گزارش و تحلیل

فروشنده نابینایی که میلیونر شد

© Photo / کسرانابینای پرزه فروش که میلیونر شد
نابینای پرزه فروش که میلیونر شد - اسپوتنیک ایران
اشتراک
تجارت و رقابت در بازارهای آشفته‌ی افغانستان کار خیلی دشوار و ریسک‌آوری است، اما در چنین آشفته بازاری ظفرالدین مرد چهل و هشت ساله‌ای که نزدیک به بیست سال قبل در نتیجه یک حادثه بینایی هر دو چشم‌اش را از دست داد، توانست در میان تاجران و فروشندگان رقیب خود خوب بدرخشد.

به گزارش اسپوتنیک، حدود بیست سال قبل بود که در نتیجه یک درگیری مسلحانه، ترکشی به سر ظفرالدین اصابت کرده و رشته‌های بینایی چشمانش را قطع شد. او هرچند برای بازیابی بینایی خود تلاش زیادی به خرج داد و به ایران رفت و چندین بار در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفت، اما موفق نشد که بینایی خود بدست آورد.
ظفرالدین ناامیدانه از ایران به زادگاهش برگشت و مدتی بیکار ماند. بی‌کاری و نگاه‌های مغرضانه مردم او را رنج می‌داد. او اکنون صاحب پنج فرزند است و خانواده‌اش هم نیاز به نان‌آور دارند. ظفرالدین دو برادردارد که یکی از خودش بزرگتر و دیگری کوچکترند. هرچند برادران وی تلاش می‌کردند تا او احساس تنهایی و ناامیدی نکند، از این که نمی‌توانست برای فرزندان و خانواده‌اش کاری کند، رنج می‌برد.
حوصله ظفرالدین از بیکاری و گوشه‌نشینی به تنگ آمد و تصمیم گرفت تا دست به کاری بزند و حداقل در تامین مایحتاج خانواده خودش کمک کند. او با برادران خود در یک خانواده بیست و پنج نفری زندگی می‌کند. ظفرالدین به کمک دو برادر خود وارد بازار کار تجارت در بازار میرآدینه، مرکز شهرستان مالستان، یکی از شهرستان های صعب‌العبور و دور افتاده ولایت غزنی شد.

سهراب و اقبال دو برادرش، برای ظفرالدین مبلغ 150 هزار روپیه پاکستانی معادل هزار و چهارصد دلار سرمایه‌گذاری کردند. ظفرالدین کارش را با باز کردن یک دکان فروش قطعات و لوازم یدکی خودرو آغاز کرد. او به خوبی توانست به کمک پسران برادر بزرگ‌ و پسر بزرگ خود کارش را رونق بدهد و سرمایه خود را روز به روز بیشتر سازد. او می‌گوید که هم اکنون رقم سرمایه‌اش به حدود نه میلیون روپیه پاکستانی می‌رسد.
ظفرالدین هم‌اکنون یک دکان بزرگ فروش قطعات و لوازم یدکی در بازار میرآدینه شهرستان مالستان دارد. شاید کمتر فروش قطعه ای باشد که او در دکان خود نداشته باشد. او رانندگان و مکانیک های زیادی را به خوب جذب کرده که اکثرا قطعات مورد نیاز خود را از ظفرالدین خریداری می‌کنند.

© Photo / کسرافروشنده نابینایی که میلیونر شد
فروشنده  نابینایی که میلیونر شد - اسپوتنیک ایران
فروشنده نابینایی که میلیونر شد

سهراب و اقبال دو برادر این نابینا، تمام اختیارات را به ظفرالدین واگذار کرده و در کمتر مواردی به کارش دخالت می کنند. او در پیشبرد کار فروش قطعات و لوازم یدکی خودرو از مهارت خاصی برخوردار شده و می‌تواند به خوبی هرنوع قطعه خوب و بد را از هم تشخیص دهد. ظفرالدین می‌گوید: «من با لمس دست قطعه ‌ها را تشخیص می‌دهم. برایم هیچ فرقی نمی‌کند و حالا عادی شده است. حتا لوازم یدکی و قطعه ‌های ژاپنی را از قطعه ‌های پاکستانی می‌توانم تشخیص بدهم. قطعه ‌‌جات خودروهای مختلف را می‌توانم تشخیص بدهم و می‌فهمم که کدام از خودروهای تونس، مینی، سراچه، هینو، فولدر یا هر نوع خودرو دیگر را تشخیص می‌دهم.»
ظفرالدین خودش برای خریداری قطعه ‌جات خودرو به شهر غزنی و بندر تورخم در شمال افغانستان می‌رود. او همیشه یک پسر کوچک برادرش را به همراه دارد، اما این پسر کوچک تنها راهنمایی او برای رفتن به این سمت و آن سمت است. ظفرالدین در شهر غزنی و بندر تورخم مشتریان خود را دارد و هرنوع قطعه ‌جاتی که خواسته باشد از آنان خریداری می‌کند.
ظفرالدین برخلاف خیلی دیگر از نابینایان گوشه‌نشین، در میان مردم از شهرت و شناخت خوبی برخوردار است. تقریبا اکثر رانندگان شهرستان مالستان وی را می‌شناسند و هم‌چنین باشندگان منطقه میرآدینه از خوی و خصلت وی آگاهی لازم دارند.
کلاه‌ برداری
آن طوری که خود ظفرالدین می‌گوید، برخی‌ها تلاش کرده‌اند تا از نابینایی او سو استفاده کرده و به اصطلاح‌ در کار فروش قطعات و لوازم یدکی خودرو فریب دهند. اما، تاحال کسی موفق نشده است تا او را در کارش بازی بدهد. ظفرالدین از یک موردی صحبت می‌کرد که فردی خواسته بود تا برسرش کلاه‌ بگذارد و جنس کهنه خود را با جنس جدید او تبدیل کند. او می‌گوید: «ما یک چیزی را بنام فلانجر می‌گوئیم که مال تراکتور است. یک نفر از ما فلانجر جدید و کارتنی برده بود و بعد فلانجر کهنه خود را بین کارتن گذاشته و گفته بود که او چشم ندارد تشخیص نمی‌تواند. بعد آورد که به کارش نیامد. بعد من کارتن را باز کردم و دیدم که چرب دارد؛ چون تشخیص داشتم که جنس جدید چرب ندارد. بعد از او خواستم تا چنین کاری را هرگز انجام ندهد، کار خیلی بدی است که مال کهنه خود را با مال جدید ما تبدیل می‌کنی.»
ظفرالدین برعلاوه قطعه فروشی، در کار خرید و فروش انواع وسایل نقلیه، موبایل، ساعت، گاو و گوسفند نیز دست دارد. او به جنسی که دست بکشد، می‌فهمد که چقدر ارزش دارد و چگونه است.

 

 

 

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала