بقای اروپا و آمریکا در گروی توافق با ایران

در حالی که بسیاری تصور می کردند که پس از سفر کذایی آقای بایدن به خاورمیانه بسیاری از مشکلات اقتصادی ای که امروزه غرب با آن مواجه است حل خواهد شد، اما واقعیت امر این بود و هست که همه مطالعات و تحقیقات مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی غربی اجماع داشت که این سفر نتیجه ای که غربی ها امیدوار آن هستند را محقق نخواهد کرد.

در واقع به همین دلیل هم بود که بنده در مقاله ای که در تاریخ 22 ژوئن در اسپوتنیک منتشر شد در باره توافق لحظه آخری صحبت کردم، زمانی که هیچ کس تصور نمی کرد حتی امکان اینکه گره وین باز شود وجود داشته باشد چه رسد به اینکه یک هفته بعد از این مقاله ایرانی ها و آمریکایی ها قرار باشد در قطر مذاکرات را شروع کنند و می توان گفت حتی ممکن است قبل از سفر بایدن به منطقه توافقی حاصل هم گردد.

البته اگر آمریکایی ها مانند سابق به یکباره ترس امضای توافق در دلشان نیافتد.

غربی ها امیدوار بودند که پس از سفر بایدن به منطقه خاورمیانه وی بتواند عرب های حوزه خلیج فارس را متقاعد کند که تولید خود را آنقدر افزایش دهند که قیمت نفت و گاز در جهان شدیدا سقوط کند.

ولی تحقیقات، که البته رئیس جمهوری فرانسه و نخست وزیر انگلیس روز گذشته هم گریزی به آن زدند، نشان می داد که کشورهای عرب حوزه خلیج فارس امروزه با تمام توان در حال تولید نفت و گاز هستند و امکان افزایش قبال توجه تولید آنها وجود ندارد.

امروزه مشکل اساسی در بازارهای انرژی بحث عرضه و تقاضا نیست چرا که عرضه بسیار بیش از تقاضا وجود دارد و اصل مشکل مشکل روانی بازار است که چند ماه آینده قرار است چه اتفاقی رخ دهد و به همین دلیل بازارهای انرژی در جهان نمی توانند با ثبات مواجه شوند.

علیرغم همه تحریم های کذایی که غربی ها بر علیه روسیه اعمال کرده اند اما طبق آمار و ارقام نه فقط در آمد روسیه کم نشده بلکه روسیه در ماه اخیر چیزی حدود 30 تا 35 درصد بیش از ماه مشابه میلادی در سال گذشته در آمد داشته و ارزش روبل روسیه هم به جای اینکه با این تحریم ها سقوط کند افزایش یافته و بر اساس گزارش بانک جهانی روبل روسیه برای سومین ماه متوالی با ارزش ترین ارز جهان شناخته شده.

مضاف بر همه اینها حتی اگر قطر و ایالات متحده بخواهند گاز مورد نیاز اروپا را تامین کنند قیمت آن گاز حد اقل چیزی حدود سه برابر قیمت گازی می باشد که آنها امروزه از طریق لوله های متصل به روسیه دریافت می کنند چون این گاز باید از طریق تبدیل شدن به گاز مایع و سپس بار کشتی شدن به اروپا برسد و بعد دوباره یک پروسه دیگر برای تبدیل آن به گاز مصرفی مورد نیاز در لوله های گاز صنعتی و خانگی نیاز می باشد و... و طبیعتا همه این موارد هزینه بر است.

امیدواری به گاز شرق دریای مدیترانه هم زما بر است و شرایط استخراج آن مقدار مورد نیاز گاز برای اروپا فعلا تا حدود چهار پنج سال آتی در شرق مدیترانه موجود نیست، حتی شاید آن زمان هم محقق نگردد.

بحث انتقال این گاز و همچنین احداث خط لوله مورد نیاز انتقال ارزان آن جای خود.

دیگر کشورهای شمال آفریقا مانند الجزایر و لیبی هم در اوج صادرات نفت و گاز خود هستند، بماند که لیبی فعلا شرایط با ثبات امنیتی که بر اساس آن بتوان روی تولید آن حساب طولانی مدت باز کرد را هم ندارد.

فقط دو کشور در جهان هستند که می توانند امروزه شرایط ثبات نسبی برای بازار ایجاد کنند، اینجا هم باید تاکید کرد، ثبات نسبی، یعنی حد اقل قیمت ها حول و حوش همین قیمت های فعلی بماند و بیش از این بالا نرود چون با نزدیک شدن به پاییز و زمستان اگر مشکل انرژی حل نشود و سیاست های خصومت وار بر علیه روسیه ادامه یابد به دلیل افزایش تقاضا که برای تامین نیاز فصل آتی عموما از ماه آینده شروع خواهد شد پیش بینی می شود قیمت ها روند صعودی پیدا کنند.

این دو کشور هم ونزولا و ایران می باشند که هر دو سالهاست تحت شدید ترین تحریم های آمریکا قرار دارند.

اینجا است که می توان گفت تحریم های آمریکا و تبعیت کورکورانه کشورهای غربی از این تحریم ها در حال بازگشت به خودشان است.

آمریکا نمایندگان خود را به ونزولا فرستاده و از بسیاری تحریم ها بر علیه این کشور چشم پوشی کرده اما متاسفانه به دلیل اینکه کمپانی های آمریکایی قبل از خروج از ونزولا همه تجهیزات اصلی استخراج نفت و گاز را با خود بردند و بعد از آن همه این چاه ها تخریب شده و امکان بهره برداری از آن وجود ندارد فعلا فقط چاه هایی در ونزولا قابل بهره برداری هستند که ایرانی ها طی چند سال اخیر روی آنها سرمایه گذاری کرده اند وبه ونزولا کمک کردند تا اینها را احیا کنند و عموما تولید نفت این چاه ها توسط ایرانی ها پیش خرید شده و عموما در عوض نفت، ونزولا از ایران سوخت مورد نیاز خود مانند بنزین و گاز و گازوئیل و ... دریافت می کند.

اینجا هم بد نیست این نکته را به بی سواد های سیاسی یا شاید خائنینی که در برخی اوقات از سیاست ها وسرمایه گذاری ایران در ونزولا و دیگر کشورها انتقاد ویا بر علیه حکومت ایران فضا سازی می کردند گوشزد کرد.

حالا جواب شعارهایتان را باید دریافت کنید.

با توجه به نفوذ منطقه ای ایران که از افغانستان گرفته تا دریای مدیترانه و از آن طرف به دریای سرخ و باب المندب می رسد هر گونه تحرکی که باب میل ایران نباشد قطعا توسط ایرانی ها قابل کنترل است و اینگونه نیست که بتوان جبهه ای برای دشمنی با ایران در منطقه تشکیل داد (آنچه اسرائیل به دنبال آن است) و تصور کرد کشورهای منطقه خاورمیانه وشمال آفریقا می توانند با ایران دشمنی کنند و راحت کاسبی کنند و نفت و گاز صادر کنند و...

به این دلیل هم ایجاد یک راه برای رسیدن ارزان نفت و گاز کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به اروپا گروی رضایت ایران و متحدین ایران در منطقه است چون این لوله ها و کشتی ها و تانکر ها باید از این مسیر ها عبور کند.

حتی بسیاری از تحلیلگران طی چند سال اخیر باور داشتند که جنگ در سوریه و عراق برای سیطره بر مسیر عبور بود و نه برای مسایل دیگر و سرمایه گذاری های کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در جنگ سوریه وعراق به این دلیل بود که آنها می خواستند بر این مسیر سیطره داشته باشند اما در نهایت ایران و متحدین ایران کنترل این مسیر را دست گرفتند.

اینجا هم بد نیست باز هم یک تلنگر به بی سواد های سیاسی و یا شاید خائنین وطن فروش که بر علیه سیاست های منطقه ای ایران شعار می دهند زد، اگر شهید سلیمانی و یارانش نبودند و نباشند مطمئن باشید که شرایط دور زدن ایران به راحتی امروزه فراهم بود.

آنهایی که گول سخنان بی سواد های سیاسی و خائنین وطن فروش را می خوردند، حالا می توانند متوجه شوند چرا ایران برای گسترش اقتدار و نفوذ خود در منطقه و در آمریکای لاتین تلاش می کرد و می کند.

البته اخیرا کانال ارتباط روسیه با دریای عمان و خلیج همیشه فارس و از آن سمت به شرق آسیا و جنوب آفریقا و آمریکای لاتین از طریق ایران راه افتاده و از سوی دیگر فقط ایران است که خطوط لوله گاز و نفت کشیده شده از خلیج فارس به ترکیه واز آن طریق به اروپا دارد که فعلا این خط لوله ظاهرا با چیزی حدود ده درصد گنجایش خود کار می کند.

امن ترین خطوط اتصال گاز و نفت آسیای میانه به غرب هم از ایران است.

یعنی عملا ایران امروزه نقشی کلیدی برای بقای اروپا و حتی آمریکا ایفا می کند، وایران به شاهراه عبور کالا و انرژی از شرق و غرب وغرب به شرق تبدیل شده.

مضاف بر همه اینها امروزه با توجه به رسیدن همه کشورهای تولید کننده نفت که ذیل تحریم آمریکا وغرب قرار ندارند به اوج تولید خود فقط ایران است که ظرفیت افزایش تولید را دارد و می تواند بازار را متعادل کند.

اینجا بد نیست دوباره به این نکته اشاره کنم، بازار را متعادل کند، نه اینکه تصور کنید که قیمت نفت وگاز سقوط خواهد کرد، و به نظر می رسد همین هم برای غرب بسی غنیمت است.

به همین دلیل است که امروزه اروپایی ها و آمریکایی ها به این نتیجه رسیده اند که همراهی با اسرائیل در سیاست هایش در منطقه خاورمیانه به نفع آنها نیست و بقای آنها گروی همکاری با ایران است و بالطبع کشورهای منطقه همه همه متوجه هستند که از همراهی با اسرائیل آبی برای آنها گرم نخواهد شد و منافع آنها نیز اقتضا می کند با ایران کنار بیایند.

قبل از پایان مقاله هم باید به این نکته اشاره کنم که بر عکس تصورهای غلط که در برخی رسانه ها مطرح می شود اقدامات ایران به هیچ وجه به ضرر شرکای استراتژی آن یعنی روسیه و چین نیست بلکه همه اقدامات با همدیگر هماهنگ شده می باشد و ایرانی ها و روسها و چینی ها و... قطعا پشت پرده توافقاتی دارند که همه اقداماتشان در راستای مقابله با گسترش نفوذ ناتو به سمت شرق باشد چرا که منافع طولانی مدت همه جهان بر این اساس است که دندان آن خوی جنگ طلبی که منافع برخی کارتل های تسلیحاتی و لابی های قدرت در آمریکا را تامین می کند و به ضرر کل بشریت است شکسته شود.