اسپوتنیک به نقل از شرکت استراتفور آمریکا، می نویسد: با این حال، با احتساب جابجایی نیروها در ایران و استراتژی رفتار آن در شرایط جنگ، و همچنین این که هر دو کشور سرعت بخشیدن به آمادگی نظامی خود را می پردازند، خطر محاسبات غلط و تشدید رویارویی، باقی می ماند. فقدان کانال های ارتباط با اهمیت نیز توانایی هر دو کشور را برای کاهش تنش در بروز حادثه را محدود می کند.
آمریکا نیروهای اضافی را به خلیج فارس می فرستد، در حالی که ایران دارد ارتش خود را آماده و بسیج می کند؛ اقدامات هر دو کشور در کل، احتمال جنگ را به طور چشمگیری افزایش می دهد. وضعیت از این واقعیت تشدید می شود که رییس یکی از گروه های کاخ سفید، جان بولتون مشاور امنیت ملی رییس جمهور آمریکا، بیش از دیگران در دولت ریاست جمهوری در تلاش است تا منازعه با ایران را آزاد کند. از طرف ایرانی نیز، سرهای گرم وجود دارند — مشتاقان جنگ، به ویژه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
با درک اين كه نيروهاي مسلح آمريكا چندين بار نسبت به نيروهای مسلح سنتی ایران برتري دارند، تهران در دهه های اخیر به روش ها و وسایل نامتقارن جنگی عطف توجه کرد: سربازان دست نشانده، موشك های بالستيک، مين های دریایی و قایق های جنگی با سرعت بالا برای ضربه زدن به یگان های ایالات متحده، و همچنین به زیرساخت های قابل توجه انرژی در منطقه خلیج فارس و سایر امکانات کلیدی استراتژیک در منطقه است. این نیروها و تاکتیک ها به سختی، ضعف نسبی عمومی ایران را جبران می کنند؛ در واقع، تهران به خوبی می داند که بسیاری از این وسایل در برابر ضربات ایالات متحده بسیار آسیب پذیر هستند، زیرا آنها به بنادر، پادگان ها و یا پایگاه ها مرتبط هستند.
بنابراین، ایران با یک معضل "استفاده کن یا از دست می دهی" مواجه می شود، زیرا نه تنها سرعت واکنش به حمله مطرح است، بلکه تهران همچنین می تواند یک سری اقدامات پیشگیرانه ای را انجام دهد تا آسیب های احتمالی را به دشمن وارد کند قبل از اینکه دشمنان وسایل جنگی به مراتب مخربتری را دارند به آن خسارات اجتناب ناپذیری را برسانند. بیایید توضیح دهیم: حتی حملات آمریکایی چند ماهه به خنثی سازی کامل ایران منجر نخواهد شد، اما هرچقدر تهران نتواند وسایل نامتقارن، بویژه موشک و نیروهای دریایی خود را گسترش دهد، این خطر بالاتر است که ایالات متحده این سلاح را قبل از اینکه جمهوری اسلامی بتواند آنرا بکار ببرد تخریب کند.
عامل دیگری که ممکن است روابط میان ایالات متحده و ایران را وخیم کند، فقدان ارتباط مستقیم موثر بین نیروهای دو کشور است. نبود "خطوط داغ" و روش های ثابت شده برای کاهش فوری تنش ها می تواند منجر به بی اعتمادی بیشتر و سوء تفاهم از اهداف دشمن شود. نبود کانال برای گفت و گو حتی در بالاترین سطح وزیران مشاهده می شود. جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در پاسخ به این سوال که آیا ایران و آمریکا بتوانند به سرعت ارتباطات ایجاد کنند تا از بحران جلوگیری کنند، گفت: بر خلاف گفتگوهای بسیار سریع با جان کری وزیر امور خارجه سابق آمریکا، او هرگز مستقیما به وزیر امور خارجه فعلی مایک پومپئو صحبت نکرده است. علاوه بر این، ظریف گفت که او خود را موظف نمی داند به هر گونه درخواستی از سوی وزیر امور خارجه کنونی آمریکا پاسخ بدهد چون روابط میان آنها خصمانه است.
به طور کلی، هر دو ایالات متحده و ایران مشتاق هستند که از جنگ بزرگ اجتناب کنند؛ علاوه بر این، احتمال درگیری مسلحانه بسیار کمتر از درگیری مداوم است که کشورها به وسیله ابزار غیر نظامی انجام می دهند. با این حال، ترکیبی از بی اعتمادی عمیق، دخیل بودن زیادی از اشخاص دارای اعتماد و بازیگران درجه دوم، اقدامات آنی و فوری در صورت تهدید — که ایران آن را وظیفه اصلی خود را بررسی می کند — و فقدان کانال های ارتباطی موثر — همه انیها نشان می دهد که یک محاسبه غلط ممکن است اولین جرقه آتشسوزی ای باشد که حتی برای رهبران در هر دو پایتخت خاموش کردن آن دشوار خواهد بود.