خنثی شدن یک فتنه جدید با تدبیر رئیسی و صدا و سیما

همه کارشناسان بدون استثنا متفق القول هستند که ماجرای حمله به ساختار های توزیع سوخت در ایران راه اندازی یک فتنه جدید در کشور بود نه چیز دیگری.

همه کارشناسان خبره هم متفق القول هستند که اینبار فتنه در نطفه خاموش شد. نه با ضرب و زور و یا با بگیر و ببند، بلکه با تدبیر دولت و شخص رئیس جمهوری ایران از یک طرف و واکنش درست و سریع و به موقع صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر.

به جای اینکه رئیس جمهوری ایران در دفتر کار خود بنشیند و در حالی که مردم در اضطراب هستند واکنشی نشان دهد بنزین روی آتش درون آنها بریزد خودش و تیم دولت بلا فاصله نشان دادند که دغدغه شان حل مشکلات مردم است و خود آقای رئیسی از پشت میز دفتر خود بلند شد و در خیابان ها از جایگاه های سوخت بازدید کرد و سر زده به وزارت نفت رفت و وزیر نفت و مردم دیدند که از وزیر نفت گرفته تا کل مدیران وزارت نفت و حتی استانداران و فرمانداران همه پای کار هستند تا مشکل آنها را حل کنند.

همین که مردم احساس کردند مسئولان دلسوزانه دنبال حل مشکلات آنها هستند آرامش به دل همه آنها برگشت.

از سوی دیگر مشاهده کردیم صدا و سیمای جمهوری اسلامی نشان داد همین که یک فرد حرفه ای در راس کار قرار گرفته کافی است تا دست تیم خبری صدا و سیما برای پوشش خبری بر اساس "آنچه مردم می خواهند" باز شود و همین مساله منجر شد که مردم برای مطلع شدن از اخبار مرتبط با مساله بنزین همه کانال های تلویزیون و رادیوی خود را روی امواج صدا و سیما تنظیم کنند.

آنانکه متخصص کار هستند و به صورت حرفه ای مسایل را دنبال می کنند می توانند متوجه شوند که این حرکت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران چه قدر موثر بود.

سالها است یکی از مهم ترین چالش ها در بحث رسانه ای در ایران این است که بتوان به برخی افراد ذی نفوذ تفهیم کرد که کار رسانه ها دیگر انعکاس صلاحدید برخی افراد ذی نفوذ نیست بلکه انعکاس آنچه مردم می خواهند است و اگر رسانه های و رسانه ای های همسو با نظام جمهوری اسلامی خواسته مردم را منعکس کنند و شفاف سازی کنند به این معنا نیست که آنها در صدد این هستند که مثلا زیر آب برخی را بزنند بلکه به این معنا است که بساط سیطره رسانه های مخالف با نظام جمهوری اسلامی را جمع کرده اند و این مساله بسیار مهم تر از همه چیز است، چون امروزه ما با یک جنگ رسانه ای تمام عیار مواجه می باشیم.

و اینجا جا دارد از رئیس جدید صدا و سیما و این تحول اساسی در رویکرد این سازمان هم تمجید شود هم همه دست اندرکاران مربوطه تشویق شوند که با این حرکت به جای خود توانستند جلوی یک فتنه که می توانست کشور را به هم بریزد را بگیرند.

شاید بسیاری متوجه ماجرا نشدند اما همین مساله نشان داد همکاری دولت و رسانه ملی با یکدیگر به صورت حرفه ای چه قدر می تواند در جنگ سردی که کشور با آن مواجه می باشد موثر باشد و چه قدر مردم ما امروزه شدیدا نیاز دارند که هم احساس کنند مسئولین پای کار هستند هم اینکه رسانه ملی شفاف است.

بد نیست در پایان اینجا به نکته مهمی اشاره کنیم که اشتباه بزرگی که برخی افراد منصوب در راس کار در برخی رسانه های دولتی در ایران مرتکب می شوند این است که فکر می کنند فقط باید رسانه شان تعریف و تمجید کند و موارد منفی را نادیده بگیرد، امری که منجر می شود در ساختار رسانه ای جهانی امروز اعتماد مردم از آن رسانه سلب گردد و آن رسانه فقط برای خودش مطلب منتشر کند، اینجا بحث بنده فقط در باره افرادی که مسن هستند و چند نوبت بازنشسته شده اند نیست بلکه حتی افرادی هستند که در راس جایگاه های حساس رسانه ای قرار گرفته اند و جوان و بی تجربه هستند و فقط بر اساس احساسات تصمیم گیری می کنند و تصور می کنند آنچه آنها فکر می کنند مصلحت نظام است و آنچه بقیه می گویند و یا رفتار می کنند در تناقض با منافع نظام است.

همین سیاست اخیر صدا و سیما نشان داد اینها (آنهایی که درک صحیح از رسانه نوین ندارند و همه چیز را دستوری می پندارند) هستند که بزرگترین ضربه را به نظام می زنند و طی سالهای قبل هم دلیل اصلی اینکه برخی اغتشاشات در مملکت رخ داد این بوده که اینها در برخی جایگاه های تصمیم گیری رسانه ای کشور بودند و هنوز هم برخی هستند.