در صورتی که ساختار اقتصادی ایران از «نفت جدا بشود»، این امر امکان طراحی بودجه بدون حساب درآمدهای نفتی را برای مقامات دولتی ایران فراهم خواهد کرد.
رئیس جمهور ایران اعلام نمود که ایران برای نخستین بار در تاریخ از وابستگی نفتی کنار می رود. تاکنون هیچ دولتی در تاریخ ایران اقتصاد بدون نفت نداشته است. اما ما توانستیم در سال 2019 اقتصاد کشور را بدون نفت به پیش ببریم. اگر وابستگی ایران به درآمدهای نفتی کمتر بود، تأثیر تحریمهای آمریکا نیز کمتر می شد.هیچزمانی در تاریخ ایران هیچ دولتی اقتصاد بدون نفت را تجربه نکرده است، اما در سال 97 و بویژه در سال 98 اقتصاد بدون نفت را تجربه کردیم و دیدیم که کشور بدون نفت قابل اداره است.
اسپوتنیک در خصوص وابستگی اقتصاد ایران به نفت و تأثیر تحریم های نفتی بر اقتصاد ایران با سید سعید میرترابی حسینی کارشناس اقتصاد سیاسی و نفت، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی به گفتگو نشست.
پرسش: آیا تحریم های نفتی میتواند « نسخه درمانی» برای اقتصاد ایران باشد؟
میرترابی: از این زاویه که تحریم ها باعث بشود فشاری روی دستگاه سیاستگذاری جمهوری اسلامی ایران بیاید و تلاش بیشتر و جدی تری را برای کاهش وابستگی به نفت بکند، این اثر را می توان برای آن قائل شد. در کشورهای نفت خیزی که سالها و دهه ها بر درآمدهای نفتی تأکید کرده اند، یک نوع رویه هایی شکل می گیرد که در مطالعات هم به آن پرداخته شده و نشان داده شده است که در این کشورها رویههای نهادین ویژه ای در سیاست گذاری و تامین مالی دولت بوجود می آید که بهرحال متکی به درآمدهای نفتی است.
هر نوع تلاش اصلاحی برای کاهش این وابستگیها با مقاومت روبرو می شود و آنهایی که دستاندرکار سیاست های اصلاحی هستند معمولا در مسیری که می خواهند این سیاست ها را اجرا کنند با موانع و چالش های زیادی در داخل روبرو می شوند. موضوع این است که بهرحال دسترسی به درآمدهای نفت و هزینه کردن آن درآمدها، یک منافعی را ایجاد می کند و روابطی را شکل میدهد که بسادگی نمی توان آن را تغییر داد.
طبیعتا تحریم یک عامل بیرونی است و یک نوع شرایط ویژه است که آن کشور با آن روبرو شده است و آن کشور بخودی خود نمی توانسته این شرایط را تغییر بدهد و ارادهای در این زمینه نداشته است، در نتیجه نخبگان تصمیمگیر به میزان بیشتر و با جدیت بیشتری باید به این نتیجه برسند که باید این وابستگی ها را کاهش داد. مقاومتهایی که در مسیر اصلاح میشد در این شرایط اولا به دلیل اینکه دسترسی به درآمدهای نفتی وجود ندارد، کمتر خواهد بود. هر چند مسیر کاهش وابستگی، یک مسیر پرچالش است اما مقاومت هایی که در زمان وجود درآمدها هست، دیگر وجود ندارد و می توان گفت که تحریم ها می تواند زمینهساز حرکت مسیری باشد که در آن اتکا به درآمدهای نفت کمتر باشد.
پرسش: دلارهای نفتی باعث تضعیف روند توسعه کدام بخش های اقتصادی میشود؟
میرترابی: در ایران مطالعات زیادی شده است که درآمدهای نفتی چگونه هزینه میشود و تأثیر آن بر بخش های مختلف اقتصادی چگونه است. آنچه وجود داشته، تکیه به درآمدهای نفتی هم در هزینههای جاری و هم عمرانی دولت ایران است که به درآمدهای نفتی اتکا داشته است. حداقل قبل از موضوع تحریم ها مجموع درآمدهای مالیاتی که دولت ایران دریافت میکرده است زیر 30 درصد بوده است و حتی بخش زیادی از همین درآمدهای مالیاتی هم از همین محل هایی تأمین میشده است که به نوعی به درآمد نفت ارتباط داشته است. مثلا از محل واردات. ما درآمد نفتی داشتیم و واردات نیز زیاد داشتیم و دولت از واردات مالیات میگرفته و آن را جرو درآمد مالیاتی می گذاشته است.
با این حساب می توان گفت که اقتصاد ایران وابستگی زیادی قبل از این تحریم هایی که 10 سال اخیر شدت پیدا کرده به درآمدهای نفتی داشته است و حالا بطور طبیعی آن چیزی که خیلی مشهود است این است که درآمدهای نفتی می تواند بر بخش های گوناگونی تأثیر بگذارد.
درآمدهای نفتی وقتی به دست دولت میرسید، آنها را هزینه می کرد. هزینه ها یا مصرفی بود و صرف پرداخت جاری یا دستمزد میشد یا هزینه های عمرانی و خریدها. هزینه های عمرانی، هزینه هایی بودند که دولت محرک انجام یکسری پروژههایی بود که وقتی در داخل اقتصاد ایران فعال می شد، اشتغال، سرمایهگذاری و رشد اقتصادی همراه میآورد.
بنابراین می توان گفت با توجه به محدود شدن دسترسی دولت ایران به درآمدها و با توجه به اینکه دولت ایران حدود 70 درصد اقتصاد ایران را در اختیار دارد، وقتی این مجموعه بزرگ کمتر هزینه می کند، چه هزینه مصرفی و چه هزینه مربوط به سرمایهگذاری، طبیعتا محرک هایی که در ایران عامل رشد اقتصاد ایران بوده در این مدت محدود شده است و یکی از عوامل مهمی که ما شاهد رشد اقتصادی در ایران هستیم، تحریم ها و رکود دسترسی به درآمدهای نفتی است.
بهرحال در این شرایط اگر دولت بتواند مسیرهای دیگری را برای درآمدهای خود طراحی بکند و بخش هایی که اقتصاد توی این مدت حرک و رونق چندانی نداشته می تواند دوباره برای رشد اقتصادی کشور دوباره فعال بشود. هم اکنون دولت به دلیل کاهش درآمدها، کمتر هزینه کرده است که بنوبه خود باعث کاهش رشد اقتصادی ایران شده است.
اسپوتنیک با احمد خادم الملله، معاون سابق وزیر صنایع و کارشناس اقتصادی و مدیر مسئول نشریه «دنیای اقتصاد» در ایران، در خصوص تأثیر تحریم های نفتی بر اقتصاد ایران به گفتگو نشست.
پرسش: دلارهای نفتی باعث تضعیف کدام بخش های اقتصادی می شود و آیا میتواند نسخهای برای بهبود اقتصاد ایران باشد؟
خادم الملله: بستگی به این دارد که ما این تحریم ها را چگونه ببینیم. اگر نگاه انفعالی داشته باشیم، این تحریمها چیز خوبی نیست و به اقتصاد ما فشار می آورد و منابع ارزی ما را تحتالشعاع قرار میدهد و می تواند روی بازارهای مختلف کالای ما اثر منفی بگذارد.
اما برای اینکه از اقتصاد تکبعدی وابسته به نفت نجات پیدا بکنیم، همین تحریم ها می توانند یک فرصت باشند. اگر ما به تحریم ها یک نگاه توسعهای داشته باشیم و نه انفعالی، می توانیم این تهدید تحریمها را به فرصت تبدیل بکنیم. در این 4 دهه گذشته همه مسئولین کشور می گویند که ما باید از وابستگی اقتصاد تک بعدی و وابستگی به نفت نجات پیدا بکنیم. ولی عملا این اتفاق کمتر افتاده و عملی نشده است. حالا که این شرایط فراهم شده است و ما کمتر میتوانیم نفت بفروشیم و لذا ارز کمتر می توانیم بیاوریم، بهترین فرصت است که ما بیائیم از این شرایط نهایت استفاده را بکنیم و برویم به سمت یک اقتصاد مقاومتی. اقتصادی که با هر شوک داخلی و خارجی، بهم نریزد و متلاشی نشود. لذا اگر نگاه توسعهای داشته باشیم، بله می توانیم اقتصاد را نجات بدهیم.
اما اگر نگاه انفعالی داشته باشیم باید بنشینیم تا تحریم ها برداشته شوند. در کشور ما الان آن نگاه توسعهای را انتخاب کردهاند . دارند میروند به سمت اقتصاد مقاومتی با عدم وابستگی به نفت که امیدواریم این امر بتواند به ما کمک بکند تا اقتصاد خود را نجات بدهیم.
در خصوص تأثیر دلارهای نفتی بر بخش های گوناگون اقتصاد میتوان گفت که این یک زنجیره است. وقتی نفت کمتر به فروش برسد، ذخایر ارزی و نقدینگی افت میکند. زمانی که نقدینگی افت بکند، تمام طرحهای توسعهای را تحتالشعاع قرار میدهد. ما این تأثیرگذاری را در بخش های صنعت و پتروشیمی و حتی نفت داریم. لذا باید تلاش بکنیم تا منابع ارزی خود را در بازار مدیریت بدهیم. اگر مدیریت ندهیم، این امر میتواند تمام بخشهای بازارهای پایه کشور را تحت تأثیر قرار بدهد و در اقتصاد موجب تنش بشود و تقاضا را ببرد بالا و یک تنش روانی هم در جامعه ایجاد بکند. ازاینرو تمام بخشهای نیازمند به ارز کشور می تواند تحت تأثیر قرار بگیرد.
هم اکنون دولت برنامهریزی خوبی کرده است، زیرا ما بیش از 4 دهه است که در تحریم قرار داریم. ایران انواع تحریم های پیچیده و مرکب و مختلف را تجربه کرده است. بر همین اساس اقتصاد ما تقریبا عادت کرده است. دولت دارد کار را مدیریت میکند و تا کنون هم خوب مدیریت کرده است که نیازش را از وابستگی درآمد حاصل از فروش نفت کمتر بکند و به سمت بخش های دیگر برود.
ایران بخش های دیگری دارد که می توانند به کشور کمک بکنند تا خلاء کمبود ارز ناشی از فروش نفت جبران بشود. مثلا بخشهای مولد تولیدی، کشاورزی، گردشگری و معادن ما هست که در واقع در ایران یک نفت دوم است. منتها مشکلی که ما داریم خامفروشی است. ما اگر بتوانیم آن را تبدیل به فراورده بکنیم و به بازارهای جهانی صادر بکنیم، ارز حاصل از فروش آنها در بازارهای جهانی و صادراتی که انجام میدهیم، خلاء ناشی از کمبود ارز نفت را کاهش خواهد داد. لذا ارز حاصل از فروش نفت بر اقتصاد ما تأثیر میگذارد و دولت در این زمینه برنامهریزی خوبی کرده و حالا تلاش می کنیم که در این سمت حرکت بکنیم.
شایان ذکر است که هدف مشخص تحریمهای نفتی آمریکا را متلاشی کردن اقتصاد ایران تشکیل میداد. متعاقب متلاشی شدن اقتصاد ایران دو حالت مطلوب و نیمهمطلوب برای آمریکا میتوانست پیش بیاید، حالت مطلوب، ایران ساقط شود و در حالت نیمهمطلوب، حداقل تن به دور جدیدی از مذاکرات یکطرفه دهد.
پیش از خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها، ایران حدود 15 میلیارد دلار از صدور نفت درآمد داشت که طبق بررسیهای آمریکا تحریمها باعث شده که بیش از 10 میلیارد دلار از این درآمدها را ایران از دست بدهد. این محاسبات آمریکایی نشان میدهد که آنها با رصد دقیق دخل و خرج ایران به یک قمار سنگین دست زدهاند که در صورت موفقیت به همه چیز دست خواهند یافت و در صورت شکست نه در یک جبهه شکست میخورند، بلکه ناخواسته وضعیت جدیدی را در برابر خود حاضر میبینند که تمام بنای تعریف ایران بهعنوان یک کشور خامفروش را بر باد میدهد.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه اسبق آمریکا زمانی گفته بود که ما دنبال این بودیم در ایران دولتی بر سر کار بیاید که نفت خام بفروشد و کالا وارد کند. نباید گذاشت ایران، اقتصاد بدون نفت را تجربه کند. یک راهی را پیدا کنید که ایران بهکلی منقطع نشود، چون اگر منقطع شد میرود سراغ اقتصاد غیرنفتی.