بر عکس تصور برخی حکام کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ایالات متحده به هیچ وجه از آنها و یا از هر کشور دیگری در مقابل تهدید ها حمایت نمی کند بلکه فقط اگر منافع آمریکا اقتضا کند وارد درگیری نظامی می شود.
مشخص نیست که آقای ترامپ و مقامات آمریکایی به چه زبانی باید این نکته را بیان کنند تا اینها متوجه شوند اما به هر حال آنها چندین بار گفته اند که کشورهای دیگر از جمله عربستان سعودی باید خود از منافع خود دفاع کنند و سربازان آمریکایی مزدور آنها نیستند.
تصور اینکه آمریکا حاضر باشد برای تاسیسات نفتی عربستان سعودی و یا بندر امارات و یا لوله نفت بحرین و یا ... خون سربازان آمریکایی را بریزد یک تصور بسیار واهی می باشد.
مضاف بر این ایالات متحده می تواند نفتی را که به قیمت بسیار ارزان از این کشورها خریده ودر مخازن خود ذخیره نموده با قیمت بسیار بالاتر در بازار جهانی عرضه کند و وقتی هم تمام شد آنها را وادار کند تا ذخایر نفتی آمریکا را مجددا با قیمت بسیار پایین تر پر کنند.
هیچ دلیلی برای دولت آمریکا چه دولت آقای ترامپ چه حتی اگر دولت دیگری در آمریکا سر کار بود وجود ندارد تا زندگی بیش از 80 هزار سرباز آمریکایی در منطقه را برای شاهزادگان عرب که خودشان برای منافع خودشان هم که شده حاضر نیستند انگشتشان زخمی شود، به خطر بیاندازد.
خون سربازان آمریکایی از نظر همه حکام و سیاستمداران آمریکایی رنگین تر از خون شاهزادگان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس می باشد واگر قبلا هم آمریکا در منطقه خاورمیانه وارد جنگ شده به این دلیل بوده که سیاست های آمریکا اقتضا می کرد بهانه ای پیدا کند نیروهایش را در منطقه مستقر کند، نه اینکه مثلا دلواپس تاج و تخت حکام کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بوده باشد.
موازنه قدرت هم بر این اساس بنا شده که اول خود کشورها باید به نوعی اقتدار نظامی داشته باشند و سپس باید با دیگر کشورها منافع مشترک داشته باشند تا بر اساس همان منافع بقیه هم از آنها حمایت کنند.
این حمایت که از آن صحبت می کنیم امروزه بیشتر حمایت سیاسی است نه حمایت نظامی.
در برهه ای از زمان آمریکایی ها موفق شدن از شرایط و فرصت ها استفاده کنند و در مجامع بین المللی محکومیت هایی بر علیه ایران به دست آورند و خوب طبیعتا به دلیل اینکه همه کشورهای به اصطلاح بزرگ بر علیه ایران با آمریکا همراه شده بودند به راحتی در شورای امنیت مصوباتی را بر علیه ایران به تصویب رساندند.
طی چند سال اخیر ایرانی ها موفق شدند از یکسو با دیپلماسی بین المللی خود از جمله ماجرای برجام آن اتحاد بین المللی که بر علیه آنها وجود داشت را بشکنند و از سوی دیگر با تقویت اقتدار نظامی خود کاری کنند که هیچ کس جرئت حمله به ایرانی ها را نداشته باشد.
اینجا وقتی از اعضای شورای امنیت صحبت می کنیم فقط بحث ما مربوط به چین و روسیه نیست حتی فرانسه و انگلیس هم باور دارند که همه اتفاقاتی که امروزه در منطقه خاورمیانه پیش می آید به این دلیل است که ایالات متحده از توافق هسته ای خارج شده و تحریم های قلدرمعابانه یک طرفه بر علیه ایران و حتی جامعه جهانی اعمال کرده و عربستان سعودی روز به روز به جنگ افروزی های خود در منطقه می افزاید.
سیاستمداران آمریکایی بخوبی می دانند که حتی درون کشور خودشان هم بسیار دشوار است بتوانند مردم را متقاعد کنند که می خواهند از کشوری که پنج سال است مردم یمن و کودکان را قتل عام می کند و در کنسولگری خود یک روزنامه نگار مخالف را با خونسردی سلاخی می کند دفاع کند.
هر سیاست مداری با هر منطقی باشد می تواند توقع داشته باشد ادامه روند فشارهای آمریکا بر ایران و همچنین ادامه جنگ افروزی های عربستان سعودی نتیجه ای جز آن چیزی که امروزه شاهد آن هستیم را نخواهد داشت و علیرغم همه تهدید هایی که بر علیه ایران مطرح می باشد باز هم احتمال دارد شرایط از این که هست بد تر هم شود.
نه ایران دست از حمایت مردم یمن بر خواهد داشت و نه انصار الله دست از دفاع از مردم خود بر خواهند داشت.
آمریکایی ها هم بخوبی می دانند هرگونه جنگ و درگیری و یا حتی حمله محدود به ایران نیز می تواند کل منطقه را به آتش بکشد و قطعا کل جهان آمریکا را متهم می کنند که با سیاست های خود منطقه را به جنگ کشانده.
علاوه بر اینکه جان سربازان آمریکایی در منطقه در خطر خواهد بود هرگونه جنگی می تواند منجر به نابودی همه تاسیسات نفتی منطقه گردد و قیمت نفت را به ارقامی تخیلی برساند که قطعا هم در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا موثر خواهد بود و هم در موضع کشورهای جهان نسبت به رفتار آمریکا.
به نظر می آید تنها راه حل امروزه این است که عربستان سعودی به جنگ افروزی های خود در منطقه خاتمه دهد و ایالات متحده به توافق هسته ای برگردد و تعهدات خود بر علیه ایران را اجرا کند و تحریم ها را از بالاسر ملت ایران بردارد.
بله، در نهایت همه به سمت گفتگو پیش خواهند رفت اما هر چه ایران برگه های بیشتری جمع کند به ضرر آمریکا می باشد و به این دلیل به نفع آمریکا می باشد که هرچه سریعتر به رفتار خود بر علیه ایران پایان دهد و تلاش کند از کانال های دیگر با ایرانی ها سر میز گفتگو بنشیند.
سخنان چند روز پیش آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی هم بسیار قابل تامل بود.
نباید به صورت سطحی به این سخنان گوش داد بلکه پشت این سخنان نکات ظریف بسیار زیادی نهفته بود که قطعا تحلیلگران بین المللی متوجه آن شده اند.
ایشان تنها راه مذاکره را بازگشت ایالات متحده به برجام و انجام تعهداتش و رفع تحریم ها و گفتگو در چهارچوب برجام دانستند.
البته شاید هم اگر آمریکایی ها به برجام بر نگردند وفقط تعهدات خود در برجام را اجرا کنند ایرانی ها بپذیرند آمریکایی ها به عنوان ناظر و نه عضو جلسات برجام در این جلسات شرکت کنند.
توجه داشته باشید آیت الله خامنه ای در سخنان خود هیچ محدودیتی در مورد سطح مقامات شرکت کننده در این گفتگو ها نگذاشت.
یعنی شاید اگر آقای ترامپ از رفتارهای خصومت بار خود بر علیه ایران دست بردارد حتی این فرصت نیز محقق شود که جلسه ای در سطح سران کشورهای عضو توافق هسته ای برگزار شود و ترامپ و روحانی هم در آن شرکت کنند و آنچه ترامپ آرزو دارند نیز محقق گردد.
برخی ممکن است تصور کنند که چنین اتفاقی جزو محالات می باشد اما به هر حال تنها راه حل این است.