او که ابتدا از نازی ها ستایش کرد، با گذشت زمان ادولف هیتلر را به بسیاری چیزها متهم نمود و در این رابطه با بسیاری رسانه های جهانی مصاحبه نمود. ویلیام پاتریک هیتلر را به این تهدید کرد، که نشان خواهد داد که در خانواده پیشوای آن زمان آلمان می تواند خون یهودیان وجود داشته باشد. با این حال، صاحبظران می گویند واقعیت این قضیه هنوز ثابت نشده است.
با توجه به خاطرات یکی از مسوولان نازی، هانس فرانک، واقعیت این تحقیر در دهه 1950 معلوم شد. همان هانس فرانک، پس از محاکمه نورنبرگ به اتهام جرایم علیه بشریت، به دار آویخته شد. مطابق این یادداشت ها، هیتلر به او دستور داد تا روشن کند که آیا مادر بزرگ وی، ماریا شیکل گروبر که او به عنوان یک آشپز در جوانی اش کار می کرد ، می توانست با پسر یک یهود به نام فرانکنبرگر ارتباط خاص برقرار کند؟ هانس فرانک مکاتبه چند نامه بین مادربزرگ آدولف هیتلر و خانواده فرانکنبرگر را پیدا کرد که در آن نفقه مورد بحث قرار گرفت.
Hernández نوشت: گرچه تحقیقات نشان می دهد که پدربزرگ هیتلر بعید است یک یهودی بوده باشد، واضح است که بیانیه ی برادرزاده هیتلر بر خلاف کل داده ها به اندازه کافی برای مقابله جدی با هیتلر کافی بود. با این حال، من فکر نمی کنم ویلیام پاتریک سعی کرد که هیتلر را بترساند. پس از همه، او چیزی برای از دست دادن داشت. او یک فرد پُررو بود و تلاش کرد از طریق خویشاوندش پول تهیه کند، اما او یک احمق کامل نبود که کاری کند تا به همان نحوه، خودش را به کام گشتاپو بدهد.
این مقاله نویس تاکید کرد، با وجود این واقعیت که پس از جنگ جهانی دوم، این داستان باعث شد هیاهو برپا شود، در سال های 1830 در محله ای که مادربزرگ هیتلر کار می کرد، خانواده ی یهودی به نام فرانبربرگر وجود نداشت. اصلا یهودیان هرگز در آنجا زندگی نمی کردند.
بلاخره، ویلیام پاتریک بیانیه ای را مطرح کرد که نبایستی این کار را انجام دهد. وی از عموی خود خواستار محل خوبی در رژیم جدید شد. درخواست، نادیده گرفته شد، با این وجود، ویلیام سعی کرد از شهرت خود در مطبوعات استفاده کند و خود را در رستوان های برلین به عنوان یک شخص مهم معرفی می کرد.
عمو در نهایت به برادرزاده خود اولتیماتوم داد و او پس از مدتی در فوریه 1939 به ناچار آلمان را برای همیشه ترک کرد. از آن زمان، روابطشان قطع شد.