راهنمای اختلالات روانی کلان شهر

© Fotolia / Anetlandaجنون در کلان شهر
جنون در کلان شهر - اسپوتنیک ایران
اشتراک
در این کتاب از علایم ساده تری مانند دلهره، افسردگی و غیره صحبت می شود.

 زندگی در  شهرهای  بزرگ خواه  مسکو باشد یا نیویورک و یا تهران ، بیماری های متفاوتی را در پی دارد.  داریا وارلامووا و آنتون زایتسف به توصیف  رایج ترین علایم  این بیماری ها در کتاب خود  به نام «  جنون! راهنمای  اختلالات روانی برای ساکنان کلان شهرها»  پرداخته اند.  نویسندگان این کتاب بر افسردگی خود غلبه کردند و اطمینان دارند  که می توان بر هر یک از بیماری های نامبرده در کتاب پیروز شد.

 داریا وارلاموو   در مصاحبه با رادیو « سپوتنیک» گفت  که در کتاب  آنها از موارد  اختلال روانی مانند « هذیان»  که باعث ترس خیلی ها می شود  تعریف نمی شود. در این کتاب از  علایم  ساده تری  مانند دلهره، افسردگی و  غیره صحبت می شود.  نویسندگان کتاب از  7 رایج ترین   علایم اختلالات روانی  نام می برند.  این طبقه بندی  مطابقت کامل با  مسکو دارد و می تواند در مورد دیگر کلان شهرها نیز  صدق کند.

افراد مجنون

این  گروه  به  رایج ترین نوع افسردگی تعلق دارند.  علایم  آن  نوسان خلقی بین جنون و افسردگی است.  در حالت « شیدایی» — « سوپرمن» هستند: پر از انرژی  و  نیروی جسمی ، خوشبینی  با کمترین نیاز به غذا و خواب.  اما پس از مرحله « شیدایی — جنون»، فاز افسردگی فرا می رسد که « سوپرمن»  قبلی  دچار افسردگی شدید می شود.  علایم این فاز  اختلال در خواب،  تغذیه،  ضعف  جسمی  و روحی  و انحرافات جنسی است.

سندروم اسپرگر

بر اساس طبقه بندی  کنونی  این سندروم  شکل ملایم تر ائوتیسم است.  این نوع افراد با  دانش تخصصی خود  نظر اطرافیان را بخود جلب می کنند. بچه های مبتلا به این سندروم  مثل پروفسورهای خردسال به نظر می رسند، زیرا  تمام تاریخ  جنگ انگلیس — فرانسه را از حفظ هستند.  اما معاشرت  عادی برای آنها یک چالش  جدی است:  آنها قادر  به درک اشارات  غیر کلامی نیستند. آنها فقط  متن را درک می کنند اما  نمی توانند  به کنایه های طنز آمیز، خشونت  و یا تضاد  پی ببرند…

اختلال ضد اجتماعی شخصیت

 اگر افراد مبتلا به سندروم  اسپرگر  قادر به حس احساسات هستند،  این گروه  با همدردی بیگانه هستند. نمی توان انتظار ندامت، همدردی،  احساس گناه  و وفاداری را از اینگونه افراد داشت.در عین حال آنها قادرند  روحیات دیگر افراد را  بازتاب بدهند و ماسک   احساساتی بودن را بر چهره بزنند و از  توجه دیگران نسبت به خود بدور بمانند.  در جایی که باید گریه کرد، آنها اشک می ریزند  و در جایی که باید ابراز تعجب کرد  آنها ابروهای خود را بالا می کشند.  تلاش برای رسیدن به مقامات بالا به حساب دیگران در مورد این  طبقه از افراد نمونه وار است.

افسردگی

گروه معتاد به کار.  اینگونه افراد حتی با وجود بیخوابی مزمن،  استرس دائمی و ضعف جسمانی  از استراحت خودداری می ورزند.  این نوع افراد به جای استراحت دائما کار می کنند. آنها معتقدند که فقط باید کار کنند و استراحت معنایی ندارد. برای این گروه از افراد  قابل درک نیست که اعتیاد به کار باعث بیماری خواهد شد.  کودکان گرسنه آفریقا  استاندارد  جدی برای  این نوع متفکران  بزرگ است.  کار یعنی وظیفه.  او تا جان در بدن دارد کار خواهد کرد.

دلهره

 یکسری  اختلالات  نگران کننده وجود دارند.  این نوع افراد بی  دلیل دچار دلهره و ترس می شوند، به عنوان مثال،  وقتی شخص بی دلیل از خواب می پرد و بدنش را عرق سرد پوشانده است،  نمی تواند علت ترسش را بیان کند.  او خودش را در انتظار وقوع نوعی  بلای مجازی « کوک می کند».

 اختلال شخصیتی

اینگونه افراد در روابط جنسی خود  بین ایده آل و بیگانگی در نوسان هستند.  در عین حال چنین شخصی از تنهایی  هراس دارد.  به محض آنکه  « ماسک» از چهره  شخصی که با او ارتباط دارد کنار می رود، او  دائما تصویر منفی  از  دوست خود در نظر مجسم می کند و با تشدید انتقاد  رابطه خود را  برهم می زند.  از یکسو چنین شخصی خواهان برقراری روابط نزدیک با شخص دیگری است  و از سوی دیگر از  برقراری ارتباط هراس دارد.

سندروم کم توجهی  و بیش فعالی

اینگونه افراد با مسأله جدی   از نظر دقت و توجه روبرو هستند. آنها در  جلسه و یا کنفرانس،  نمی توانند آرام بنشینند. در آمریکا معتقدند  که  اینگونه افراد  از حس غریزی خاصی  در رشد start-ups برخوردارند. زیرا آنها می توانند  هر چند ظاهرا  به پردازش  حجم بزرگی از  ایده ها در کوتاه ترین زمان بپردازند.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала