گزارش و تحلیل

تاثیر شهادت مصطفی بدرالدین بر حزب الله

© AP Photo / Hassan AmmarAdnan Badreddine, brother of top Hezbollah commander Mustafa Badreddine, grieves at his brother's picture in a southern suburb of Beirut, Lebanon
Adnan Badreddine, brother of top Hezbollah commander Mustafa Badreddine, grieves at his brother's picture in a southern suburb of Beirut, Lebanon - اسپوتنیک ایران
اشتراک
فضای شهادت پر رمز و راز مصطفی بدرالدین فرمانده شاخه نظامی حزب الله لبنان در سوریه سوالهای زبادی بوجود آورده که دلیل این پر رمز و راز بودن چیست؟ و تاثیر شهادت ذو الفقار بر حزب الله لبنان چقدر خواهد بود؟

روایت های مختلفی از نحوه شهادت مصطفی بدرالدین ملقب به ذوالفقار مطرح شده. برخی در ابتدا بمباران مرکز استقرار وی توسط هواپیماهای اسرائیلی را مطرح کردند. سپس و پس از تحقیقات بحث گلوله باران آن مرکز توسط نیروهای تکفیری و مخالفین دولت بشار الاسد توسط حزب الله لبنان مطرح شد. رسانه های حامی گروه های مخالف دولت بشار الاسد نیز یک جریان توطئه داخلی برای قتل وی مطرح کردند. برخی هم مدعی شدند که وی در عملیات خان طومان به شهادت رسیده اما بعدا شهادت وی اعلام شده. همین تعدد روایت ها منجر به آن شده که سوال های زیادی در مورد قتل وی به وجود آید.

دلیل اینهمه اختلاف روایت ها در این است که هم هیچ هواپیمای اسرائیلی در آن زمان به پرواز در نیامده بوده و هم اینکه برد توپخانه مخالفین دور تر از آن بوده که به آن مکان برسد و تنها راهی که اینان داشتند نفوذ پشت خط ارتش سوریه و شلیک خمپاره و سپس فرار و یا استفاده از نیروهای خفته در منقه بوده که قطعا به دلیل اینکه فقط فرصت شلیک یک یا دو خمپاره بیشتر نداشتند اصابت دقیق محل استقرار شهید بدر الدین با فرض بر اینکه اطلاعات موثق مبنی بر وجود وی در یک مکان بسیار سخت به نظر می آمده و تنها گمانه زنی این بوده که همین اتفاق پیش آمده اما حمله کنندگان از اینکه چه فرد و یا افرادی در محل مورد اصابت گلوله ها حضور دارند نداشتند و به صورت تصادفی ذوالفقار در مکان حضور داشته.

اگر هم اینان اطلاعات موثق داشته اند که چه کس و یا کسانی در مکان مورد هدف مستقر هستند قطعا به جای خمپاره از موشک های هدایت شونده استفاده کرده اند که مشکل برد هم نداشته و فقط نیاز به کار گذاشتن یک فرستنده سیگنال در مکان هدف داشته که قبلا نیز اسرائیلی ها به تکرار از این نوع موشک ها در ترور افراد و شخصیت ها استفاده کرده اند و خود همین مساله می تواند نشانه ای بر ارتباط موضوع با اسرائیل باشد.

بر اساس سابقه حزب الله می توان گفت روایت این حزب از ماجرا صحیح ترین است و معمولا نیز همه می دانند که این حزب در این موارد سیاسی کاری نمی کند.

Боец движения Хезболлах у дороги из Хомса в Пальмиру в Сирии - اسپوتنیک ایران
یکی از فرماندهان حزب الله درنتیجه حمله هوایی در سوریه کشته شد

نکته ای که اینجا مطرح است این است که چرا مجریان عملیات که توانسته اند چنین شکار ارزشمندی را انجام دهند از اعتراف به انجام عملیات خود طفره  می روند؟

هدف اصلی مجریان این عملیات این بود که اینان در صدد بودند تا به هر نحوی که شده اسرائیل را مقصر جلوه دهند و حزب الله را وادار کنند جهت انتقام گیری دست به عملیات تلافی جویانه بزند و در جبهه جنوبی جنگی را باز کنند تا فشار بر علیه آنها در جبهه های شمالی کم شود. یکی دیگر از اهداف اینان قراردادن حزب الله و ارتش سوریه و روسیه و ایران رویاروی یکدیگر بود چرا که عملا می توانستند این ماجرا را القا کنند که سیستم های دفاعی روسیه و سوریه در قبال هواپیماهای اسرائیلی هیچ واکنشی نشان نمی دهند و عملا کاملا با اسرائیلی ها در ترور فرمانده نظامی حزب الله شریک هستند و سیستم دفاع موشکی روسیه در سوریه را زیر سوال ببرند. پس از اینکه هم اسرائیل دست داشتن در این ماجرا را انکار کرد و حزب الله هم تایید کرد که اینبار اسرائیل در ماجرا دخالت نداشته عملا نقشه ها همه به هم خود و بلا فاصله اتاق عملیات دشمنان حزب الله طرح جدیدی را پیاده کردند (نقشه ب پیاده شد) در این طرح اینان تلاش داشتند که این ماجرا را القا کنند که ترور شهید ذوالفقار یک تصفیه حساب درونی به دلیل اینکه وی متهم به دست داشتن در ترور رفیق حریری بوده است. نکته مبهم و ضعیف ماجرا در این بود که رفیق حریری در سال 2005 یعنی 11 سال پیش ترور شده و اگر بنا به تصفیه حساب درونی بود نیاز به 11 سال صبر کردن نبود. و اینجا نیز نقشه ب طرف مقابل دچار اشکال بود. اینان تلاش داشتند با استفاده از این حربه یک اختلاف درونی داخل حزب الله و یا میان حزب الله و سوریه بوجود آورند که این نقشه آنها نیز با روندی که از واکنش حزب الله شاهد بودیم نقش بر آب شد.

سوالی که اینجا پیش می آید این است که چقدر ترور این فرمانده بر حزب الله لبنان تاثیر خواهد گذاشت؟

اگر بخواهم خلاصه بگویم همان قدر که ترور عباس الموسوی (دبیر کل پیشین حزب الله لبنان) یا ترور عماد مغنیه (فرمانده نظامی سابق حزب الله لبنان) تاثیر گذاشت ترور مصطفی بدرالدین تاثیر خواهد گذاشت.

حزب الله یک تشکیلات سی و پنج ساله است که با احتساب سابقه موسسان و فرماندهان آن می توان گفت تشکیلاتی است که بیش از نیم قرن تجربه دارد و سازماندهی آن بگونه ای است که به هیچ وجه به فرد و یا افرادی در هر رده حزبی که باشند وابسته نباشد و این تشکیلات نشان داده که حتی اگر دبیر کل خود را نیز از دست دهد می تواند کار خود را بدون کم و کسری انجام دهد. نباید فراموش کرد که ساختار تشکیلاتی حزب الله بر دوش افرادی بنا شده که همه می دانند هر لحظه ممکن است اتفاقی برایشان پیش آید و به این دلیل وابستگی حزب به وجود آنها به همان نسبت که آنها برای حزب ارزشمند هستند اما می توان گفت صفر است چرا که اعضای حزب الله همه به دنبال شهادت می باشند و لذا کارهای خود را بگونه ای انجام داده اند که در صورت شهادت هیچ کم و کسری در غیبت آنها بوجود نیاید و همه شهادت آنها را تبریک بگویند نه تسلیت.

با این شرایط می توان گفت علیرغم اینکه فقدان فردی در رسته و رده فرماندهی مصطفی بدر الدین قطعا تاثیر بسیار زیادی از نظر روحی می تواند روی وابستگان وهمرزمان وی بوجود آورد، امری که انکار ناپذیر است، اما در عمل هیچ تاثیری بر ادامه فعالیت حزب الله و یا نقشه های آتی آن نخواهد داشت.

حتی می توان گفت چون ساختار حزب الله بر مبنای تقدیس شهادت بنا شده شهادت مصطفی بدر الدین منجر به تقویت روحیه همرزمان وی و تلاش آنها برای تلافی خواهد انجامید و به این دلیل قطعا حزب الله پس از به دست آوردن سرنخ های لازم بگونه ای تلافی به عمل خواهد آورد و به همین دلیل هم هست که اسرائیلی ها بلا فاصله دست داشتن خود در این عملیات را انکار کردند چون از روند تلافی حزب الله با خبر هستند.

 

ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با نظر هیئت تحریره مطابقت نداشته باشد.


نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала