گزارش و تحلیل

اسلام و سیاست برنامه اول

© Sputnik / Iliya Pitalevاسلام و سیاست
اسلام و سیاست - اسپوتنیک ایران
اشتراک
رادیو " اسپوتنیک" ، به مخاطبان خود پیشنهاد می دهد که سری برنامه های مربوط به موضوعات سیاسی مهم ده سال اخیر یعنی " احیا و تقویت مولفه های سیاسی در اسلام " را دنبال کنند.

متاسفانه ، سیاست در اسلام اغلب ، جنبه های تروریستی و افراط گرایی به خود می گیرد.
ظهور و فعالیت شدید سازمان های اسلام گرایی چون " طالبان" ، " القاعده" و " داعش" در عرصه ی بین المللی و همچنین تعداد بی شمار گروهک های اسلام گرای افراطی که شهرت کمتری دارند ، تاثیر شدیدی بر سیاست جهانی گذاشته و می گذارد. افغانستان و عراق ، سوریه و یمن ، آفریقای شمالی و قفقاز، این مناطق ، از محدوده ی مورد علاقه و توجه افراطیون اسلام گرا خارج نمی شوند. میدان نبرد آنها کل جهان را دربرمی گیرد. نیویورک، بسلان، مسکو، بروکسل، تل آویو، استانبول، پاریس و خیلی شهرهای دیگر ، جایی که هزاران هزار فرد بیگناه نابود شدند تنها به خاطر آنکه آنها دیدگاه های انسان گریزی افراطیون اسلام گرا را نمی پذیرند.
رنسانس اسلام سیاسی ، نه تنها توجه سیاست مداران ، نظامیان ودیپلمات ها را به خود جلب کرده بلکه دانشمندان رشته های مختلف علوم از جوانب مختلف این پدیده را بررسی کردند.
در این سری برنامه ها ما سعی داریم برخی از جنبه های این مشکلات بدون حد و مرز یعنی اسلام و سیاست را بشکافیم.
امروز در برنامه ی اول: واقعیات جدید ، مشکلات جدید" ، بر روی اوضاع ژئوپلیتیکی تمرکز می کنیم ، در شرایطی که باعث می شود مولفه های سیاسی اسلام رشد و ترقی یابد.
شرق شناس ولادیمیر ساژین در این رابطه می گوید:
روندهای تاریخی جهانی اواخر قرن بیست ، ده سال اول قرن بیست و یک به تغییرات ریشه ای در توازن قدرت های سیاسی و نظامی در کره زمین تبدیل شد.
با گذشت بیش از چهل سال از جنگ جهانی دوم ، تقابل سیاسی — ایدئولوژیکی و نظامی " کمونیسم و کاپیتالیسم " در سطح جهانی عملا جهان را به دو بخش " اتحاد جماهیر شوروی و متحدین و حامیانش و در طرف دیگر آمریکا با متحدین و حامیانش " تقسیم کرد.
ساژین ادامه می دهد: چنین ساختار جهانی به مسکو و واشنگتن اجازه داد که در سطح مشخصی اوضاع در " مناطق تحت نفوذشان " را کنترل کرده و اجازه ندهند که بسیاری از درگیری های درون منطقه ای ، قدرت بلوک های یکپارچه را سست نماید. درواقع همیشه موفقیت آمیز نبود. گاهی درگیری های جدی و حتی جنگ در " زمین های مرزی" منطقه ی نفوذ در می گرفت. گواه آن ، کره ، ویتنام و افغانستان هستند. اما بدون هر شک و تردیدی ، حقیقت مبارزه ی استراتژیک دو سیستم در سطح جهانی به طور کل باعث خنثی شدن درگیری های قومی و مذهبی در سطح منطقه می شد.
در واقع با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، واقعیت های جدیدی به وجود آمد. ساختار معمول جهان ، که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شده بود از بین رفت. درگیری جهانی دو قدرت یعنی اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا ، دو بلوک یعنی قرارداد ورشو و ناتو به گذشته واگذار شد. به جای جهان دوقطبی که ده ها سال وجود داشت جهان چند قطبی به وجود آمد. مراکز جدید سیاسی ، اقتصادی، ایدئولوژیکی و نظامی قدرت ظاهر شدند یعنی ایالات متحده امریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن، چین، آسیای جنوب شرقی، و البته روسیه. برپایه آنها سیستم جدید ارتباطات متقابل شکل گرفت یعنی بافت پیچیده ای از همکاری و شراکت.
در این شرایط نه روسیه یعنی جانشین اتحاد جماهیر شوروی ، نه آمریکا در شرایطی نبودند که به میزان دلخواه بر اوضاع مناطقی که قبلا تحت کنترلشان بود تاثیر بگذارند. بنابراین اختلاف نظری های بین قومیتی و بین ادیانی بالقوه ، آشکار شدند. درگیری هایی در سطح منطقه ای بروز کرد که به فاکتورهای مستقل و مشخص بین المللی از جمله سیاست نظامی تبدیل شده بودند. اما نباید این روند را فقط با ضعف کنترل جهانی از جانب ابرقدرت ها توضیح داد.
اواخر سال 60 ، نشانه های انتقال هدفمند (یا انتزاعی) اسلام به سیاست آشکار شد. این پدیده " رنسانس اسلامی یا احیا " نام گرفت.
اسلام سیاستی را به دنیا آورد، ژنی که طی 14 قرن از تاریخ آن باعث حفظ سطح عالی سیاسی شدن این آموزه شد و تاثیر شدیدی بر توسعه ی روند های سیاسی — اجتماعی آن در کل جهان داشت. با توجه به مفهوم سیاسی و اجتماعی اسلام مشخص می شود که از چهارچوب عقاید معمولی خارج شده و پدیده ی اجتماعی و فرهنگی پیچیده ای را ارائه میدهد.
ساژین خاتمه میدهد: در برنامه ی بعد ، ما در خصوص اسلامی صحبت خواهیم کرد که چیزی بیشتر از یک مذهب است. اسلام تمامی جنبه های زندگی مسلمانان ، جامعه ی مسلمانان ، کشورهای مسلمان را دربرگرفته است و مولفه ی مهم اسلام ، سیاست است.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала