میخایل علاء الدین خبر نگار ریانووستی با رزمندگان دسته های دفاع از خود و ساکنان حلب و نظامیان ملاقات کرد و آنها برخورد خود به هواپیمایی روسیه در سوریه را بازگو کردند
یک هفته انزوای کامل
اکنون ارتش سوریه نصف پایتخت شمالی سوریه را زیر کنترل خود دارد ولی همه محله های شرقی دارای جمعیت بیش از 200 هزار نفر مثل سابق در دست گروههای رادیکال هستند.
این روزها فرماندهی نیروهای دولتی آغاز عملیات مقیاسی جهت آزاد سازی شرق حلب را اعلام کردند. سه شنبه ارتش و نیروی دفاعی برای اولین بار توانستند در بخش تاریخی آن کلانشهر پیشروی کرده و کنترل محله فرافره را باز ستانند. در آخر زمستان وضعیت حلب بحرانی بود. شبه نظامیان داعش حلب را تصرف کردند و پس از اشغال این شهر دومیلیونی از بقیه کشور قطع شد.
حج نینوا رزمنده حزب الله طرفدار دولت سوریه چنین تعریف کرد: «من در آزادسازی خناصر شرکت کردم. ما تقریباً سه هفته سعی کردیم این قصبه را بازپس بگیریم تا تأمین حلب از سر گرفته شود. جنگنده های روسی هر روز از ما حمایت میکردند و به برکت عملیات خلبانان روسی ما تلفات زیادی متحمل نشده و وظیفه خود را نسبتاً سریع انجام دادیم».
سال سلاح روسی در سوریه
ما در نقطه دیدبانی چریک های شیعه در محله 1070 واقع در جنوب غربی حلب می نشینیم. نینوا دعوت کرد که به اتاقهای زیرزمینی برویم که برای شب گذراندن مجهز اند و ضمن مراجعه به مهند سروان ارتش سوریه میگوید: «اگر روس ها نبودند ما الان در 1070 نبودیم، بگو کجا می بودیم؟»
این افسر که در گوشه اتاق نشسته بود پس از شب سنگین بدون خواب آشکارا نمیخواهد که کسی مزاهم او شود. داعشی ها شب تمام به مواضع ارتش و بسیج کپسول های گازی میانداختند که از آنها گلوله های جگی ساختند و خوابیدن برایش ممکن نبود.
در اوایل اوت گروه مسلح 8 هزار نفری تروریست ها از جنوب و جنوب غربی به حلب حرکت کردند. در چهار روز هجوم بیش از یک هزار و پانصد نفر از داعشی ها محو شدند.
جنگنده های روسیه و سوریه هر روز کاروان های داعشی در حال حرکت از استان ادلب را منهدم می کردند. نیروهای سوریه با حمایت هواپیما ها هم حملات تروریست ها را دفع کردند و به ضدحمله پرداخته و محوطه های آموزشگاههای نظامی و بخشی از محله 1070 و ناحیه راموسه را آزاد کردند که از آن راه لجستیک جنوبی این شهر می گذرد.
بالاخره حوصله سروان خوب شد. نینوا به او چای گرم و کلوچه اسفناج داد و او به صحبت پرداخته گفت: «راستی ما اینجا نمی نشستیم. شاید حلب اصلاً وجود خارجی نداشت. از ایجا تا بخشهای غربی میشود پیاده رفت. اگر ما را محاصره می کردند، ما در حلقه می بودیم نه آنها. من با تو کاملاً موافقم. جنگنده های روسی به ما بشدت کمک میکنند و به ملت ما امید به پیروزی بخشیدند».
سروان مهند در حال حاضر در یگان های ویژه خدمت میکند و قبل از جنگ خلبان هواپیمای آموزشی L-39 ساخت چک بود. وی نخواست تعریف کند که چرا از پرواز کردن منصرف شد و به پیاده نظام رفت. ولی متذکر شد که یک دفعه به او اجازه دادند که خلبان سوخو 24 روسی شود.
مهند ادامه داد: «شما روس ها جنگنده های خوبی دارید و کارشناسانتان عالی کار می کنند. من هنوز در آموزشگاه بودم و افسران روسی به ما آمده بودند و در باره هواپیماها و نحوه بهره برداری تعریف می کردند. افسران روس وفادار هستند. حالا هم مسکو اعلام کرد که ما را ول نخواهد کرد و ول نکرده و حد المقدور به ما کمک می رساند.
بخش 1070 به خاطر تعداد آپارتمان هایی که دارد نامگذاری شده. تا آغاز عملیات جنگی نتوانستند کل خانهها را بسازند.
در حوالی حلب تعداد بخشهای مسکونی زیاد است. این شهر قبل از بحران به شدت توسعه می یافت و پایتخت اقتصادی سوریه محسوب می شد. در شمال آن بزرگترین مرکز صنعتی ساخته شد. ساکنان محلی میگویند که همینکه تروریست ها این بخش را تصرف کردند این مرکز دمنتاژ و به ترکیه منتقل شد.
در شمال حلب تیرگی اوضاع کمتر از جنوب نیست. در ماه ژوئیه بیش از ده گروه به امر جبهه النصرة تلاش کردند از طریق مزارع ملاح واقع در نزدیکی اتوبان کاستیلو به حلب حمله ببرند. نیروی هوافضای روسیه و جنگنده های سوریه از نفرات پیاده نظامی حمایت کردند که چهار حمله تروریست ها را دفع کرده و بعد به تعرض پرداخت و آن اتوبان را باز پس گرفتند. بدین سان راه اساسی تدارک تروریست ها در حلب بسته شد و راه جدید تأمین شهر حلب از طریق محله بنی زید افتتاح گردید.
تا آن زمان شبه نظامیان توانشتند ناحیه رامسه را اشغال کرده و حلب را منزوی کنند. به برکت موفقیتها در جبهه شمالی این انزوا فقط سه روز طول کشید.
امروز سیل کامیون ها بدون وقفه از دو دروازه شمالی و جنوبی وارد حلب میشود. این شهر برای اولین بار پس از 2013 از دو سمت تأمین می شود.
زندگی روبراه میشود
در حال حاضر زندگی حلب در بخش زیر کنترل دولت سوریه آهسته آهسته رو براه می شود. ارتش دولتی شبه نظامیان را در رئوس اصلی بیرون رانده و به پاکسازی ها در داخل شهر دست زد.
ما و راننده مان با چریک های مهماننواز لبنانی و سروان نیروی ویژه سوریه خداحافظی کردیم و راهی شهر قدیمی شدیم. در آنجا مثل هیشه سرهنگ خاتم منتظر ما است.
امروز حوصله «محافظ» بخش تاریخی دمشق آشکارا بالا است زیرا نظامیان و مدافعان محله فرافره را آزاد کرده و بدین طریق با انجام عملیات موفقیت آمیز به عمق دشمن رفتند و جبهه به سوی بخشهای شرقی منتقل شد. همین الان نظامیانی رسیدند که به تجهیز مواضع آتشباری و پاسگاه ها پرداختند. شبه نظامیان با عجله عقبنشینی شده و مقادیر مهمات و تسلیحان خود را ول کردند.
سرهنگ خاتم ضمن تعمق در باره این وضع می گوید: «متاسفانه اینجا مجبوریم بدون حمایت جنگنده های روسیه عمل کنیم. اینجا ساختمانها بهم دیگر چسپیده و تعدادی از افراد غیر نظامی هست، از این رو خلبانان روسی در خارج از حلب ستونها و محل های تمرکز تروریست ها را بمباران میکنند که کمک بزرگی است. نیروی هوایی سوریه مراکز فرماندهی و مواضع تروریست ها در حومه شهر را منهدم می کند. این کار خیلی ظریف است».
پیشروی به کندی صورت می گیرد. یگان های دولتی بیم آن دارند که تروریست ها از افراد غیر نظامی بعنوان سپر زنده استفاده کنند. رادیکال ها با اجتناب ورزیدن از ضربات جدید انبار های اسلحه و مراکز فرماندهی را در مساجد و دبیرستان ها و در نواحی دارای جمعیت انبوه جا می دهند. آنها میدانند که هواپیمایی روس جان ساکنان بیدفاع را به مخاطره نخواهد انداخت.
ما در سوریه یک روز تمام در باره عملیات نیروی هوافضای روسیه در سوریه صحبت کردیم و در طول این زمان حتی یک نفر ابراز عقیده نکرد که هواپیماها باید به روسیه به محل استقرار خود باز گردند. نظامیان و ساکنان بیدفاع حلب که پنج سال در حالت بحران سپری کردند میدانند که آنها بدون کمک روسیه ممکن بود تابستان امسال و یا یک سال پیش خانه خود و شاید زندگی را از دست می دادند.