وحتی شایعاتی را در این مورد مطرح می کنند که ایران حاضر شده پای میز مذاکره بنشیند تا به تابوی گفتگوی مجدد را بشکنند.
بدیهی است با شرایط بوجود آمده و سنگ اندازی های ایالت متحده در اجرای برجام هیچ سیاستمداری در ایران جسارت آن را نخواهد داشت که مجددا از گفتگو با ایالات متحده حرفی بر زبان بیاورد چرا که همه به وی حمله ور خواهند شد و او را بازخواست قرار خواهند داد که از برجام چه عاید ایران شد که مجددا وارد مذاکره با آمریکا و غرب شویم، و اینکه چه تضمینی وجود دارد که حتی اگر توافق جدیدی حاصل گردد آمریکایی ها باز دبه در نخواهند آورد.
ایرانی ها می گویند "سالی که نیکوست از بهارش پیداست"، اگر آمریکایی ها در اجرای توافقات و تعهدات بین المللی خود صادق بودند قطعا این ماجرا می توانست بهانه ای شود که همه کشورهای دیگر نیز اختلافات نظر خود با آمریکا را از طریق مذاکره حل کنند و حتی شاید ایرانی ها هم دلگرمی بیشتری پیدا می کردند تا بقیه اختلافات خود با آمریکا را پای میز مذاکره حل وفصل کنند.
در واقع آمریکایی ها هم بخوبی این را می دانند و بحثی را مطرح کرده اند که می دانند ایرانی ها به هیچ وجه زیر بار آن نخواهند رفت.
دقیقا مانند سیزده شرطی که کشورهای محاصره کننده قطر گذاشتند و مطمئن بودند در هیچ شرایطی قطر تن به این شروط نخواهد داد.
ایرانی ها بخوبی می دانند دلیل تعلل اسرائیل و آمریکا و عربستان سعودی در حمله به ایران فقط این است که نفوذ ایران تا مرزهای سرزمین های اشغالی رسیده وایران وهمپیمانانش می توانند در سرتاسر منطقه مواضع آمریکا و همپیمانانش را هدف قرار دهند.
وقتی موشک های دست ساز انصار الله یمن می تواند از سد های دفاعی چند ملیارد دلاری آمریکایی عبور کند قطعا و به ریاض برسد و همچنین موشک های دست ساز مقاومت اسلامی در غزه به تل آویو می رسد و گنبد آهنین را در هم می شکند قطعا موشک های ایران می تواند فراتر از این موشک های دست ساز عمل کند.
تا زمانی که ایالات متحده صدها ملیارد دلار تسلیحات پیشرفته در اختیار کشورهایی قرار می دهد که هر روز دم از حمله به ایران می زنند جهان نباید توقع داشته باشد ایران حاضر باشد دست از ساخت تسلیحات دفاعی خود بردارد.
مضاف بر این ایرانی ها بخوبی می دانند که موشک های بالستیک به تنهایی راه حل تامین ثبات و امنیت خود به حساب نمی آیند چون به احتمال زیاد قبل از رسیدن به سرزمین های اشغال ردیابی می شوند ولی اگر این موشک ها در غزه یا لبنان یا سوریه مستقر باشند زمانی که ایران مورد تهدید قرار گیرد کل سرزمین های اشغالی ظرف چند ثانیه مورد هدف قرار خواهد گرفت وسیستم های دفاعی مستقر نخواهند توانست به سرعت عمل کنند و بدیهی است در این شرایط اسرائیلی ها و آمریکایی ها به هیچ وجه حاضر نخواهند بود وارد یک حمله نظامی بر علیه ایران شوند.
پس برنامه موشکی و دفاعی ایران و همچنین حضور ایران در غزه و لبنان و سوریه و عراق با هم ضامن ثبات و امنیت ملی ایران خواهد بود و هم اینکه ضامن ثبات و امنیت در منطقه خاور میانه و از بروز جنگ جلوگیری به عمل خواهد آورد.
بدیهی است در صورتی که آمریکایی ها بتوانند به قصد خود در محدود کردن حضور ایران در منطقه برسند و برنامه های دفاعی ایران را محدود کنند زمینه برای حمله نظامی بر علیه ایران فراهم می شود و قطعا ایران مورد تعرض دشمنان قرار خواهد گرفت.
با این شرایط می توان گفت تقاضای مذاکره با ایران پای این دو موضوع به این معنا است که طرف مقابل می خواهد ایران گارد خود جهت حمله را باز کند وبدیهی است ایرانی ها چنین چیزی را قبول نخواهند کرد وقطعا نه گفتگوی مجدد در مورد توافقی که دوازده سال رسیدن به آن وقت نیاز داشت منطقی خواهد بود نه مذاکره در مورد موارد دیگر.
مضاف بر این همانگونه که آقای سرگی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه اخیرا در شورای امنیت اظهار داشته جامعه جهانی در شرایطی قرار دارد که باید تکلیف برجام و تکلیف رفتارهای خارج از عرف ایالات متحده را روشن کند چون این رفتار آمریکا نه فقط بر اعتماد ایران به جامعه جهانی تاثیر می گذارد بلکه بر اعتماد دیگر کشورها مانند کره شمالی به جامعه جهانی نیز تاثیر می گذارد و دیگر امکان حل وفصل کردن بحران های جهانی از راه های مسالمت آمیز وجود نخواهد داشت.
با توجه به این شرایط می توان گفت آمریکایی ها مخصوصا رئیس جمهوری آن بخوبی می دانند خروج آنها از برجام این توافقنامه بین المللی را تحت تاثیر قرار نخواهد داد و اتفاقا بهانه ای برای ایران خواهد بود تا بتواند برنامه هسته ای خود را مجددا گسترش دهد و همه آمریکا را مقصر ماجرا خواهند دانست.
آقای ترامپ با بلوف وسیاست های کجدار و مریض برجامی خود تلاش دارد همه منافع برجام را از ایران بگیرد و ایران را وادار به خروج از برجام و یا انجام اشتباهی که می تواند برجام را بر هم بزند نماید، چون بخوبی می داند فقط خروج ایران از برجام می تواند این توافقنامه را نابود کند.