گزارش و تحلیل

پاشنه آشیل آمریکا

© Sputnik / Natalia Seliverstovaدلار
دلار - اسپوتنیک ایران
اشتراک
چرا آمریکا حاضر است جنگ ها راه بیاندازد و هزاران سرباز خود را به کشتن بدهد تا دلار به عنوان ابزار مبادلات جهانی باقی بماند؟

کمتر تحلیلگری در جهان وجود دارد که نداند اقتصاد و بالطبع دلار آمریکا پاشنه آشیل این ابرقدرت جهانی می باشد و به همین دلیل است که وقتی بحث کنار گذاشتن دلار آمریکا توسط برخی کشورها مطلح می شود آمریکایی ها هر آنچه در توان دارند را انجام می دهند تا این امر محقق نشود، حتی اگر بنا باشد وارد جنگ شوند.

شاید نیاز باشد به صورت خلاصه هم شده ماجرای دلار را برای مخاطبان باز کنم تا متوجه شوند این برگه سبز چه اهمیتی برای آمریکا دارد و چرا این کشور حاضر است جنگ ها راه بیاندازد و هزاران سرباز خود را به کشتن بدهد تا دلار به عنوان ابزار مبادلات جهانی باقی بماند.

در ابتدای قرن بیستم میلادی پوند انگلیس و بعد از آن فرانک فرانسه ارز های معتبر جهانی بودند و دلار آمریکا جایگاه قابل توجهی در میان ارزهای جهانی نداشت.

به صورت تاریخی کشورها تبادلات مالی خود را با سکه های طلا و نقره و مس انجام می دادند و زمانی که بحث پول های کاغذی مطرح شد تئوری مطرح شده این بود که دولت ها طلا و نقره و مس را به دلیل امنیت در خزانه ها نگه داری کنند و در مقابل آنها حواله هایی صادر کنند تا هر کس آن حواله را در اختیار دارد بتواند معادل آن حوالی خرید انجام دهد و بعدها آن حواله ها به نام پول کاغذی معروف شدند.

آغاز مبارزه چین با تب طلا  - اسپوتنیک ایران
آغاز مبارزه چین با "تب طلا"

پس طبق عرف می بایست معادل پول کاغذی ارائه شده در بازارها دولت ها طلا و نقره و یا مس در خزانه های خود نگه داری می کردند.

در شرق آسیا مخصوصا در چین نقره و مس به عنوان پشتوانه مالی پولهای این کشورها مطرح بودند در حالی که در غرب آسیا و اروپا و آفریقا طلا معیار معادلات به حساب می آمد.

با اکتشاف قاره آمریکا اروپایی ها موفق شدند مقادیر زیادی طلا و نقره در این قاره به دست آورند و همه این طلا و نقره را از این قاره و همچنین کشورهای دیگر که توسط آنها استعمار شده بود، مانند هند و یا آفریقا دزدیدند و به اروپا بردند و به همین دلیل خزانه های آنها پر از منابع طلا و نقره شده بود.

حجم نقره و مسی را که آنها در قاره آمریکا کشف کردند به حدی زیاد بود که با آن توانستند اقتصاد شرق آسیا مخصوصا چین را که به نقره وابسته بود نابود کنند و در نهایت حتی بسیاری از کشورهای شرق آسیا که اقتصادشان وابسته به نقره و مس بود از هم پاشیدند و به استعمار کشورهای اروپایی در آمدند که علاوه بر مس و نقره آنها طلاهایشان را هم از آنها گرفتند و دیگر مس و نقره جایگاه شان به عنوان پشتوانه پول کاغذی را از دست دادند.

به همین ترتیب بود که پول های کشورهای استعمارگر بزرگ مانند انگلیس و فرانسه و اسپانیا و پرتغال ارزش زیادی پیدا کردند.

تا قبل از جنگ جهانی اول و تا سال 1914 همین سیستم هم پایدار بود و کشورها ملزم به رعایت معادل سازی پولهای کاغذی خود با طلا بودند.

سال 1914 زمانی که جنگ جهانی اول شروع شد کشورها شروع کردند تقلب کردن چون به نقدینگی نیاز داشتند و امکان معادل سازی این نقدینگی با طلا میسر نبود و تصور داشتند که بعد ها می توانند ما به التفاوت طلا را تامین کنند.

ترامپ علت پایان جنگ جهانی دوم را اعلام کرد - اسپوتنیک ایران
ترامپ علت پایان جنگ جهانی دوم را اعلام کرد

اما پس از پایان جنگ جهانی اول کشورها طلای معادل ارزش پولهای نقدی خود را تامین نکردند و تصور کردند فعلا اولیت های دیگر دارند.

البته به دلیل همین مساله هم کم کم رونق اقتصادی در آمریکا شروع شد در حالی که کشورهای اروپایی با رکود اقتصادی مواجه شدند.

معروف است که بلا فاصله پس از جنگ جهانی اول ایالات متحده بیشترین رونق اقتصادی خود را تجربه کرد چون جزو معدود کشورهایی بود که هنوز اسکناس اش پشتوانه طلا داشت.

به هر صورت هنوز ارزهای دیگر مخصوصا پوند انگلیس پول رایج در مبادلات بین المللی بودند چون انگلیس هنوز بالاترین ذخایر طلای جهان را در اختیار داشت.

زمان جنگ جهانی دوم ایالات متحده همه کشورهای درگیر جنگ که همه به کالا و اسلحه آن نیاز داشتند را وادار کرد خرید خود را با طلا انجام دهند و نه با ارزهای رایج خود و به آنها وعده داد که پس از پایان جنگ طلاهایشان را بتوانند دوباری از آمریکا بخرند.

آمریکایی ها اجازه دادند کشورهای درگیر در جنگ حدود سه سال هر آنچه از ذخایر ومنابع معدنی ارزشمند داشتند را خرج کنند و بعد خودشان وارد جنگ شدند تا شریک پیروز باشند.

در بسیاری از موارد کشورهای درگیر در جنگ جهانی دوم حتی بسیاری از ذخایر طلای خود را به آمریکا فرستادند تا در بانک ها و خزانه های آمریکا از دست دشمنان دور باشند و با توجه به اینکه آمریکا دور از جنگ به حساب می آمد تصور می کردند نگه داری این طلاها در آمریکا امن تر است.

پس از پایان جنگ جهانی دوم انگلیسی ها که بزرگترین ذخایر طلای جهان را در اختیار داشتند متوجه شدند که بخش عمده ذخایر خود را از دست داده اند و بیش از 90 درصد طلای خزانه آنها در ایالات متحده است.

 بلیت بخت آزمایی  - اسپوتنیک ایران
کرونا، دختر انگلیسی را میلیونر کرد

البته همانگونه که قبلا مطرح کردیم بخش بزرگی از این طلا برای خرید به آمریکا نرفته بود بلکه برای در امان ماندن از حمله دشمن به آنجا ارسال شده بود و آنها برنامه ریزی کرده بودند که پس از پایان جنگ بتوانند از طلایی که در آمریکا ذخیره کرده اند برای باز سازی کشور خود استفاده کنند.

همین اتفاق هم برای تعداد زیادی از دیگر کشورهای جهان رخ داده بود.

آنها هم با تصور اینکه آمریکا جای امنی برای نگهداری ثروتشان است بخش بزرگی از ثروتشان را به صورت فیزیکی به آمریکا منتقل کرده بودند.

در اواخر جنگ جهانی دوم سال 1944 و زمانی که دیگر تقریبا تکلیف جنگ جهانی دوم مشخص شده بود نمایندگان 44 کشور که طلاهایشان در آمریکا بود در شهر باتن وودز آمریکا گرد هم آمدند تا تکلیف ثروت های خود و طلاهای موجود در آمریکا را روشن کنند.

آمریکایی ها پیشنهاد تازه ای را مطرح کردند و با توجه به قدرت نظامی و نفوذ اقتصادی آمریکا از یک سو و شرایط بد اقتصادی دیگر کشورها از سوی دیگر در این دوران پیشنهاد آمریکا برای ایجاد سیستم جدید پولی در جهان مورد تایید قرار گرفت.

آمریکایی ها پیشنهاد دادند تا به دلیل مسایل امنیت جابجایی طلا دیگر نیاز نباشد کشورها طلاهای خود را در کشور خود نگه دارند و آمریکا به جای آن تعهد می کند تا قیمت دلار در مقابل طلا را به مقدار 35 دلار آمریکا برای هر اونس طلا ثابت نگه دارد و به دیگر کشورها پیشنهاد داد تا همان زمان قیمت ارز خود را طبق محاسباتی نسبت به دلار محاسبه کنند و از آن پس معیار محاسبه ارزش پول دیگر کشورها به جای طلا همان دلار باشد.

سفیر روسیه در ایران - اسپوتنیک ایران
سفیر روسیه در تهران: تلاش آمریکا در برابر ایران غیرقانونی است

آمریکا همچنین متعهد شد که دیگر کشورها هر وقت بخواهند بتوانند برابر هر 35 دلاری که به خزانه داری آمریکا ارائه می دهند یک اونس طلا دریافت کنند و هیچ محدودیتی برای تبادلات دیگر کشورها با دلار آمریکا ایجاد نکند.

آمریکا همچنین تعهد کرد که به هیچ وجه دلار بدون پشتوانه طلا چاپ نکند تا قیمت برابری دلار و طلا همیشه ثابت بماند.

به این شکل همه راضی بودند و همه دیگر کشورها به امید ثابت ماندن ارزش ارز خود قیمت ارزش ارز خود نسبت به دلار را تثبیت کردند و انگلیس شکست خورده اقتصادی هم نتوانست روی پوند خود مانور بدهد.

به این شکل دلار به مرجع تبادلات مالی جهانی وهمچنین مرجع ذخیره ثروت کشورها و بدهی های آنها تبدیل شد.

در دهه شصت میلادی آمریکایی ها وارد چند جنگ کمر شکن شده بودند و نیاز مبرم به نقدینگی پیدا کرده بودند و به همین دلیل بر خلاف تعهدات خود اقدام به چاپ دلار بدون پشتوانه نمودند.

سال 1971 ریچارد نیکسون رسما تعهدات قبلی آمریکا را زیر پا گذاشت و اعلام نمود با توجه به حجم محدود مقادیر طلا در جهان و همچنین نیاز مبرم جهان به گردش مالی بیشتر از آن پس معیار قبلی که طلا بر اساس آن پشتوانه دلار است را قبول ندارد بلکه اقتصاد آمریکا پشتوانه ارز این کشور خواهد بود.

به این ترتیب دولت آمریکا شروع کرد دلار های بیشتر چاپ کردن و امروزه ارزش یک اونس طلا معادل حدود 2000 دلار برای هر اونس است.

به زبان ساده یعنی دلار چیزی حدود 57 برابر ارزش واقعی خود را از دست داده.

رسوایی ، بخش لاینفک سیاست آمریکا - اسپوتنیک ایران
همسر نیکسون 30 سال پیش پیروزی ترامپ را پیشگویی کرده بود

با توجه به اینکه هنوز بیش از 60 درصد منابع مالی جهان وابسته به دلار است یعنی هر کشوری که منابع مالی اش به دلار وابسته است فقط یک پنجاه و هفتم دارایی های واقعی اش برایش باقی مانده.

حال برخی ممکن است سوال کنند پس بقیه اش کجا است؟

بقیه اش با بازی های مالی و بانکی و اقتصادی به جیب آمریکا رفته.

همه می دانند که دولت ایالات متحده آمریکا بیش از 25 هزار ملیارد دلار بدهی دارد و این بدهی در واقع بر همه کشورهایی که از دلار در مبادلات خود استفاده می کنند سر شکن شده.

یعنی آن 57 برابری که قبلا از آن صحبت می کردیم با چاپ پول بی پشتوانه گردن دیگر کشورها افتاده.

حال اگر کشورهای جهان به یکباره تصمیم بگیرند دیگر از دلار آمریکا به عنوان مرجع مالی خود استفاده نکنند یعنی این 25 هزار ملیارد دلار گردن آمریکا می افتد و دولت آمریکا مجبور می باشد آن را از جیب مالیات دهندگان آمریکایی تامین کند.

مضاف بر این، در صورتی که ارز دیگری بتواند جایگزین دلار شود آنوقت ارزش عملی دلار آمریکا در بازارهای جهانی به حدی پایین می آید که بخش بزرگی از آن 57 برابر ضرر دیگر کشورها هم گردن آمریکا می افتد، یعنی فقط ماجرای 25 هزار ملیارد دلار نیست بلکه چیزی حدود یک هزار هزار ملیارد دلار بدهی گردن آمریکا می افتد و این به معنای نابودی آمریکا (البته می خواهم تاکید کنم که این یک مبلغ تقریبی است و نه بر اساس محاسبات دقیق).

در دهه های هشتاد برخی سیاستمداران آمریکایی که متوجه اهمیت اعتماد به دلار به عنوان مرجع مبادلاتی بین المللی نبودند شروع کردند از دلار به عنوان ابزار سیاسی استفاده کردن و همه اقتصاد دان هایی که آنها را از این ماجرا برحذر داشته بودند را کنار گذاشتند.

آغاز فروش ابزار درمان افسردگی در انگلیس - اسپوتنیک ایران
آغاز فروش ابزار درمان افسردگی در انگلیس

با افزایش استفاده ابزاری از دلار به عنوان وسیله ای برای جنگ نرم کشورهای دیگر امروزه به فکر افتاده اند که دیگر نمی توان به دلار آمریکا به عنوان ارز قابل اطمینان استفاده کرد و نیاز است که ارز دیگری به عنوان ارز مرجع استفاده شود.

کشورهای اروپایی یورو را مطرح می کنند درحالی که چین یوان را مطرح کرده و اخیرا نیز چین و روسیه به فکر ایجاد یک سیستم بانکی جایگزین در مقابل سیستم بانکی سویفت افتاده اند.

قطعا اگر این سیستم مالی ایجاد شود اولین مشتری آن نیز ایران خواهد بود که سالها است با سوء استفاده آمریکا از دلار به عنوان ابزار سیاسی دست و پنجه نرم می کند.

با توجه به این شرایط قطعا می توانیم انتظار داشته باشیم آمریکایی ها دست به کارهای عجیب و غریب زیادی بزنند تا جلوی این جریان را بگیرند و حتی شاید مجبور باشند تیر آخر خود و آن هم راه اندازی جنگ را نیز بزنند.

به هر حال اگر این ماجرا شکل بگیرد و پاشنه آشین آنها در فشار باشد احتمار سقوط سخت آنها بسیار زیاد خواهد بود و آنها مجبور می باشند میان نابودی خودشان به تنهایی و یا نابودی کل جهان همراه با آمریکا یکی را انتخاب کنند.

این نکته ای است که آقای ترامپ و برخی سیاست مداران آمریکایی چندین بار به صورت غیر مستقیم مطرح کرده اند و به همین دلیل می باشد که امروزه تشنج ها میان ایالات متحده و چین روز به روز در حال افزایش است.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала