می توان گفت تصمیم گیری در مورد رابطه ایران با دیگر کشورها به نوعی کاملا در اختیار دولت نمی باشد و ساختارهای فرا دولتی بر این روابط تاثیر بسزایی دارند، و دولت عملا فقط مجری تصمیمات کلان است. به هر حال طی چند سال اخیر روابط پر تنش ایران با برخی از کشورها بهبود یافته و در مقابل روابط ایران با برخی کشورهای دیگر پر تنش شده.
با حضور پرزیدنت ترامپ در کاخ سفید و تهدید ها وموضع گیری های منفی ایالات متحده بر علیه ایران و همچنین سنگ اندازی های آمریکا در اجرای برجام قطعا از یک سو و حضور پرزیدنت پوتین و موضع گیری های روسیه در مقابله با قلدری های ایالات متحده، در آینده نزدیک هر رئیس جمهوری راس کار باشد نزدیکی ایران با کشورهای شرقی از نظر استراتژیک منطقی تر خواهد بود.
به هر حال ایران طی چند سال اخیر موفق شده جایگاه سیاسی و نظامی واستراتژیک خود در منطقه را تثبیت و تقویت بخشد و بسیاری از منافعی که واهمه از دست دادن آن وجود داشت به نفع ایران برگشته.
به عنوان مثال وقتی آقای روحانی به قدرت رسید دمشق و بغداد در حال سقوط به دست تروریست ها و مخالفین ایران بودند ولی امروزه همپیمانان ایران در این دو کشور دست بالاتر را دارند. رقبای اصلی ایران در منطقه یعنی عربستان سعودی — ترکیه و اسرائیل زمان شروع کار دولت یازدهم ایران را محاصره کرده بودند و امیدوار بودند به دلیل تحریم های اقتصادی ایران با فروبپاشد و تجزیه شود. آنها همچنین تلاش داشتند گروه های افراطی و تروریست ها را به سمت ایران نزدیک تر کنند و جنگ های موجود در سوریه و عراق و افغانستان را به داخل ایران تسری دهند. امروزه ایران نه فقط محاصره را شکسته بلکه رقبای منطقه ای خود را در کنج قرار داده در حال نابودی تروریست ها می باشد.
بدیهی است که این مساله نیز یکی از مسایل داغ خواهد بود.
4 — بحث آزادی های اجتماعی
تعریف بسیار وسیع ومختلفی از آزادی های اجتماعی وجود دارد.
در حالی که برخی در ایران آزادی های اجتماعی را در برگزاری کنسرت و حضور خانم ها در استادیوم ها در حین برگزاری مسابقات ویا عقب کشیدن روسری خانم ها تعریف می کنند. برخی دیگر این آزادی ها را در راه انداختن کازینو و میخانه و بی حجابی کامل و رابطه بی قید و بند زن و مرد و جدایی دین از سیاست تعریف می کنند. برخی هم آزادی اجتماعی را حتی فراتر از آزادی های موجود در دیگر کشورها تعبیر می کنند وخواهان کنار گذاشتن تعالیم واصول دینی هستند. برخی نیز باور دارند که آزادی های اجتماعی تا حدی که از چهارچوب عرف جامعه و تعالیم و ارزش های دینی خارج نشده تعریف می گردد.
می توان به این مسایل بحث فرهنگ ومطبوعات و سینما و آزادی دین و مذهب و… را نیز اضافه کرد.
همچنین می توان بحث مسایل سیاسی و عقیدتی و… را نیز به این آزادی ها افزود.
در برخی کشورها حتی بحث سقط جنین و همجنسبازی نیز می تواند جزو آزادی های اجتماعی به حساب آید که برخی ممکن است در ایران به دنبال آن نیز باشند.
همانگونه که مشاهده می کنید گستره بحث آزادی های اجتماعی بسیار وسیع است و تعاریف آن به همین نسبت وسیع تر.
متاسفانه بسیاری از نمایندگان مجلس و روسای جمهوری در شعارهای تبلیغاتی خود سخن از آزادی های اجتماعی به میان می آورند اما هیچ کدام تعریف واضح و مشخصی از منظورشان در مورد آزادی های اجتماعی بیان نمی کنند.
هیچ کدام تا به حال بوضوح نگفته اند که مثلا آزادی اجتماعی که در مورد آن صحبت می کنند فقط در حد برگزاری کنسرت است یا شامل چیز های دیگر نیز می باشد.
یکی از بحث هایی که قطعا در میان نامزد ها مطرح می باشد همین ماجرا است.
تعریف هر کدام از آزادی های اجتماعی می تواند افرادی که در جامعه به دنبال این نوع آزادی ها هستند را به سمت آن کاندیدا بکشد.
اما مساله مهمی که اینجا مطرح است جسارت کاندیداها در مطرح کردن تفسیر خود از آزادی های اجتماعی می باشد.
بسیاری از کاندیداها تلاش می کنند کلی گویی کنند تا مبادا درگیر ماجراهایی شوند که نتوانند از پس آن بر آیند.
بسیاری از تعاریفی که کشورهای دیگر برای آزادی اجتماعی دارند در ایران توسط جامعه ایران مردود می باشد وحتی نیاز نیست که قانونی برای آن تدوین گردد، کما اینکه ما در قانون ایران برای بسیاری از موارد اجتماعی قانون خاصی نداریم اما عرف جامعه این قوانین را تعمیم بخشیده و در مواردی حتی ممکن است قانون وجود داشته باشد اما جامعه این قانون را نپذیرفته و حکومت به احترام نظر جامعه روی اعمال آن قانون پا فشاری نمی کند و اگر هم کاندیدایی بخواهد شعار دهد که فلان نوع آزادی ها را می خواهد تامین کند که خلاف عرف جامعه است عملا نخواهد توانست آن را تامین کند و مردم می توانند تشخیص دهند که این کاندیدا دروغ می گوید.
5 — بحث تامین درمان و آتیه جامعه
دولت یازدهم تلاش زیادی جهت حل مشکلات درمانی و تامین آتیه مردم داشت و در موارد بسیاری نیز طرح های موفقی را ارائه نمود اما اختلافات درونی دولت مخصوصا میان وزارت رفاه و بهداشت منجر شده که این طرح ها فعلا ابتر بماند. حال اگر مردم تصمیم بگیرند که مجوز ادامه فعالیت به این دولت بدهند احتمال اینکه این طرح ها بخواهد پیاده شود هست اما با توجه به اینکه نتیجه مطلوب هنوز حاصل نشده قطعا این ماجرا نیز یکی از ماجراهایی است که مورد بحث و جدل قرار خواهد گرفت.
به این ماجرا شاید بتوان بحث بیمه های غیر درمانی را نیز افزود که مشاغل و کارفرمایان را درگیر خود نموده.
6 — بحث تحصیل و ایجاد اشتغال
رشد بی سابقه بی کاری مخصوصا در میان قشر تحصیل کرده خود چالشی است که همه کاندیداها با آن مواجه می باشند، شاید هم بتوان گفت یکی ازمهمترین چالش ها.
حمایت از کارفرمایان و همزمان حمایت از کارگران چالشی است که دهه ها است همه دولت ها با آن دست و پنجه نرم می کند چون هر طرفش را بگیرند طرف مقابل متضرر می شود و هر کدام از این دو طرف متضرر شوند به ضرر تولید و اشتغال است، به زبان ساده بگویم کلافی است سردرگم.
سرمایه گذاری بر تحصیل جوانان امری نیست که ظرف یک یا دو سال انجام شود و نیاز به برنامه ریزی طولانی مدت دارد ودولت ها هم باید برای وضع حال تصمیم گیری کنند و هم برای وضع آینده مملکت، به هر حال امروزه شرایط بگونه ای نیست که جامعه بتواند منتظر برنامه های طولانی مدت باشند، بی کاران همه انتظار دارند کاندیداها طرح های خود جهت ایجاد اشتغال و به تبع آن رونق اقتصادی را قبل از ایجاد رونق اقتصادی و به تبع آن اشتغال ارائه دهند، مساله ای که از نظر هیچ کارشناس اقتصادی منطقی به نظر نمی آید اما به هر حال فشار بی کاری در جامعه به حدی است که دیگر نمی توان با منطق تئوری های دانشگاهی با آنها صحبت کرد.
می توان گفت برنامه های آتی کاندیداها در زمینه رونق دادن به اقتصاد و صنعت و اشتغال یکی از مهم ترین نکاتی است که مورد توجه عموم قرار خواهد گرفت.
7 — بحث توسعه روستایی و کشاورزی
در حالی که ایران بخش های وسیعی از سرزمین های کشاورزی را در اختیار دارد به دلیل مشکل سوء مدیریت منابع آبی و سرمایه گذاری های ضعیف و هزینه های مرتبط با کشاورزی زمین های کشاورزی این کشور که می تواند نه فقط نیاز ایران را تامین
برخی از کاندیداها تلاش خواهند کرد طرح های خود برای بحث توسعه روستائی و کشاورزی و همچنین تشویق روستائیان به بازگشت به روستاهای خود ارائه دهند.
8 — بحث یارانه ها
با اینکه بحث توقف پرداخت یارانه های دولتی برای کالا از اواخر سالهای 1360 و اوایل سالهای 1370 مطرح بود اما دولت های مختلف از قطع آن خودداری می کردند تا اینکه دولت آقای احمدی نژاد تصمیم گرفت این طرح را اجرایی کند. و برای اجرای آن بحث توزیع یارانه ها به اقشار مختلف مردم به میان آمد و با توجه به اینکه شعار دولت آقای احمدی نژاد توزیع ثروت مملکت و همچنین آوردن پول نفت بر سر سفره مردم بود، امروزه بسیاری از یارانه بگیران این یارانه ها را سهم خود از درآمد های نفتی مملکت تلقی می کنند و حق خود می دانند که ماهانه این یارانه را دریافت کنند.
با توجه به اینکه برخی از کاندیداها شعار افزایش یارانه ها به جای حذف آن را مطرح کرده اند قطعا این ماجرا چالشی خواهد بود که در میان کاندیداهای مختلف مطرح خواهد شد.
بسیاری از رای دهنده ها امروزه به این ماجرا توجه دارند و حاضر نیستند بپذیرند که مدیران دولتی حقوق های کلان بگیرند وفرزندانشان شعار اینکه اینان سهم خود از سر سفره انقلاب را برداشت می کنند را مطرح کنند، بعد بیایند به آنها بگویند مجبور هستیم یارانه شما را قطع کنیم وگر نه با ادامه این روند مملکت ورشکسته می شود.
البته ده ها مورد دیگر هم وجود دارد که قطعا میان کاندیداها مورد بحث و جدل قرار خواهد گرفت اما مهمترین آنها این نکاتی است که بالاتر مطرح شد، گو اینکه معیار بسیاری از مردم برای رای دادن سخنان نخبه گان جامعه نیست بلکه معیار جیب آنها است.
بصورت خلاصه اگر بخواهیم بگوییم نه برجام برای عامه مردم اهمیت دارد و نه روابط سیاسی با دیگر کشورها بلکه نتیجه حاصله جهت بهبود وضعیت معیشتی آنها اهمیت دارد و قطعا توقع دارند کاندیداها به زبان ساده به آنها بگویند که برای بهبود وضعیت معیشتی آنها چه کار می خواهند انجام دهند.