حالا اگر مقداری به ماجرا در مقیاس بزرگتر نگاه کنیم دقیقا همان اتفاقی است که امروزه در منطقه خاورمیانه پیش آمده.
در این ماجرا دزد ها همان آمریکایی ها و اروپایی ها هستند که از هزاران کیلومتر آنطرف تر به منطقه آمده اند و قاضی هم که همان شورای امنیت سازمان ملل است.
سال 2015 زمانی که ایران مذاکرات هسته ای را انجام داد و به برجام رسید این کشور حدود 20 تن یورانیوم غنی شده بخشی در سطح 20% در اختیار داشت، که طبق نظر کارشناسان برای ساخت بیش از 20 بمب هسته ای کافی بود، اما ایران اقدام به انجام این کار نکرد چون در واقع هدف اش تولید سلاح هسته ای نبود.
آنها به دنبال آن بودند که بحث گفتگو های هسته ای روزنه ای برای باز کردن بحث در مورد مسایل دیگر باشد و قطعا تلاش کردند در زمینه تسلیحات دفاعی ایران مخصوصا موشکی و بحث نفوذ ایران در منطقه با ایرانی ها صحبت کنند.
منطقی به نظر نمی آید که مثلا آقای جان کری (وزیر خارجه وقت آمریکا) و آقای محمد جواد ظریف (وزیر امور خارجه ایران) ساعت ها بصورت خصوصی پشت درب های بسته فقط در مورد اینکه غنی سازی 3.6 یا 3.67 درصد باشد گفتگو کرده باشند.
البته در همان زمان هم آمریکایی ها چندین بار تلاش کردند بحث موشک های ایران وهمچنین نفوذ ایران در منطقه را پیش بکشند و وارد گفتگو های هسته ای کنند که ایرانی ها از بحث در این موارد خودداری کردند.
برخی هم باور دارند که به نوعی توافقاتی غیر رسمی در مورد همکاری های ایران و آمریکا در منطقه شده بود که نتیجه بارز اش نابودی داعش در عراق بود.
"ایران تنها کشور دارای ثبات و استقرار امنیتی در منطقه می باشد و تا وقتی که ایرانی ها از این ثبات و امنیت برخوردار باشند امکان پیاده کردن نقشه های آمریکا و متحدین اش در منطقه وجود ندارد، پس باید ایران نابود شود".
برخی ممکن است سوال کنند خوب نقشه چیست؟
باید گفت بروید در اینترنت در مورد طرح هایی مانند طرح موسوم به برنارد لویس برای تجزیه منطقه و یا طرح مرزهای خونی و یا طرح آتلانتیک و یا طرح راه خانم کلینتون مقداری مطالعه کنید تا متوجه شوید ماجرا چیست.
نمونه این طرح را شاید بتوانید براحتی امروزه در افغانستان و یا عراق مشاهده کنید.
تا زمانی که ایران از سامانه های دفاعی قدرتمند برخوردار است و همچنین در منطقه نفوذ دارد قطعا انجام چنین کاری بسیار پر هزینه خواهد بود، بنده نمی خواهم بگویم امکان پذیر نیست.
اگر به اتفاقاتی که طی چند دهه اخیر پیش آمده با نگاه تحلیلی نگاه کنیم متوجه می شویم که آمریکایی ها پس از جنگ های کره و ویتنام استراتژی خود را تغییر دادند و متوجه شدند که ورود به جنگ های پر هزینه منجر به شکست آنها می شود و به همین دلیل استراتژی جدیدی بر مبنای اینکه اول جنگ سرد راه بیاندازند و طرف مقابل را خلع سلاح کنند و سپس به او حمله کنند را در پیش گرفتند.
همین استراتژی را آنها در افغانستان و عراق و لیبی و... استفاده کردند و موفق بوده و امروزه تلاش دارند بر علیه ایران نیز از آن استفاده کنند.
اصرار آنها برای مطرح کردن شعارهایی مبنی بر تضعیف حضور ایران در منطقه هم در همین راستا می باشد.
اگر بحث هزینه کرد ایران برای حضور در منطقه باشد باید توجه داشت که طبق برآورد خود آمریکایی ها ایران برای حضور در سوریه و عراق چیزی حدود شانزده ملیارد دلار طی کل سالهای اخیر هزینه کرده در حالی که باز هم طبق گفته خود آقای ترامپ آمریکا چیزی حدود هفت هزار و پانصد ملیارد دلار برای حضور در این منطقه هزینه کرده و طبق گفته وزیر اسبق امور خارجه قطر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس فقط برای سوریه دویست و نود و هفت ملیارد دلار هزینه کرده اند.
فقط ارقام را مقایسه کنید.
بد نیست آنهایی که در مورد حضور ایران در منطقه انتقاد دارند یک بار هم که شده فکر کنند چرا آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس حاضر می شوند چنین هزینه هایی را انجام دهند.
ایالات متحده که بزرگترین بدهکار در جهان می باشد چیزی حدود 24 هزار ملیارد دلار بدهی دارد و می توانست از این 7.5 هزار ملیارد دلار برای جبران بدهی مردم خود استفاده کند، جالب اینکه ایران علیرغم همه تحریم ها و فشارهای اقتصادی که بر علیه اش اعمال می شود جزو معدود کشورهای جهان به شمار می آید که هیچ بدهی ای ندارد بلکه حتی ذخایر ارزی وطلایی ای که طبق بانک جهانی معادل حدود 180 ملیارد دلار برآورد شده را دارا است.
اگر کسی سوال کند که با توجه به این ذخایر ارزی و شرایط موجود و اگر ماجرای حمایت ایران از جبهه مقاومت و ساخت تسلیحات دفاعی تاثیری روی شرایط مردم ندارد پس چرا شرایط اقتصادی مردم خراب است باید گفت مشکل فقط در سوء مدیریت والبته فساد افسار گسیخته است نه چیز دیگر، و حل آن با تضعیف بنیه دفاعی مملکت امکان پذیر نیست.
مردم نباید توقع داشته باشند نماینده ای که چه برای ورود به مجلس وچه برای ورود به شورای شهر (البته چند سال پیش)ـ برای ورودیه به یک لیست دو سه ملیارد تومان پول پرداخت می کند بیاید برای آنها کاری انجام دهد.
او این پول را داده که فردی بیاید و مردم را گول بزند و بگوید فقط به این لیست رای دهد نه یک نفر بیشتر و نه یک نفر کمتر و الآن هم کسی نیست از او سوال کند که چرا مردم را تشویق می کردید به این لیست ها رای دهند و این پولهای کلان را از کاندیداها می گرفتید و الآن این کاندیداهای شما برای مردم چه کار کرده اند.
حتی یکی هم نیست سوال کند که از شعارهایی که مطرح کردید چند شعار را طی سی چهل سال اخیر محقق نمودید؟
حتی یکی هم نیست سوال کند که اینها برای مبارزه با فساد چه کاری را انجام داده اند و چه قوانینی را تصویب کرده اند.
غیر از این است که در مقابل هر قانونی که می تواند به مبارزه با فساد کمک کند و یا اینکه منافع باندهای مافیایی را به خطر بیاندازند می ایستند.
البته مقصر بزرگتر مردمانی هستند که بدون تحقیق گول این افراد را می خورند و می روند به آنها رای می دهند.
اینکه پس از چهار سال حضور در مجلس صدایی از آنها شنیده نشود و در پایان دوره مجلس نطقشان باز شود نشانه چیست؟
آیا غیر از آن است که بده بستان ها دچار مشکل شده؟
دشمنان هم دقیقا همین را می خواهند، یعنی می خواهند مملکت در داخل نابود شود و تنها راه نابودی مملکت این است که افراد نا کارآمد وفاسد را کمک کنند تا به قدرت برسند.
آیا یک بار هم که شده فکر کردید در حالی که یک ایرانی نمی تواند مثلا یک دلار یا حتی یک یورو از ایران به جای دیگر از جهان بفرستد چگونه است که برخی چندین ملیارد دلار یا یورو جابجا می کنند و هیچ کس به آنها حتی شک هم نمی کند، و بعد می آیند و می گویند چند هزار ملیارد تومان و یا چند ملیارد دلار از پول مملکت دزدیده شده.
علیرغم اینکه هم دستگاه های امنیتی و هم دستگاه های قضایی مدارک متقن مبنی بر اختلاس یا سرقت افراد دارند کشورهای دیگر مانند کانادا یا آمریکا و یا حتی کشورهای اروپایی حاضر نمی شوند این افراد واموالشان که مربوط به ملت ایران است را به ایران پس بدهند.
آیا غیر از این است که عملا این افراد پشت پرده عامل دشمن بوده اند.
آنها از همین روش برای نابودی شوروی سابق استفاده کردند و شوروی را از هم پاشیدند و حال در حال استفاده از همان روش بر علیه ایران هستند آن جاهایی که قدرت اصلی ایران است را نشانه می گیرند تا اقتدار ایران را تضعیف کنند و جاهایی که نقطه ضعف ایران است را نشانه می گیرند و روی آن سرمایه گذاری می کنند.