فرماندهان هدف قرار خواهند گرفت، احتمال بروز تنش های جدی میان ناوهای جنگی ایالات متحده و ایران در خلیج فارس نیز زیاد است.