گزارش و تحلیل

دیر فهمیدم کی هستم

© Fotolia / Kuchinaعکس سونوگرافی جنین
عکس سونوگرافی جنین - اسپوتنیک ایران
اشتراک
مجیدا خانم فهمید مرد است.

 زندگی تمام آدمها  به دوره های متفاوتی تقسیم می شود: قبل و  بعد از مدرسه،  قبل و بعد از دانشگاه،  قبل و بعد از نقل مکان، قبل و بعد از  یک حادثه تراژیک و غیره و غیره.  اما زندگی بعضی ها به قبل و بعد از تغییر جنسیت  تقسیم می شود.

 نادر مصری  که «مجیدا خانم»  بود به این دسته از افراد تعلق دارد.  مجیدا پس از  یک حادثه    به مرد تغییر جنسیت داد. نادر  به رادیو « سپوتنیک» اجازه داد با  تفصیلات  زندگی شخصی  اش آشنا شود.  زندگی او  برای جامعه عرب  یک موضوع شرم آور است.  نادر که 21 سال   بدن زنانه ای داشت تصمیم گرفت  تغییر جنسیت بدهد و مرد شود.  اما هیچ کس نادر را به عنوان مرد  قبول ندارد.

نادر گفت: « وقتی من 15 سال داشتم، احساس کردم که  چیز عجیبی  در بدن من دارد اتفاق می افتد. این موضوع را به والدینم گفتم اما  به دلایل گوناگون  حل این مسأله  به تعویق افتاد.  به مرور زمان من  هر چه بیشتر قانع می شدم که با وجود علایم زنانه ناچیزی، من دختر نیستم».

به گفته وی، پزشکان پس  از گذشت چند سال  معاینات و آزمایشات به این نتیجه رسیدند  که« مجیدا»  اصلا دختر نیست.

 نادر  گفت: « آلت تناسلی من واژگون شده بود».

پس از  تأیید پزشکان،  نادر  چند جراحی پلاستیک را از سر گذراند.  اما قبل از همه کمک روانشناسان لازم بود.  زیرا او که  21 سال در بدن زن زندگی کرده بود  حالا فهمیده بود که مرد است. این ضربه  سنگین اخلاقی برای او بود.  پس از کمک روانشناسان،  چند جراحی پلاستیک روی نادر انجام شد.

با وجود اینکه تمام عمل های جراحی  در  بیمارستان های  رسمی مصر انجام شدند،  مقامات ثبت احوال  اجازه نمی دهند نادر در  خانه « جنس» « مذکر» را در تمام اسناد انتخاب کند. مسأله این است که دولت  گواهی  بیمارستان های خصوصی را قبول ندارد.

نادر گفت: «  من باید یک عمل جراحی دیگر در بیمارستان دولتی  انجام بدهم که گواهی  آنجا به من امکان  خواهد داد از دولت بخواهم مرا رسما  «مرد» بداند. »

نادر تا قبل از  تغییر جنسیت در  کالج ورزشی شهر « اسیوط» درس می خواند، اما ریاست دانشگاه پس از اطلاع از تغییر جنسیت نادر مانع از ادامه تحصیل او شد.

«من سعی کردم ریاست کالج را قانع سازم که اجازه بدهد تحصیلم را در کالج ادامه بدهم. اما او به من گفت نمی تواند اجازه بدهد  آدمی مثل من  در کنار دیگر دانشجویان  در یک کلاس بنشیند.  برای من این یک ضربه سنگین  روحی بود.  زیرا تحصیل و کار من به خطر افتاده است.»

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала