خبرگزاری اسپوتنیک به نقل از مهر- اینجا یک جلسه کاملا جدی برای دفاع از یک پایاننامه دانشجویی است. طرحها روی دیوار نصب شدهاست. اساتید همگی آمدهاند شاهد دفاع از این پایان نامه دانشجویی باشند تا آخرین نمره کارشناسی یک دانشجو را ثبت کنند. خانواده و دوستان دانشجو همگی خودشان را رساندهاند تا در این روز مهم حضور داشته باشند. اما این جلسه یک تفاوت بزرگ با سایر جلسات متناظرش دارد، آقای دانشجو خودش حضور ندارد و حالا برعکس تمام جلسات دفاع دانشجویی، استاد راهنما این بار میخواهد از پایان نامه دانشجویش دفاع کند. چون آقای دانشجو یکباره همه چیز را رها میکند و بی تفاوت به تاریخ دفاع از پایاننامهای که مدتها برایش زحمت کشیده بود لباس پاسداری پوشید و خودش را به لشکر فاطمیون رساند تا مدافع حریم اهل بیت باشد.
وقتی استاد به جای دانشجو از پایاننامه دفاع میکند
ساعت هنوز ۱ بعد از ظهر نشدهاست که سالن جلسه دفاع کاملاً پراست. جلسهای که تا آخر آنقدر شلوغ میشود که جای سوزن انداختن نیست. از دانشجویان ترم اولی معماری تا آنها که هم دوره مصطفی بودند و مردم عادی که به محض گرفتن پیام خودشان را به آتلیه تحصیلات تکمیلی دانشکده رسانده اند، به این جلسه آمده اند. اما از مصطفی تنها عکس هایش در جلسه دفاع است. به خصوص همان تنها عکسی که در حیاط دانشگاه انداخته است، همان عکسی که زینت دیوارهای دانشگاه شد. طرح مصطفی از موزه جنگ خیالاتش برای کشور ستمدیده و مظلومش روی دیوار نصب شده است. دکتر مظاهری استاد راهنما از جا بر می خیزد تا از طرح دانشجوی شهیدش دفاع کند و سعی می کند تمام چیزهایی که مصطفی از طرح و ایده اش گفته را موبه مو تعریف کند. استاد بعد از دفاع از پایان نامه ۶ فصلی مصطفی میگوید:« این پایان نامه قرار بود ۷فصل داشته باشد. اما مصطفی شهید شد و نتوانست تکمیل کند. برای من خیلی سخت بود که در این باره صحبت کنم. چون کسی که باید باشد، نیست. کسی که سالها او را به عنوان یک دانشجوی فعال میشناختیم.»
جلسه تمام میشود. اساتید میخواهند نتیجه را اعلام کنند و در آخر به قول سجاد با سختگیری خیلی زیاد به طرح مصطفی نمره ۵/۱۸ تعلق میگیرد تا او رسما از دانشکده هنرهای زیبای تهران فارغ التحصیل شود.نمرهای که دکترعلی کریمی برادر بزرگتر مصطفی آن را خواب میداند. اما سجاد هنوز توی دلش راضی نیست.
مصطفی کریمی حالا بعد از این جلسه شلوغ رسما مهندس شدهاست؛ مهندس شهید مصطفی کریمی.