آیا به یاد دارید زمانی آقای احمدی نژاد برای حل این معضل به همه کارمندان چند روزی مرخصی و بنزین می داد تا حد اقل از شهر های بزرگ خارج شوند و هم آنها نفسی بکشند و هم شهرها اما این روزها خبری از این نوع تصمیمات انقلابی هم نیست.
بسیاری در برهه هایی، احتمالا به دلایل سیاسی، از تصمیمات آقای احمدی نژاد انتقاد های خیلی تند می کردند اما مشاهده می کنیم باز هم به همان ها برگشتیم و هیچ طرح و برنامه و تدبیری که بتواند امید را در دل مردم زنده کند و مشکلی از مشکلات آنها را حل کند ارائه نمی دهند.
هم بحث کارت سوخت برگشته هم بحث مسکن مهر و هم ...
آیا منطقی تر این نیست که دولت برای چند روز شهرهای بزرگ را تعطیل کند و مردم را تشویق کند از شهرهای بزرگ خارج شوند تا مشکل آلودگی حل شود؟
سلامتی مردم مهم تر است و یا لج بازی با دولت قبل؟
شاید بد نباشد مجلس ورود کند و اصلا قانونی تصویب کند که دولت را ملزم به انجام این کار کند.
البته آمار و ارقام رسمی ای در این باره وجود ندارد و معیار این پزشک ظاهرا بر اساس مطالعات غیر رسمی بوده ولی خوب کافی است که در خیابان های تهران قدم بزنید تا افسردگی را در چهره مردم مشاهده کنید و نیاز به شمارش نیست تا متوجه باشید شاید بیش از یک سوم جمعیت تهران دچار افسردگی هستند.
گویند "مشت نمونه خروار".
اگر شهر تهران که مرکز ایران است چنین شرایطی دارد دیگر تکلیف بقیه شهرهای ایران معلوم است.
یکی از دوستان به شوخی می گفت سوار مترو یا اتوبوس که بشوی می بینی مردم همه به هم زل زده اند، فکر نکن اگه به تو زل زده اند تو را می بینند، آنها به فکر بد بختی هایشان هستند و جلوی خود را نمی بینند.
آیا نباید فکری به حال این موضوع کرد؟
آیا نباید به فکر راهکارهایی باشیم که فشارهای روحی و روانی را از سر مردمی که انواع و اقسام فشارها، به قول آقای ترامپ شدید ترین فشارهای تاریخ بشریت، را تحمل می کنند کم کنیم.
البته برخی ماجرا را به تحریم های آمریکا هم ربط می دهند و مدعی می باشند چون آمریکا ایران را تحریم کرده قطعات یدکی با کیفیت خودرو به ایران نمی رسد و بالطبع آلودگی هم افزایش می یابد اما شاید بد نباشد توجه داشت که آنهایی که برای سهمیه بندی سوخت تصمیم گرفتند بنزین سوپر را جزو کالای لوکس به حساب آورده اند و جزو سهمیه به حساب نیاوردند در حالی که عموم سوخت ماشین های جدید، حتی تولید داخلی، بر اساس سوخت بنزین سوپر طراحی شده و اگر بنزین معمولی استفاده شود قطعا سوخت این ماشین ها ناقص انجام خواهد شد و خوب طبیعتا آلودگی ایجاد خواهد نمود.
پس می توان ملاحظه کرد همین یک تصمیم که به نظر کوچک می آید چه قدر می تواند در کلان روی بسیاری از مسایل در مملکت از جمله آلودگی هوا تاثیر بگذارد و طبیعتا وقتی که هوا آلوده باشد کارمندان هم نمی توانند کار خود را درست انجام دهند، دانش آموزان و دانشجویان هم نمی توانند درس بخوانند، کارگران هم نمی توانند کار تولیدی کنند و حتی فروشندگان و ارائه دهندگان خدمات هم نمی توانند با اعصاب آرام با ارباب رجوع برخورد کنند و مردم دائم با هم دعوا دارند و کل مملکت به هم می ریزد.
آیا بحث فراهم کردن فضای شاداب و مفرح و روحیه بخش برای مردم هم سخت است؟
آیا فکر نمی کنید همین بحث آلودگی هوا چه قدر می تواند روی روحیه مردم تاثیر بگذارد و حد اقل تدبیری اتخاذ شود که مردم مقداری نفس بکشند.