ولادیمیر ساژین، خاورشناس و تفسیرگر آژانس خبری اسپوتنیک در این رابطه چنین می نویسد: قرار است نیکلای پاتروشف دبیر شورای امنیت روسیه و جان بولتون مشاور امنیتی رییس جمهور آمرکیا و میر بن شبات مشاور امنیت ملی اسرائیل در نشست سه جانبه در پایان ماه ژوئن در اورشلیم ملاقات کنند. ناگفته نماند که وزارت امور خارجی روسیه در تاریخ 6 آوریل 2018 اورشلیم را بعنوان پایتخت اسراییل برسمیت شناخت.
البته اسرائیل بهترین محل گفتگو بین روسیه و ایالات متحده است؛ زیرا این کشور روابط کاری خوبی با مسکو و واشنگتن دارد، از جمله در زمینه امنیت منطقه ای. علاوه بر این، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل آغازگر این نشست بود. او پس از دیدار اخیرش از مسکو و واشنگتن، گفت: "من به دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، پیشنهاد دادم که یک کمیسیون سه جانبه ایالات متحده آمریکا، روسیه و اسرائیل را تشکیل دهند که برای بحث در مورد وضعیت امنیتی در خاورمیانه، در اورشلیم دیدار کنند. چنین دیداری سابقه نداشته است."
به احتمال زیاد، این اقدام بنیامین نتانیاهو با این واقعیت مرتبط است که براساس اطلاعات اورشلیم، پیشتر نخست وزیر برنامه ای برای حل و فصل وضعیت سوریه طرحریزی کرده و آنرا به رؤسای جمهور پوتین و ترامپ فرستاد. رهبران فدراسیون روسیه و ایالات متحده به این پروژه علاقمندی نشان داده اند.
دستور کار مشاوران در اورشلیم هنوز رسما اعلام نشده است. به احتمال قوی، موضوع اصلی نشست مشاوره، بحث در مورد طرح نخست وزیر نتانیاهو برای حل بحران سوریه خواهد بود. واضح است که مفهوم "حل مسئله سوریه" برای اسرائیل به طور مستقیم به حل مسئله ایران در این کشور مرتبط است. اما یک مقام اسرائیلی که در مورد "طرح نتانیاهو" سخن گفته است، بدون جزئیات اشاره کرد که این طرح منجر به خارج کردن ایران از سوریه خواهد شد. یک مقام بلندپایه آمریکایی تاکید کرد که "علاوه بر بحث هایی که با هدف جلوگیری از افزایش هر گونه حضور ناگهانی نظامی صورت می گیرد، هدف مذاکرات این است که در این خصوص بحث کنیم که چه می توان کرد تا از عامل اصلی تحریک کننده در خاورمیانه که جمهوری اسلامی ایران است، خلاص شویم."
بسیاری تحلیل گران می گویند که ایالات متحده و اسرائیل در معامله سه جانبه در اورشلیم حاضرند لغو تحریم ها علیه دمشق و به رسمیت شناختن مشروعیت رژیم بشار اسد را با رضایت مسکو برای اقدامات لازم جهت محدود کردن نفوذ ایران در سوریه مبادله کنند. این که آیا توافقات مقدماتی اولیه در مورد معامله وجود داشته یا نه، در این مورد مهم نیست. نکته اصلی این است که همه چیز نشان می دهد که وضعیت سوریه در اورشلیم مورد بحث قرار خواهد گرفت، با تاکید بر جلوگیری از افزایش تنش و خطر یک برخورد مستقیم بین روسیه و آمریکا، روسیه و اسرائیل، و همچنین روش هایی برای به حداقل رساندن نفوذ ایران در سوریه در حال حاضر و آینده.
ولی سوال این است که آیا روسیه این عامل را قبول خواهد کرد؟ بدون شک، روابط روسیه و ایران در بسیاری از جنبه ها، از جمله، در دیدگاه هایشان در مورد سوریه، بسیار پیچیده است. قبل از پیروزی بر داعش همه چیز بس روشن بود: روسیه و جمهوری اسلامی ایران، اسلحه بدست با تروریست های اسلام گرا مبارزه کردند.
اکنون که نیروهای تروریستی در سوریه عملا شکست خورده اند، سوال از آینده این کشور مطرح است و در اینجا دیدگاه های مسکو و تهران تا حدودی متفاوت است. صادقانه بگویم، مسکو دوست ندارد سوریه پس از جنگ را به عنوان متحد ایران ببیند و اما امروز تهران همه چیز را برای این کار انجام می دهد. در این راستا، مسکو از قصد ایران مبنی بر ساخت پایگاه نظامی خود را در بندر بانیاس خوشش نمی آید. زیرا این پایگاه دقیقا بین حمیمیم پایگاه نیروی هوایی روسیه و طرطوس پایگاه ناوگان روسیه واقع شده است. بدیهی است، اگر این طرح های ایران اجرا شود، این پایگاه تبدیل به هدف اصلی نیروی هوایی اسرائیل خواهد شد، که برای روسیه غیرقابل قبول است.
با همه اینها، حتی یک تحلیل سطحی از رویارویی اسرائیل و ایران در سوریه نشان می دهد که روسیه به سیاست های اسرائیل برای تضمین امنیت ملی خود با درک و فهک برخورد می کند. اما در این زمینه، مسکو تمایل به تشدید درگیری های اسرائیل و ایران را ندارد. به همین دلیل است که روسیه از ایران برای عرضه سیستم پدافند هوایی اس — 400 خودداری کرد و مسلما عجله ندارد به سوری ها اجازه بدهد از سیستم دفاع هوایی اس — 300 تحویل شده، استفاده کنند. مسلماً این کار شعله های گاه گاهی رویارویی ایران و.اسرائیل در سوریه را خاموش میکند
ابرقدرت جهانی روسیه پس از چند دهه به خاورمیانه بازگشت، مسکو دارای نه تنها آرزوهای منطقه ای بلکه جهانی هم هست و در پی ایجاد روابط تجاری مناسب با تمام کشورهای خاورمیانه از جمله اسرائیل، عربستان سعودی، سلطنت های خلیج فارس، مصر، لبنان، لیبی، یمن است و قصد ندارد حریف این کشورها و شریک راهبردی ایران باشد.
با وجود همه پیچیدگی های این روابط، به دشواری میتوان فهمید
که چگونه روسیه می تواند نفوذ ایران را در سوریه محدود کند. صادقانه بگویم که روسیه هیچ ابزار سیاسی، نظامی، اقتصادی و مالی ندارد که شرایط خود را به تهران دیکته کند. بله، روسیه از ایران و معامله هسته ای حمایت می کند که ایالات متحده از آن خارج شده است. بله، روسیه مخالف سیاست تحریم ایران توسط ترامپ است. بله، روسیه خواهان ایجاد مناسبات همسایگی با تهران است. بله، در مسائل بسیاری از سیاست های کنونی جهان، مسکو و تهران دارای دیدگاههای نزدیک هستند. اما این به وضوح کافی نیست. ایران بازیگر مستقل در صحنه منطقه ای و جهانی است.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه یک ماه پیش در جریان دیدار همتای ایرانی خود از مسکو، اظهار داشت که فراخوانی ایالات متحده به محدود کردن نفوذ ایران در سوریه و خاورمیانه غیر واقعی است.
در این وضعیت، شاید یکی از گزینه های کم تعداد این است که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، برای محدود کردن نفوذ ایران، متقاعد شود. براساس گزارش روزنامه هاآرتص اسرائیل (09/06/2019)، "در عوض، اسد می تواند توسط طرف آمریکایی به رسمیت شناخته شده و از طرف اسرائیل — از تضمین عدم تجاوز علیه سوریه پس از خروج نیروهای ایران برخوردار گردد. علاوه بر این، او می تواند تعهدات عربستان را برای شرکت در بازسازی سوریه و همچنین تضمین پوشش استراتژیک از روسیه را دریافت کند. این بیشتر از آن است که ایران می تواند به دمشق بدهد."
بر اساس این مطلب، درست است گفته شود که دیدار اورشالیم با منافع فدراسیون روسیه مطابقت دارد. این، در اصل، کشف افق های جدید سیاسی و دیپلماتیک است.
بله، روسیه با یک فرمت جدید، با یک مثلث سیاسی و دیپلماتیک جدید که با پروسه های ژنو و آستانه هم آواز است و با گروه سه گانه معتبر دیگر متشکل از روسیه، ایران و ترکیه عمل می کند، به نفع حل مساله سوریه و تشکیل منظره سیاسی- نظامی جدید صلح آمیز در خاور میانه مساعدت خواهد کرد.