سیطره تروریست ها بر سیاستمداران غربی

ایجاد سازمان های تروریستی برای محقق نمودن اهداف سازمان های امنیتی و اطلاعاتی کشورهای غربی عموما یکی از سیاست های اصلی این کشورها مخصوصا ایالات متحده بوده و هست.

البته این سیاست را آمریکایی ها از انگلیسی ها به ارث برده اند و کلا یکی از اصلی ترین سیاست های انگلیسی ها برای ایجاد تفرقه و حکومت کردن بر مستعمره های خود و دیگر کشورها عموما ایجاد سازمان ها و مجموعه ها و تشکل های تروریستی و حمایت از آنها بوده، که البته امروزه نیز این روند ادامه دارد.

اگر اسناد تاریخی را ورق بزنیم می بینیم که کشورهای استعمار گر اروپایی معمولا برای محقق نمودن اهداف خود در بسیاری از کشورها از مجموعه هایی که کارهای تروریستی انجام می دادند حمایت کرده اند تا در نهایت به اهداف شوم خود و همانا استعمار کشورها به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم دست یابند.

تا به همین امروز هم همان کشورها در مقابل حتی مجامع بین المللی ایستادگی می کنند تا تعریف واحد و صریحی از آنچه از آن به عنوان تروریسم یاد می شود در سازمان ملل تدوین گردد.

به هر صورت شما اگر نگاهی گذرا به سازمان های تروریستی موجود در حال حاضر در جهان داشته باشید می بینید که بدون استثنا همه اینها توسط ایالات متحده و کشورهای متحد با آمریکا حمایت می شوند و توسط سازمان های اطلاعاتی آمریکا و متحدین اش ایجاد شده اند.

جالب اینکه سازمان های تروریستی بر اساس آنچه آمریکایی ها از آن منافع ملی خود تعریف می کنند رتبه بندی می شود.

در برهه ای مثلا سازمان مجاهدین خلق چون تحت اختیار صدام حسین بود به عنوان سازمان تروریستی تعریف می شد ولی بعد چون آمریکایی ها احساس کردند این سازمان می تواند اهداف آنها بر علیه ملت ایران را محقق کند از لیست تروریستی خارج شده و امروزه حتی می بینیم مقامات آمریکایی برای ملاقات با سران این سازمان دست و پا می شکنند.

یا مثلا سازمانی مثل القاعده یا طالبان (که البته توسط سازمان های اطلاعاتی آمریکا و متحدینشان ایجاد شده اند) زمانی که اهداف آمریکا را محقق می کنند به عنوان تشکل های جهادی تلقی می شوند و مورد حمایت آمریکا قرار می گیرند و بعد وقتی که منافع آمریکا اقتضا می کند تا شرایط لشکر کشی به افغانستان ایجاد شود این گروه ها به گروه های تروریستی تبدیل می شوند.

بعد می بینیم که آمریکایی ها در حالی که در ظاهر با دولت وقت افغانستان همکاری داشته و در ظاهر خود را حامی دولت افغانستان معرفی می کنند پشت پرده با همان هایی که خودشان به عنوان تروریست معرفی می کنند زد و بند می کنند و کل افغانستان را تحویل آنها می دهند و می روند.

البته کاملا هم معلوم است چرا چنین کاری می کنند.

چون خود اهداف آنها توسط طالبان بهتر محقق می گردد تا توسط دیگران.

در اروپا هم مشاهده می کنیم که آمریکایی ها بیش از 70 سال هست که مدعی مبارزه با نازیسم هستند اما در عمل حامی اصلی نئونازی های اروپایی می باشند چون برای نابودی اروپا به نئونازی ها نیاز دارند.

حتی وقتی که کار به دولت ها می کشد می بینیم که آمریکایی ها از دولت هایی که اقدامات تروریستی انجام می دهند، به صرف اینکه متحد آمریکا باشند، هم حمایت می کنند و در قبال عملکرد آنها واکنشی نشان نمی دهند و در مقابل اگر کشور و یا ملتی در حال دفاع از منافع خود باشد و مورد هجمه تروریست ها هم قرار گرفته باشد مورد تحریم و هجمه آمریکایی ها قرار می گیرد تا تروریست ها بتوانند بر علیه آن کشور موفق عمل کنند.

جریان حمایت آمریکا از گروه های تروریستی ای مانند داعش که بر کسی پوشیده نیست.

در حالی که آمریکایی ها مدعی حمایت از شهروندان آمریکایی در سرتاسر جهان می باشند مشاهده می کنیم که یک خبرنگار آمریکایی – فلسطینی و مسیحی توسط اسرائیلی ها ترور می شود اما لام تا کام دولت آمریکا هیچ واکنشی نشان نمی دهد.

مشاهده می کنیم اسرائیلی ها حتی به عزاداران بی دفاع که در حال اجرای مراسم مذهبی مسیحی برای یک شهروند آمریکایی بودند در اجرای مراسم در مقدس ترین مکان برای مسیحیان جهان حمله می کنند اما باز هم هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهند.

در مقابل ترکیه که متحد استراتژیک آمریکا در ناتو است مجبور است از حمایت آمریکا از سازمان های تروریستی مخالفت ترکیه بنالد و در شمال عراق و سوریه این سازمان ها تحت حمایت آمریکا قرار گیرند و یا اینکه حتی کار فراتر برود و وقتی که ترکیه به تقاضای عضویت دو کشور فنلاند و سوئد در ناتو به دلیل حمایت آنها از تروریست ها و پناه دادن آنها به تروریست ها اعتراض می کند به یکباره صدای ضرورت اخراج ترکیه از ناتو بلند می شود.

این اتفاقات که امروزه در آمریکا و کشورهای غربی رخ می دهد بسیاری را بر این داشته تا به فکر باشند آیا امروزه این مجامع اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و غرب هستند که بر سازمان های تروریستی ساخته و پرداخته خود مسلط هستند یا بر عکس.

عملا اتفاقی که رخ داده این است که برخی این تشکل های تروریستی به دلیل برخورداری از امکانات مالی گسترده و سازماندهی تشکیلاتی موفق شده اند در کشورهای غربی و مخصوصا روی سیاست مداران این کشورها نفوذ بسیار زیادی پیدا کنند و حتی در برخی کشورها مثل فنلاند و سوئد و... در مجالس آنها نفوذ پیدا کرده اند و در برخی کشورها موفق شده اند با باج دادن به سیاست مداران آنها را بخرند و تبدیل به عامل خود کنند.

به عنوان مثال بسیاری می دانند که وکیل آقای ترامپ و مشاور امنیت ملی سابق آمریکا حقوق بگیر سازمان مجاهدین خلق بودند، سازمانی که روزی جزو همان سازمان های تروریستی در آمریکا بود، امروزه هم آقای پمپئو برای ملاقات با آنها به آلبانی می رود تا قطعا از آنها پول دریافت کند تا در انتخابات آتی آمریکا از آن پول استفاده کند، البته برخی هم از حمایت های مستقیم و غیر مستقیم گروه های تروریستی نئونازی اروپایی و حمایت های مالی گروه هایی مانند داعش و طالبان و القاعده و قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه وفحشا و قاچاق انسان و... از طریق پسر بایدن از کمپین انتخاباتی وی صحبت کردند که معروفترین آنها رئیس جمهوری سابق آمریکا دونالد ترامپ بود.

البته ترامپ زمانی در این باره صحبت کرد که وی در آمریکا رئیس جمهوری بود و قطعا وی اطلاعات بسیار موثقی از این حمایت ها که توسط تروریست ها از بایدن شده بود داشت.

و بی دلیل هم نیست که وقتی مثلا می بینیم زلنسکی با رهبران غربی صحبت می کند با لحنی قلدرمعابانه به آنها دستور می دهد که باید چه کنند.

خوب همه می دانند زلنسکی ساخته و پرداخته همان تشکل های مافیایی و نئونازی است که پشت پرده باج مورد نیاز انتخابات بایدن را هم تامین می کردند، کافی است نام "ایگور کولومویسکی" را در اینترنت جستجو کنید و به اسناد پاندورا نگاهی بیاندازید تا متوجه شوید در مورد چه صحبت می کنم.

یعنی می توان نتیجه گرفت که عملا این تشکل های مافیایی و تروریستی هستند که امروزه بر رئیس جمهوری آمریکا و حتی کنگره آمریکا حکومت می کنند و چون آنها از رئیس جمهوری آمریکا و شخصیت های سیاسی این کشور و متحدین آمریکا به قول معروف آتو دارند می توانند از آنها باج خواهی کنند و این باج ها را ملت های کشورهای غربی مجبور هستند بپردازند.

این مسایل نشان می دهد که امروزه جهان با یک خطر بسیار بزرگ مواجه است و آن سیطره سازمان های تروریستی بر تصمیم سیاسی کشورهای بزرگ، سیطره ای که می تواند برای محقق نمودن اهداف این سازمانها موجبات راه اندازی جنگ جهانی و یا نابودی جهان را فراهم سازد.