وقت کمک به مصر است

در اقدامی که مشخص است تلافی رای مثبت مصر به طرح روسیه در سازمان ملل است عربستان سعودی اقدام به قطع صادرات نفت خام خود به مصر نمود، اقدامی که یک روی سکه آن می تواند فشار اقتصادی وبالطبع نارضایتی از عملکرد دولت مصر را در پی داشته باشد و روی دیگر آن میتواند به ضرر خود عربستان باشد.

همیشه در کشورهای عربی مصر به عنوان مادر ناسیسیونالیسم عرب شهرت داشته در حالی که یمن به عنوان ناموس اعراب معروف است(چرا که ریشه همه قبایل عربی از یمن نشأت گرفته)، شامات (سوریه و لبنان واردن و فلسطین) وبین النهرین (عراق) جمعا به عنوان هلال خصیب ومهد تمدن اعراب معروف است، اما جزیره العرب هیچ وقت در فرهنگ تمدن اعراب جایگاهی جز جاهلیت نداشته و اگر اسلام در مکه ظهور نمی کرد همانگونه باقی می ماند.
پاراگراف قبلی نظر شخصی بنده نیست بلکه دیدگاه عموم عرب ها در سطح جهان می باشد و امروزه اگر به کشورهای عربی سفر کنید و با عرب ها صحبت کنید متوجه می شوید که اکثرا چنین دیدگاهی را دارند.
بصورت تاریخی ملت های عربی هیچ گاه برای مردمان جزیره العرب احترامی قایل نبودند و شاید هم به همین دلیل است که عربستان سعودی کمر به نابودی آنها بسته.
به ناموس اعراب یعنی یمن حمله ور شده و عرب ها و مسلمانان را قتل عام که هیچ سلاخی می کند.
در هلال خصیب، که همانا مهد تمدن عرب ها است، جنگ های فرسایشی راه انداخته و در حال نابودی تمدن اعراب است.
تلاش دارد مادر اعراب یعنی مصر را خار و ذلیل ومحتاج یک لقمه نان کند تا یا خودفروشی نماید و یا در بدبختی خود فرو برود.
چند جمله اخیر نیز دیدگاه های شخصی بنده نیست بلکه دیدگاه عرب ها مخصوصا مصری ها می باشد.
یکی از دیپلمات های سابق مصر در تهران برای بنده تعریف می کرد که علیرغم همه تبلیغات منفی عربستان سعودی و رسانه های همسو با آن بر علیه ایران در مصر، زمان انقلاب بر علیه حسنی مبارک مردم مصر به دو سفارت خانه حمله ور شدند یکی اسرائیل و دیگری عربستان سعودی.
این نشان می دهد که نفرت و انزجار مردم مصر از اسرائیل و عربستان سعودی یکسان است وتبلیغات بر علیه ایران نتوانسته بر دیدگاه مردمان مصر نسبت به ایران تاثیر بگذارد.
اگر شما در ایران نیز در مورد مصری ها صحبت کنید متوجه می شوید که دیدگاه مردمان ایران نیز نسبت به مصری ها کاملا نسبت به دیدگاه آنها به عربستان سعودی متفاوت است.
علیرغم اینکه پرزیدنت عبدالفتاح سیسی برای سرنگونی محمد مرسی از حمایت عربستان سعودی استفاده کرد ولی وی به ملاحظات مردم کشورش بر علیه عربستان سعودی کاملا اشراف دارد.
از همان ابتدا هم پیش بینی می شد که دیر یا زود مصر تلاش کند جایگاه خود به عنوان رهبر کشورهای عربی را به دست آورد و در نهایت با عربستان سعودی رو در رو گردد.
افق دید حکومت و مردم مصر کاملا با دیدگاه های عربستان سعودی در تضاد است و مصری ها به هیچ وجه موافق سرنگونی دیگر حکام عرب و تحمیل رهبران دست نشانده توسط کشورهای خارجی را قبول ندارند.
اگر شرایط داخلی مصر هموار بود چه بسا مصری ها به هیچ وجه اجازه نمی دادند لیبی هم به شرایط امروزی دچار گردد.
اختلافات شدید اسلامگراهای تندرو که مورد حمایت عربستان سعودی و امارات عربی متحده از یکسو و قطر و ترکیه از سوی دیگر هستند کشور لیبی را چند پاره کرده و تهدید امنیتی بزرگی را متوجه مصر نموده.
حمایت همین کشورها از گروه های تروریستی در سینا نوعی دیگر از تهدید امنیتی برای مصر ایجاد کرده.
وقتی شاه سلمان به قاهره سفر کرد وعده وعید های زیادی برای کمک مالی به مصر داد ودر مقابل خواهان تسلط عربستان بر دو جزیره مصری تیران و سنافیر بود.
آقای سیسی کاملا متوجه بود که مردم مصر به هیچ وجه موافق واگذاری این دو جزیره نمی باشند اما برای کسب رضای مهمان خود توافق را امضا کرد و سپس ماجرا را به مردم مصر سپرد تا توافق را رد کنند.
همین ماجرا منجر شد شدت انزجار و نفرت از عربستان سعودی در مصر به اوج خود برسد ومردمان مصر متقاضی موضع گیری دولتشان در مقابل روند اتفاقات در کشورهای عربی دیگر مخصوصا سوریه و لیبی ورویارویی با عربستان سعودی گردند.
گو اینکه این فضا در ابتدا به نظر می آمد به ضرر آقای سیسی باشد اما در نهایت معلوم شد به نفع وی است و هرگونه موضع گیری وی در راستای بازگشت مصر به جایگاه قبلی خود، یعنی رهبری جهان عرب، مورد حمایت مردم این کشور خواهد بود و قطعا محبوبیت آقای سیسی را دو چندان خواهد کرد.
با توجه به این شرایط طی چند هفته اخیر شاهد موضع گیری های بسیار ارزشی از طرف دولت مصر بوده ایم چه در زمینه حمایت از دولت قانونی سوریه چه در زمینه حمایت از طرح روسیه در شورای امنیت.
از سوی دیگر توجه مصر به پیوند بیشتر روابط خود با بلوک روسیه — ایران — سوریه نیز قابل تامل است.
بدیهی است این موضع گیری به مزاق عربستان سعودی و همپیمانانش خوش نخواهد آمد و این کشور تلاش خواهد کرد با فشار های اقتصادی دولت آقای سیسی را به زانو در آورد.
علیرغم اینکه عربستان سعودی در برهه های مختلف رابطه سیاسی با ایران داشته و سفیر رد و بدل کرده اما پس از انقلاب اسلامی به هر نحوی که شده تلاش کرده رابطه ایران و مصر به سطح عادی سازی نرسد و همیشه مانع ارتقای سطح روابط بوده، چون می داند که رابطه ایران و مصر می تواند همه معادلات منطقه را به ضرر عربستان سعودی بر هم زند.
با توجه به شرایط مصر و با توجه به اینکه خود مصری ها هم راغب هستند رابطه خود با ایران را بهبود بخشند، فرصت بسیار خوبی برای حمایت از مصر پیش آمده و ایرانی ها می توانند قدم محکمی در عادی سازی وارتقای سطح روابط خود با مصر بردارند.
همچنین ایران و روسیه برای جلوگیری از ایجاد فشار های اقتصادی بر مصر می توانند کمبود نفت این کشور را جبران کنند تا دولت مصر از زیر فشار عربستان سعودی خارج گردد.
در صورتی که دیپلماسی ایران از این فرصت استفاده بهینه کند بدیهی است که خواهد توانست شرایط منطقه ای را کاملا برگرداند.