گزارش و تحلیل

تحت تاثیر دروغ های شبکه های اجتماعی

© Fotolia / Borna_Mirتحت تاثیر دروغ های شبکه های اجتماعی
تحت تاثیر دروغ های شبکه های اجتماعی - اسپوتنیک ایران
اشتراک
شاید بتوان گفت هیچ جایی در جهان نیست که مردم آن مانند مردم ایران تحت تاثیر شایعات و خبرهای دروغ در شبکه های اجتماعی قرار داشته باشند و همین ماجرا امروز مستمسک دشمنان شده تا مردم ایران را به بازی بگیرند.

پس از سخنان آقای روحانی در مورد صادرات نفت کشورهای همجوار در صورتی که ایران از صادراتش منع شود خبری در شبکه های اجتماعی دست به دست شد مبنی بر اینکه تنگه هرمز میان ایران و عمان و امارات مشترک است و کشتی های نفتکش از بخش اماراتی تنگه عبور می کنند برخی هم دانسته و یا نادانسته این خبر را دست به دست کردند.
آنقدر این خبر در رسانه های اجتماعی پخش شد که خود بنده نیز به اطلاعات خود شک کردم و به تحقیق در مورد ماجرا پرداختم.
همه اسناد و مدارک نشان می دهد که تنگه هرمز فقط میان ایران و عمان مشترک است و کشتی های نفتکش برای عبور از این تنگه مجبور هستند از باریکه ای عبور کنند که بخشی از آن میان جزایر همیشه ایرانی تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی در خلیج همیشه فارس واقع شده وآبراهی تماما ایرانی است، و بخش دیگری میان ایران و عمان واقع شده که بخش عمیق آن سمت عمان است وطبق همه موازین بین المللی عبور کشتی های کشورهای مختلف مشروط به این است که این کشتی ها تهدیدی برای کشور صاحب آبراه به حساب نیاید و مالک آبراه حق دارد همه کشتی های عبوری را بازرسی کند و اگر احساس کند که عبور این کشتی ها تهدیدی برای آن کشور به حساب می آید از عبور آنها جلوگیری به عمل آورد، وقتی که صدور نفت ایران منع گردد و این کشتی ها برای جبران کمبود نفت ایران در جهان بخواهند از آبراه های ایران عبور کنند آنوقت دیگر حق ایران است که از حقوق مشروع خود دفاع کند، حال معلوم نیست امارات کجای این ماجرا است.

تهدید ایران برای بستن تنگه هرمز در وین بررسی نشد - اسپوتنیک ایران
تهدید ایران برای بستن تنگه هرمز در وین بررسی نشد
این خبر در صورتی می تواند صحت داشته باشد که برخی باور داشته باشند جزایر ایرانی مربوط به امارات است که چنین نیست ولی آنهایی که عامدانه چنین خبری را منتشر می کنند قصدشان این است که حقانیت امارات را در مالکیت این سه جزیره سر زبان ها بیاندازند و آنهایی که نا آگاهانه این خبر را منتشر می کنند قطعا با نا آگاهی خود به خواسته دشمنان ایران دامن می زنند.
برخی ممکن است با نظام و یا دولت مشکل داشته باشند ولی بعید می دانم به جز برخی خائنان وطن فروش و خود فروش هیچ ایرانی ای حاضر باشد از یک وجب خاک پاک ایران گذشت کند.
اینجا است که متوجه می شویم چگونه دشمنان به شبکه های اجتماعی ما رخنه کرده اند و با سرمایه گذاری های وسیع و مطالعات جامعه شناسی فراوان متوجه شده اند که از کجا و چگونه می توانند ایرانی ها را بازیچه خود قرار دهند و اخبار جعلی و اطلاعات دروغین به خورد آنها بدهند.
چند روز دیگر هم همین ماجرا را پیراهن عثمان می کنند تا بگویند ببینید خود ایرانی ها هم قبول دارند که این سه جزیره جزو خاک امارات است.
آیا فراموش کرده اید غربی ها با استفاده از همین شبکه های اجتماعی کشورهایی مانند تونس و لیبی و مصر و سوریه را به خاک و خون کشیدند.
تاثیر شبکه های اجتماعی در این کشورها بسیار کمتر از تاثیر آن در ایران بوده و هست.
ولی چرا چنین ماجرایی می تواند برای ایران پیش آید.
مهمترین این دلایل را می توان نبود رسانه ای که پاسخگوی خواست مردم باشد دانست.
در حالی که در اکثر کشورهای جهان مردم به رسانه های داخلی خود وابسته هستند و بسیار کم پیش می آید که به رسانه های خارجی توجه کنند، در ایران بر عکس است رسانه های خارجی تاثیر بسیار زیادی بر مردم دارند و در مقابل رسانه های داخلی نمی توانند روی مردم تاثیر بگذارند.
Иранский нефтяной танкер у острова Харк в Персидском заливе - اسپوتنیک ایران
گزارش و تحلیل
بستن تنگه هرمز و سرنوشت نفت جهان
دلایل زیادی برای این ماجرا هست که شاید از حوصله این مقاله خارج باشد اما می توان گفت مهم ترین این دلایل می تواند دست بسته بودن خبرنگاران و رسانه های داخلی — نبود سرمایه گذاری های لازم و استفاده از نیروهای زبده و شخصی و سلیقه ای عمل کردن رسانه های داخلی و در نهایت حتی عدم اطمینان مسئولین داخلی به رسانه های داخلی دانست.
احتمالا بسیاری شنیده اند که مثلا خانم کرسیتین امانپور، یک مجری برنامه تلوزیونی در سی ان ان که ریشه ای ایرانی دارد، سالی بیست ملیون دلار با این موسسه قرارداد بسته، یا مثلا خانم اپرا وینفری صدها ملیون دلار از طریق مجریگری ثروت به دست آورده.
با شنیدن این خبر چه چیزی در ذهنتان تداعی می شود؟
آیا تصور نمی کنید این مجری ها چه ویژگی ای دارند که چنین حقوق هایی دریافت می کنند و حتما شده یکی دو بار برنامه های آنها را مشاهده کنیم تا ببینیم می توانیم تشخیص دهیم اینان چه ویژگی ای دارند؟
یعنی عملا مخاطبان برنامه های این مجری ها بالا می رود و رسانه مذکور به اهداف خود می رسد و تبلیغات بیشتری برای برنامه های این مجری ها دریافت می کند.
پس هدف داشتن مخاطبان بیشتر است.
زمانی شگرد اصلی فعالیت رسانه ها مصطلحا شگرد تزریقی نام داشت چون مردم مجبور بودند هر آنچه رسانه های داخلی به آنها القا می کنند را بپذیرند اما امروزه دیگر شگرد تزریقی جواب نمی دهد و اگر رسانه ها خواسته مردم را برآورده نکنند مردم به سمت و سوی رسانه های دیگر از جمله رسانه های اجتماعی روی می آورند وزمینه نفوذ دشمن فراهم می گردد.
با بگیر و ببند هم نمی توان جلوی این ماجرا را گرفت چون یک طرف را که ببندیم سمت دیگری باز می شود.
پاسخ ایران به تحریم نفتی آمریکا چگونه خواهد بود؟ - اسپوتنیک ایران
پاسخ ایران به تحریم نفتی آمریکا چگونه خواهد بود؟
امروزه اکثر رسانه ها هزینه های هنگفتی را برای استخدام جامعه شناسان هزینه می کنند و این جامعه شناسان سلایق مردم را بررسی می کنند تا برنامه ها بر اساس سلیقه مردم تهیه شود نه بر اساس سلیقه مدیران رسانه.
شاید جای تعجب داشته باشد که در ایران تیراژ کل مطبوعات ایران به چندصد هزار بیشتر نمی رسد در حالی که در برخی کشورها یک نشریه چند ملیون نسخه در روز تیراژ دارد.
چون این روزنامه توانسته اطمینان مخاطب را جلب کند در حالی که متاسفانه روزنامه های ما نتوانسته اند.
تکرار می کنم این بدین معنا نیست که ما توانمندی لازم را نداریم بلکه به این دلیل است که در بسیاری از موارد دست و پای خبرنگاران ورسانه های ما بسته است.
امروزه دشمنان ما توانسته اند رسانه هایی به زبان فارسی راه اندازی کنند که برخی مدیران و حتی وزرا و معاونین وزرای سابق ما در آنها مشغول به کار هستند و ملیاردها دلار برای این رسانه ها هزینه می کنند.
به خبرنگاران خود ده ها هزار دلار، یورو و یا پوند حقوق می دهند.
خودتان حساب کنید به مدیران چه قدر حقوق می دهند.
برخی تعجب می کنند که چگونه این رسانه ها می توانند بدون داشتن نماینده در ایران از ایران گزارش تصویری تهیه کنند.
یکی از این رسانه ها که اخیرا در لندن تاسیس شده برای جذب نیرو به خبرنگاران حرفه ای اعلام کرده برای هر گزارش از ایران از یک هزار تا پنج هزار پوند انگلیسی حاضر است هزینه کند.
فکر می کنید با این شرایط چند نفر حاضر هستند ریسک کنند وگزارش های خوب برای این رسانه ها تهیه کنند؟
آیا با دست روی دست گذاشتن می توان با اینها مقابله کرد؟
چه قدر رسانه های داخلی ما حاضر هستند برای یک کار ارزشمند هزینه کنند؟
چند تا برند رسانه ای داریم؟
چند روز پیش سپاه پاسداران اعلام کرد که تیمی خبرنگار را در سیستان و بلوچستان بازداشت کرده اند که کارشان تولید شایعات روی شبکه های اجتماعی بود.
فکر می کنید اینان مجانی چنین کاری را می کردند؟
چه قدر ما در مملکت خودمان به دلیل شایعاتی که اینان و امثال اینان در شبکه های اجتماعی پخش کرده اند آسیب دیده ایم؟
باید بپذیریم که امروزه ما با یک جنگ تمام عیار رسانه ای مواجه هستیم و سربازان این جنگ خبرنگاران ما هستند.
نمی توان دست سربازان خود را از پشت بست و آنها را به جبهه فرستاد.
تنها راه مقابله با دشمن این است که پشت خبرنگاران خود بایستیم و به آنها اجازه بدهیم با دست باز به جنگ دشمن بروند و علاوه بر جلب اطمینان مخاطبان داخلی توطئه های دشمنان را خنثی کنند.
تنگ نظری ها را باید کنار گذاشت و باید اجازه داد خبرنگارانمان حرفه ای عمل کنند.
اگر خبرنگاری گزارش یا مطلب صحیحی را منتشر کند هر چه قدر هم که تلخ باشد نباید او را به عنوان دشمن تلقی کرد بلکه باید او را به عنوان یار نظام و کشور تلقی کرد چون تلاش می کند پنهان ها را علنی کند و به مقامات کمک کند تا واقعیت ها را دریابند.
اگر چنین نشود قطعا ما در این جنگ شکست می خوریم و وقتی به خودمان می آییم که خیلی دیر شده.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала