چنین به نظر میرسید که استقرار پدافند هوایی آمریکا در شبه جزیره کره بایستی ضامن حمایت سئول از موضع سخت آمریکایی ها در مورد کره شمالی باشد. لیکن وقتی کاربرد واقعی نیروی نظامی علیه کره شمالی مطرح شد دو کشور مواضع مغایر همدیگر را پیدا کردند
به عقیده ویکتور پاولیاتنکو، رئیس مطالعات ژاپنی در اسنستیتو شرق شناسی مسکو وابسته به آکادمی علوم روسیه،توضیح این جریان بسیار ساده است. وی چنین گفت:
«مطلب سر فاصله است. در صورت ایراد ضربه جوابیه از طرف کره شمالی میزان ریسک برای سئول به مراتب بیشتر از ژاپن است. موشک های کره شمالی برای رسیدن تا کره جنوبی باید تنها 60 کیلومتر را طی کنند. در حالی که فاصله تا ژاپن بیش از 1000 کیلومتر است و اصلاً معلوم نیست که موشک تا ژاپن برسد یا نه. از این رو نگرانی سئول بالا و مدلل است. موضع های متفاوت توکیو و سئول نسبت به پیامد های ضربه سبقتی به کره شمالی نشان دادند که اتحاد سه گانه آمریکا — کره جنوبی — ژاپن در منطقه آسیا و اقیانوسیه چندان یکپارچه نبود و دارای نقاط ضعف بود».
مسلماً ترامپ در حین هیاهوی خبری بلند شده حول ضربه موشکی آمریکا به سوریه دلش میخواهد که حیثیت خود را بعنوان رئیس جمهور جسور را مستحکمتر کند. وی در جستوجوی مرز های اعمال مجاز برای خود در صحنه بینالمللی است. او میگوید که آماده است مساله کره شمالی را حل کند و گروه ناوچه ها با ناو هواپیمابر «کارل وینسون» در راس را به سوی کره شمالی اعزام کرد. به نوشته Wall Street Journal ترامپ از شی جین پینگ رئیس جمهور چین خواهش کرد به رهبری کره شمالی برساند که در تسلیح واشنگتن نه تنها ناوهای هواپیمابر بلکه سلاح های دیگر هم قرار دارد.
پیشبینی اعمال ترامپ اصلاً غیر ممکن است. وقتی که باراک اوباما رئیس جمهور بود، آمریکا از کره جنوبی حمایت میکرد و این حمایت برای کره جنوبی امکان میداد که قدرت نظامی خود را افزایش دهد. این قدرت قابل پیشبینی بود و آبستن حمله ناگهان و بدون هماهنگی با متحدین نبود. اگر رئیس جمهور آمریکا به عملیات قطعی دست بزند این کار ممکن است به سراسر شبه جزیره کره فاجعه ببار بیاورد. «آلکساندر ژبین»، رئیس مرکز مطالعه کره در اسنتیتو خاور دور وابسته به آکادمی علوم روسیه که این را گفته چنین ادامه داد:
«در کره جنوبی 30 رآکتور اتمی کار می کند. حتی در صورت کاربرد سلاح متعارف اگر بمب ها یا گلوله ها به رآکتور اصابت کنند چند نیروگاه اتمی ممکن است تخریب شوند و در نتیجه در مساحت 99 هزار کیلومترر مربع 5- 6 چرنوبیل شعلهور خواهد شد و آن کشور در یک لحظه به فضای فاقد شرایط برای سکونت انسانها تبدیل خواهد شد. این امر درجه مواظبت آمریکایی ها از رفاه متحدین خود را نشان می دهد. با در نظر داشت سیر حوادث در سوریه این ماجرای آمریکا در شبه جزیره کره ممکن نیست غیر قابل تصور شناخته شود».
ولی دلایلی هم به نفع این امر وجود دارد که آمریکا در مورد کره شمالی به عملیات عجولانه دست نخواهد زد. آلکساندر ژبین در این باره گفت:
«پنتاگون با وجود تمایل به ماجراجویی نمیتواند این عامل را در نظر نگیرد که تاماهاوک های آمریکا اگر به کره شمالی پرتاب شوند همچنین به سوی مرز های روسیه و چین پرواز خواهند کرد. این اقدام خطرناک تر از ضربه هشدار دهنده به سوریه است. روسیه نمیتواند منتظر آن باشد که موشک های آمریکایی تا خاکش برسند و به ناچار به سرنگونی آنها بر فراز خاک کره شمالی خواهد پرداخت. از این گذشته تحلیلگران آمریکایی خودشان اعتراف میکنند که آنها جاهای استقرار واحد های هسته ای و دستگاههای پرتاب موشک ها در کره شمالی را نمی شناسند. در حال حاضر این کشور دارای نه تنها چاه های پرتاب بلکه سکو هایی نصب شده بر اتومبیل ها میباشند. اگر غیر از این بود آمریکا مدتها پیش به کره شمالی ضربه می زد. جنگ در عراق نشان داد که گلوله های انفجاری آمریکا از روی اشتباه یا به قصد به خاک کشور های مجاور اصابت می کردند. به هر حال آنها را در آنجا پیدا می کردند. از دیدگاه نظامی عملیات جنگی آمریکا در کره شمالی در نزدیکی مرز روسیه و چین و جنگ با قدرت هسته ای در حکم دیوانگی است. این کار حد اکثر ماجراجویی دولت کنونی آمریکا را نشان می دهد».
چنین به به نظر میرسد که اطرافیان ترامپ از بی تجربگی او در سیاست خارجی استفاده کرده و به خورد او راه حلهای توأم با ریسک و خارج از دیپلماسی را می دهند. تنها این امید وجود دارد که آمریکا با در نظر داشت دلایل پیش گفته به به تبلیغ سیاسی و اعلامیه های قطعی اکتفا کرده و به پیاده کردن این نقشه ها دست نزند.