بحث سپاه در گفتگوهای هسته ای حل شده، ایران صرف نظر نکرده

اخیرا برخی رسانه های آمریکایی ادعا کرده اند ایران از بحث حذف نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست تروریستی آمریکا صرف نظر کرده تا گفتگوهای هسته ای پیش برود.

اسپوتنیک - این رسانه ها هم گفته های خود را به استناد برخی منابع خود که آنها را دیپلمات های ارشد غربی معرفی کرده اند مطرح نموده اند.

احتمالا این منابع یا اطلاعات دقیق از ماجرا نداشتند و یا اینکه کامل مطلب را منتقل نکرده اند یا اینکه خبرنگار این رسانه ها دقیقا متوجه مطلب نشده.

طبق آنچه اتفاق افتاده و بنده قبل تر در مقاله ای در اسپوتنیک و همچنین در تویتر به آن اشاره کرده ام، طرفین به سمت ایجاد یک راهکار قانونی که مقررات کذایی آمریکایی بر علیه سپاه اجرا نشود و همچنین دولت آمریکا هم چون با مشکلات عدیده داخلی مواجه است دچار مشکل دیگری نشود رفته اند (به قول ما ایرانی ها پیدا کردن یک کلاه شرعی برای این ماجرا) و به نوعی توافق صورت گرفته تا دولت آمریکا به صورت ظاهری نام سپاه را "فعلا" در آن لیست کذایی خود قرار دهد تا در انتخابات داخلی دچار مشکل نشود و با صدور برخی دستور العمل های اجرایی اجرای محدودیت های مرتبط بر علیه سپاه را لغو کند و بعدا، بعد از پایان انتخابات میان دوره ای ایران و آمریکا طی توافقی جداگانه مقرر کنند که هم آمریکا رسما نام سپاه را از لیست تروریستی کذایی خود بردارد و هم ایران نام سنتکام را از لیست تروریستی خود بردارد.

این را نه منابع دیپلماتیک غربی که شاید خیلی از جریان مطلع نباشند گفته اند بلکه محافل دیپلماتیک اروپایی و عربی که نقش میانجی گری در این جریان را داشتند و با ایران و آمریکا در این باره گفتگو کردند تا راهکاری برای این گره پیدا کنند به بنده اظهار داشته اند.

در واقع همین جریان موجب آن شد تا گفتگوهای دوحه نیز رقم بخورد و در آن گفتگوها شانس زیادی برای رسیدن به یک توافق وجود داشت ولی در لحظه آخر آمریکایی ها مانند سابق جا زدند و تصور کردند که می توانند با زرنگی کاری کنند تا فعلا به قول گفته ایرانی ها "خرشان از پل بگذرد" و کاری کنند که ایران رسما نفت خود را وارد بازارهای جهانی کند ولی تضمینی ندهند که پول ایران باز خواهد گشت، که البته ایران در این دام نیافتاد.

امروزه بر کسی پوشیده نیست که به دلیل بحران انرژی که در جهان رخ داده ایران موفق شده تا فروش نفت خود را به حد اکثر برساند و بسیاری از شرکت های غربی خواهان خرید نفت و گاز ایران هستند وکشتی های ایرانی که در اقیانوس ها گشت می زدند تا مشتری پیدا کنند به یکباره کل نفت خود را به فروش رسانده اند.

مشکل اصلی در این است که این نفت به صورت نقدی به فروش می رسد در حالی که در تجارت جهانی پول نقد بی فایده است و شما نیاز دارید که پولتان از کانال های بانکی منتقل گردد.

یکماه دیگر هم فصل ثبت سفارش برای خرید نفت برای فصل پاییز و زمستان شروع می شود و اگر اروپایی ها راهکاری برای مساله تحریم های ایران پیدا نکنند سخت دچار مشکل می شوند، چون بسیاری از شرکت های آنها به سیاستمداران فشار خواهند آورد تا قوانین و مقررات تصویب شده در اتحادیه اروپا مبنی بر حمایت از شرکت های اروپایی در قبال تحریم های آمریکا بر علیه ایران و کوبا و لیبی (Blocking Status) را فعال کنند و یعنی عملا تحریم های آمریکا بر علیه ایران را بشکنند تا مبادا در آینده آمریکایی ها این شرکت ها را جریمه کنند و ائتلاف سیاسی میان اروپا و آمریکا دست رهبران اروپایی را بسته، چون آمریکایی ها هم فشار میاورند تا مبادا اینها چنین کاری را انجام دهند.

اینجا است که می توان گفت رهبران کشورهای اروپایی بر سر دو راهی قرار دارند، یا منافع ملت های خود را تامین کنند یا به دنبال منافع آمریکا بروند.

آنها به خوبی می دانند که اگر به دنبال منافع آمریکا بروند احتمال اینکه با بالا رفتن قیمت انرژی و شرایط پیش آمده که آمریکا برای حمایت از بازار های داخلی خود (بالا بردن مصنوعی قیمت دلار در قبال یورو) موجب آن می شود که شورش ها و اعتراض ها کل اروپا را فرا بگیرد وخودشان جایگاه سیاسی شان را از دست بدهند.

آمریکایی ها تصور کردند به قول معروف می توانند زرنگی کنند و ایرانی ها را متقاعد کنند تا نفت خود را رسما به بازارها عرضه کنند وپولها به برخی حسابهای بانکی در اروپا منتقل شود و بعد به یکباره حساب ها را بلوکه کنند و ایران را بیشتر در فشار قرار دهند مخصوصا که احتمالا پس از رفع تحریم ها آنها توقع دارند ایران هم برنامه هسته ای خود را محدود کند و خوب برگه های چانه زنی آمریکایی ها قویتر شود.

خوب ایرانی ها در دوحه متوجه این ماجرا شدند و اصرار کردند که آمریکا باید تضمین های لازم مبنی بر اینکه این حساب ها بسته نخواهد شد را بدهد، که آمریکایی ها جا زدند.

بعدا طرح دیگری مطرح شد مبنی بر اینکه ایران حق داشته باشد که اقلام محدودی که مورد تایید آمریکا است را با پولهای نفت خود خریداری کند، که باز هم ایرانی ها با این مورد مخالفت کردند و تاکید کردند که باید ایران حق داشته باشد از پولهای خود برای خرید هر چه نیاز دارد از هر جای جهان به صلاحدید خود استفاده کند و هیچ محدودیتی را در زمینه هزینه کرد اموال خود نمی پذیرد.

در واقع معطلی پس از گفتگوهای دوحه تا به حال هم بر این اساس بود که آمریکایی ها تضمین های لازم که مورد قبول ایران باشد را ارائه دهند و همه خواسته های ایران "تکرار می کنم" همه خواسته های ایران را بپذیرند، چون امروزه ایران است که برگه های قوی در مذاکرات را در اختیار دارد و آمریکایی ها و اروپایی ها همه برگه های خود را سوزانده اند، شعارهایی که در برخی اوقات توسط برخی مبنی بر اینکه آمریکا می تواند باز فشارهای جدید تر و تحریم های جدید تر بر علیه ایران اعمال کند هم همه اش بی پایه و اساس می باشد، آمریکا و اروپا هرچه در چنته داشتند خرج کرده اند و می توان گفت بزرگترین گاف سیاسی که ترامپ و تیم او انجام دادن هم همین بود و قطعا در تاریخ علوم سیاسی ثبت و تدریس خواهد شد که چگونه یک آماتور سیاسی رئیس جمهوری آمریکا شد وهمه شرایط قویتر کشور اش که در چانه زنی ها داشت را سوزاند، البته فقط ترامپ در این جریان مقصر نیست بلکه بایدن هم با ضعف و مردد بودن خود کمتر از ترامپ تقصیر ندارد و اگر همان روز اول که به کاخ سفید رسیده بود اقدامات لازم برای بازگشت آمریکا به توافق هسته ای را انجام می داد شاید کار به اینجا نمی رسید که آمریکا مجبور باشد در همه موارد در مقابل ایران کنار بیاید.

و وقتی که اروپایی ها آمدند و تاکید کردند که آمریکایی ها همه خواسته های ایران را پذیرفته اند قرار بر این شد که همه به وین بروند و اگر همه چیز آنطور که ایران می خواهد باشد احتمالا وزرای امور خارجه کشورهای 1+4 و ایران و آمریکا هم به وین سفر خواهند کرد تا تفاهم نامه را امضا کنند.

طرحی که امروزه مطرح می باشد بر این اساس است که شرکت ها و موسسات مالی و تجاری بین المللی با دریافت مجوزهای جداگانه فعالیت در ایران و یا با ایران از وزارت خزانه داری آمریکا از تحریم های آمریکا مصون باشند و به این ترتیب حتی اگر هم دولت آمریکا تغییر کند چون وزارت خزانه داری آمریکا مجوز صادر کرده شامل تحریم و یا مجازات نمی شوند.

پس از اینکه ایران از اینکه می تواند نفت وگاز و بقیه کالای خود را صادر کند و تعاملات بانکی خود را رسما انجام دهد و با کشورهای مختلف جهان تجارت کند ایران هم به صورت پله پله به تعهدات برجامی خود برگردد.

نکته ای که اینجا باقی می ماند بحث اورانیوم غنی شده و دستگاه های گریز از مرکز پیشرفته که ایران در اختیار دارد است که ایران فعلا احتمالا بپذیرد که همه اینها در مکانی زیر نظر سازمان بین المللی انرژی هسته ای پلمپ شده باقی بماند تا طرف های مقابل به تعهدات خود عمل کنند و اگر به هر دلیلی طرفهای مقابل در آینده از انجام تعهدات خود سر باز زدند ایران حق داشته باشد که پلمپ ها را بشکند و از جایی که برنامه هسته ای را معلق کرده ادامه دهد.

طبق پیش نویس توافقی که در مارس تهیه شده بود بنا بود که اورانیوم ها و دستگاه های گریز از مرکز در کشور ثالث نگه داری شود که آنزمان روسیه مطرح بود و در صورتی که آمریکا به تعهدات خود عمل نکرد اینها به ایران بازگردانده شود، امروزه بحث مطرح شده این است که اینها داخل ایران نگه داری شود، آمریکایی ها هم اصرار دارند که به صورت مرحله ای اینها از ایران خارج شوند و خارج ایران نگه داری شود ایران هم این مورد را به شرطی پذیرفته که تضمین های لازم مبنی بر عدم بازگشت تحریم ها بر علیه ایران ارائه شود و بحث اینکه وزارت خزانه داری آمریکا برای چند شرکت مجوز صادر کند از نظر ایران یک تضمین کلی به حساب نمی آید.

می توان گفت تنها نکته باقیمانده این گفتگو ها فعلا بحث تضمین ها و مکان نگه داری اورانیوم غنی شده و دستگاه های گریز از مرکز می باشد که برخی محافل دیپلماتیک باور دارند احتمال رسیدن به توافق درباره آن در وین وجود دارد.