گزارش و تحلیل

وقتی دین و ایمان از بین می رود

© Photo / IRNAسینما در تهران
سینما در تهران - اسپوتنیک ایران  , 1920, 16.12.2021
اشتراک
چند روز پیش برنامه ای را در صدا و سیما مشاهده می کردم که یک گزارش از وضعیت حقوق و درآمد دستگاه های دولتی در ایران را مطرح می کرد.
به استناد این گزارش بخش عمده ای از افراد دارای پست های مدیریت دولتی ایران حقوق هایی مکفی بالای سی میلیون تومان و بخشی از آنها بالای پنجاه میلیون تومان و حتی طبق برخی گزارش ها برخی بالای یکصد میلیون تومان دریافت می کنند.
این گزارش بر اساس آمار مراجع رسمی در صدا و سیما منتشر شده بود و برخی گزارش ها (که البته بعدها برخی دستگاه ها آنها را تکذیب کردند) مبنی بر دریافتی هایی حتی بالاتر از 180 میلیون تومان نیز در رسانه های اجتماعی مطرح شده بود.
اگر این حقوق ها را با میانگین حقوق کارکنان معمولی که طبق همین آمار میانگین آن چیزی حدود 8.8 میلیون تومان است مقایسه کنیم و فرض بر این بگذاریم که طبق همین آمار میانگین دریافتی برخی کارکنان حتی به حدود 20 میلیون تومان هم می رسد یعنی عملا می توان گفت در بخش هایی از دولت در آمد و حقوق کارکنان کلیدی دولتی نه فقط کم نیست بلکه بسیار هم خوب است، بسیار بالاتر از آنچه ممکن است افراد در بخش خصوصی دریافت کنند.
توقع هم این می باشد که وقتی چنین باشد مدیران ارشد که حقوق مکفی دریافت می کنند حد اقل نهایت سعی و تلاش خود را انجام دهند تا کار مردم را به احسن وجه انجام دهند.
البته قبل از ادامه مقاله باید تاکید کرد بسیاری از کارکنان دولت مخصوصا آنهایی که حتی حقوق های کم دریافت می کنند هم انسان های مومن و سالم هستند و تلاش می کنند هر جور شده کار خود را به احسن وجه انجام دهند اما بحث در این است که چرا با این شرایط باز هم برخی پیدا می شوند که به سمت اختلاس و سوء استفاده از موقعیت و ... می روند؟
پول - اسپوتنیک ایران  , 1920, 12.12.2021
افزایش حقوق کارمندان در ایران از ۵ تا ۲۹ درصد
اصول دین ما و اصول تفکر نظام ما بر اساس قناعت بنا شده و هر کس کوچکترین درجه ای از دین و ایمان را داشته باشد باید تلاش کند به آنچه دارد قناعت کند و برای کسب رزق و روزی حلال تلاش کند و نه درآمد های نا مشروع.
به یاد دارم یکبار در جلسه ای با آقای خاوری که آن زمان مدیر عامل بانک ملی بود حضور داشتیم و تقریبا آخر های جلسه بود، و چند دقیقه مانده بود تا جلسه تمام شود به یکباره اذان گفتند و وی بلند شد و گفت وقت نماز هست و جلسه را به هم زد.
هر چه همه به او گفتند که چند دقیقه مانده جلسه تمام می شود وی اصرار داشت که نه، باید نماز را اول وقت بخواند.
هر نکته ای هم در آن جلسه مطرح می شد وی مدعی بود که تصمیماتش بر اساس منافع نظام است و حاضر نیست کوتاه بیاید و خود را نماینده نظام معرفی می کرد.
البته بنده در آن جلسه کاره ای نبودم و چون به عنوان مدیر مسئول یکی از نشریات ایران به عنوان ناظر دعوت بودم بیشتر مستمع صحبت ها و بحث های ایشان و تعدادی بازرگانان اتاق بازرگانی بودم، اما وقتی که چند دقیقه مانده بود به پایان جلسه ایشان جلسه را برای اقامه نماز اول وقت تعطیل کرد به فکر افتادم که واقعا بعضی ها چه قدر انسان های مومنی هستند و بیشتر فضای ملکوتی فیلم محمد (ص) رسول الله در ذهن ام تداعی شده بود، وقتی که زمان اذان همه کار و کاسبی خود را ترک می کردند و می رفتند نماز خواندن و کفار وارد شهر شده بودند و تعجب می کردند که چرا مردم حتی کالای خود را جمع نکرده اند و آیا از اینکه کسی آنها را بدزدد نمی ترسند؟
آن بازاری هایی که در جلسه بودند هم بسیاری از آنها جزو به قول معروف حاجی بازاری های بسیار معروف و مومن بودند و هستند اعتراض داشتند که آقا بایستید چند دقیقه دیگر همه می رویم با هم نماز، اما مدیر عامل بانک ملی اصرار داشت که نماز اول وقت اش از همه چیز مهم تر است و بعد از نماز هم به بهانه اینکه جای دیگری جلسه بسیار مهمی دارد غیب اش زد ورفت و همه را بلا تکلیف گذاشت.
بعدها هم که معلوم شد وی 3 میلیارد دلار اختلاس کرده و به کانادا رفته.
این در حالی است که وی جزو همان هایی بود که حقوق های نجومی دریافت می کردند.
بنده با پرداخت حقوق خوب به مدیران و حتی کارکنان مخالف نمی باشم، بلکه جزو طرفداران پرداخت حقوق مکفی به نیروها جهت اینکه حد اقل یک زندگی مکفی و حتی مرفه داشته باشند هستم.
اما سوال اصلی بنده در این است که چرا وقتی دولت چنین حقوق های مکفی ای به مدیران خود می دهد باز هم در میان آنها سوء استفاده های کلان به وجود می آید؟
اگر توجه داشته باشید عموم سوء استفاده ها هم معمولا در میان همین افراد است که حقوق های بالا دریافت می کنند و نه افراد رده پایین تر.
آیا به این دلیل نیست که فضایی روانی ایجاد شده که آنها حق خود می دانند سر سفره انقلاب بنشینند و دستشان را دراز کنند و هر چه بخواهند از سر سفره انقلاب بردارند؟
علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت ایران  - اسپوتنیک ایران  , 1920, 14.12.2021
سخنگوی دولت ایران درباره بودجه ۱۴۰۱ و افزایش حقوق ها توضیح داد
آیا به این دلیل نیست که برخی با سوء استفاده از موقعیت خود، خود را نماینده نظام و حافظ حقوق نظام معرفی می کنند (در حالی که نظام از آنها مبرا می باشد) و نوعی هاله مصونیت برای خودشان ایجاد می کنند تا کسی جرئت نکند به آنها نزدیک شود و سوال کند که چه کار می کنی؟
آیا به این دلیل نیست که به آنها گوشزد نشده نظام یعنی مردم، مردم یعنی نظام و اگر کسی بنا باشد حامی حقوق نظام باشد باید اول حامی و حافظ حق و حقوق مردم باشد؟
آیا به این دلیل نیست که هنوز شرایطی نداریم که مدیران دولتی زیر ذره بین قرار گیرند و مورد مسائله باشند که خودتان یا خانواده یا منصوبین به شما فلان چیزها را از کجا آورده اید؟
آیا به این دلیل نیست که دین و ایمان در میان بسیاری از اینها به عنوان ابزاری برای سوء استفاده تبدیل شده؟
آیا به این دلیل نیست که هیچ دین و ایمانی در میان برخی از چنین افرادی که حقوق های نجومی از بیت المال دریافت می کنند و باز هم به بیت المال دست درازی می کنند، اصولا وجود ندارد چون اگر کمترین دین و ایمان را داشتند اجازه ورود یک ریال حرام به سفره خود را نمی دادند؟
آیا به این دلیل نیست که نفاق در میان برخی رواج یافته و تلاش می کنند با ظاهر سازی خود را مومن و وابسته به نظام جلوه دهند تا بتوانند از موقعیت های به دست آمده سوء استفاده کنند؟
آیا باید حکم چنین افرادی که با اعمال خود کل نظام و دین و ایمان مردم را زیر سوال می برند، مانند کارمند معمولی ای باشد که یک آفتابه دزد است؟
بدیهی است اگر با دانه درشت ها برخورد قاطع نشود کم کم دین و ایمان کوچک تر ها متزلزل می شود (که البته می بینیم که خیلی هم شده) و وقتی که دان پایه ها می بینند که دانه درشت هایی که الگوی آنها به حساب می آیند دین و ایمان را کنار گذاشته اند و در حال سوء استفاده از موقعیت خود هستند آنها هم به خود حق می دهند که چنین کنند.
چند سال پیش به چین سفری داشتم و شام دعوت یکی از مشاوران رهبر چین بودم که قبلا چند سالی در تهران به عنوان خبرنگار یکی از رسانه های چینی کار می کرد.
با هم گپ می زدیم و درباره شرایط چین و دلایل پیشرفت آن از او پرسیدم.
وی به من گفت یکی از اصلی ترین دلایل پیشرفت چین موفقیت رهبری آن در برخورد با فساد در سیستم حکومتی بوده و هست.
وی برای من تعریف می کرد که زمانی اوضاع فساد در چین بیداد می کرد و هیچ پروژه ای نبود که دولت بتواند اجرا بکند و در نهایت بخش هایی بزرگی از آن دست مدیران سود جو به باد نرود و پروژه به جایی برسد.
وی می گفت جالب تر اینکه آمریکایی ها و رسانه های آنها همیشه از مدیران اختلاسگر حمایت می کردند و عملکرد آنها را مورد تعریف و تمجید قرار می دادند و اگر هم با آنها برخوردی می شد قیامت به پا می کردند که چین حقوق بشر را زیر پا گذاشته و هر جور شده به آنها کمک می کردند تا از چین خارج شوند و به آنها پناهندگی می دادند و در حالی که چین در شرایط محدودیت نقل و انتقال پول بود می دیدیم آنها پولهایشان با به آمریکا ویا کانادا و یا استرالیا و یا اروپای غربی برده اند و آنجا پناهدنگی گرفته اند (دقیقا مانند آنچه امروزه در ایران مشاهده می کنیم).
وی می گفت بعدها فهمیدیم که اینها عموما عوامل نفوذی دشمن هستند که مدعی های دو آتیشه کمونیست بودن هم هستند (در چین حزب کمونیست حاکم است) و مورد حمایت های باندهای نفوذی قرار گرفته اند تا در ساختار اقتصادی چین اخلال ایجاد کنند.
وی گفت اولین کاری که رهبری جدید چین کرد این بود که کمر همت به نابودی این افراد بست و قوانینی را تصویب کردند که مجازات بر اساس رده افراد تعیین شود.
همچنین رهبری چین محدودیت های فراوانی برای سفر مدیران دولتی و خانواده هایشان ایجاد کرد تا نتوانند در حین کار و یا حتی سالها پس از ترک کار به راحتی کشور را ترک کنند و به خارج بروند.
وی افزود طبق قوانینی که تصویب شده اگر برای جرمی یک کارمند جزء ممکن است زندان شود برای همان جرم یک مدیر کل و یا معاون وزیر و یا حتی وزیر ممکن است اعدام شود.
صحن مجلس شورای اسلامی ایران - اسپوتنیک ایران  , 1920, 04.12.2021
نماینده مجلس: حقوق کارکنان دولت باید ۴۰ در صد افزایش یابد
وی افزود جریان به همین جا هم ختم نمی شود.
بلکه کل خانواده و مرتبطین با وی مورد تحقیق و تفحص قرار می گیرند که آیا اموالی که در اختیارشان هست جزو اموال سوء استفاده شده است یا نه، اگر اینگونه باشد مجازات می شوند اگر هم نباشد دیگر هیچ کس از خانواده و یا مرتبطین با فردی که از موقعیت دولتی اش سوء استفاده کرده حتی در پایین ترین رده های دولتی حق کار ندارد.
گفتم بخش اول مجازات را فهمیدم اما بخش دوم مجازات را متوجه نشدم که چرا خانواده وی حق ندارند اگر فردی از خانواده شان جرمی مرتکب شده در سیستم حکومتی بمانند؟
وی خندید و اظهار داشت اصل ماجرای مبارزه با فساد همین بخش دوم است، چون ما نمی توانیم 1.6 ملیارد نفر را تک تک کنترل کنیم که چه می کنند اما آنهایی که با فرد سوء استفاده کننده از موقعیت خود مرتبط بوده اند به خوبی می دانستند که وی در حال سوء استفاده از موقعیت خود هست و زندگی اش با زندگی و درآمد یک کارمند دولت همخوانی ندارند پس باید گزارش می کردند اگر گزارش کرده باشند که حتی مورد تشویق هم قرار می گیرند اما اگر به مراجع امنیتی گزارش نکرده اند و سکوت کرده اند پس شریک جرم هستند.
به نظر می رسد امروزه ما نیز به چنین قوانین و مقرراتی نیاز داریم چون حد اقل طبق این گزارش که منتشر شده دولت و نظام وظیفه خود در تامین حقوق کارمندان رده بالای خود را انجام داده اگر آنها ذاتشان دنبال سوء استفاده است باید با آنها برخورد دیگری شود و قطعا آنهایی که می بینند که اینها در حال سوء استفاده از بیت المال هستند و خبر نمی دهند هم شریک جرم هستند.
نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала