گزارش و تحلیل

تحلیلی بر پدیده تروریسم تکفیری

© AP Photo / Hassan Amarالأخوان المسلمين
الأخوان المسلمين - اسپوتنیک ایران
اشتراک
در بحث تحلیل چگونگی شکل گیری تروریسم تکفیری و بعد از آن تروریسم تکفیری سلفی، چند شاخصه دارای ارجحیت می‎باشند که بررسی شان باعث نمایان شدن زوایای پنهان مسئله خواهد شد. این شاخصه‎ها بطور اخص عبارتند از اخوان المسلمین، القاعده، ایالات متحده، عربستان، کمونیسم و خاورمیانه. شاخصه‎های فوق الذکر شاید در ظاهر ارتباط چندانی با هم نداشته باشند، لیکن ...

ابتدا باید به پدیده شکل گیری اخوان المسلمین پرداخت. گروهی تکفیری که هدف از ایجادش به ادعای حسن البنا تمیز دادن اسلام راستین از اسلام دروغین به منظور استیلای دوباره مسلمانان سنی مذهب بر بیگانگان در کشورهای اسلامی بود و به سرعت به بزرگترین و فراگیرترین گروه سیاسی جهان سنی مذهب تبدیل شد. اوضاع وقت مصر به گونه‎ای رقم خورد که شرایط پذیرش نگرش‎ها و ایدئولوژی حسن البنا که تحت تاثیر شدید مکتب قطبی‎گری بود از سوی جامعه فراهم شده و بعد از کمتر از یک دهه اخوان المسلمین تبدیل به یک گروه سیاسی با ضریب نفوذ بالا در تمامی نقاط مصر می‎شود.سرکوب اخوان المسلمین از سوی دولت مصر سبب کوچ اعضای آن به عربستان و سوریه شده و دانشگاه الازهر و دانشگاه اسلامی مدینه نیز در مقاطعی به ترویج تفکر آن پرداختند. شاخه نظامی اخوان المسلمین که از دهه 1970 با نام جهاد اسلامی به فعالیت‎های گسترده نظامی پرداخت، دارای دو هدف عمده بود، سرنگونی انور سادات در مصر و سرنگونی حافظ اسد در سوریه. اخوان المسلمین تلاش‎های پنهانی برای سرنگونی جمال عبدالناصر هم داشت.

نکته بسیار مهم در این رابطه، خصومت شدید غرب خصوصا انگلیس، اسرائیل و بعد از آن ایالات متحده با جمال عبدالناصر، انور سادات و حافظ اسد و گرایش کمابیش علنی آنها به تفکرات کمونیستی و سوسیالیستی است. اخوان المسلمین و به تبع آن جهاد اسلامی به شکل عجیبی بجای درگیری حداکثری با اشغالگران در واقع با دشمنان آنها جنگیدند.

القاعده، دیگر گروه منشعب از اخوان المسلمین است که هسته مرکزی آن توسط اسامه بنلادن با هدف بیرون راندن صدام حسین از خاک کویت پایه ریزی و بعد از آن با ایدئولوژی مبارزه با شوروی در خاک افغانستان و به دعوت عبدالله عزام یکی از سران اخوان المسلمین که تا قبل از جنگ افغانستان در عربستان سکونت داشت، در پیشاور پاکستان بطور رسمی اعلام موجودیت کرد. این گروه نیز در وهله اول به مبارزه با کمونیسم پرداخت و بعد از پایان جنگ افغانستان روی به حمله به مواضع ایالات متحده آورد. حملاتی که با وجود سنگینی خسارات، آسیبی را علیه امنیت ملی ایالات متحده و متحدانش پدید نمی‎آورد. نباید فراموش کنیم که نام ابتدایی القاعده، جبهه بین‌المللی جهاد علیه یهودیان و صلیبیان بوده و طبیعتا این نام باید روشنگر ایدئولوژی آنها بوده باشد لیکن تا چندین سال بعد از تشکیل، نه تنها خبری از جبهه گیری علیه یهودیان و مسیحیان نبود، بلکه این گروه تنها به مقابله علیه مسلمانان و کمونیست‎ها پرداخت.

بعد از بیعت ایمن محمد ربیع الظواهری رهبر جهاد اسلامی و اسامه بن لادن رهبر القاعده قبل از حملات یازده سپتامبر،  نوع حملات القاعده یا قاعده الجهاد به شکلی دیگر تغییر می‎کند و این بار هدف نه کمونیسم، بلکه ایالات متحده با هدف کشاندن ارتش این کشور به خاورمیانه است و به نوعی القاعده از این تاریخ به بعد تبدیل می‎شود به ابزار توجیه سیاست نظامی ایالات متحده برای لشکرکشی به خاورمیانه. سیاستی پرخطر و جاه‎طلبانه که طبق قانون نانوشته اینگونه برنامه ریزی‎ها، امکان انحراف آن بسیار زیاد بود.

پس از اشغال عراق توسط ایالات متحده و در سال 2004، بعد از بیعت احمد فاضل النزال الخلایله معروف به ابومصعب الزرقاوی رهبر جماعت التوحید و الجهاد با قاعده‎الجهاد یا القاعده، شاخه قاعده‎الجهاد در عراق با نامقاعده‌الجهاد در سرزمین بین‌النهرین یا القاعده عراقبا هدف رویارویی با اشغالگران تشکیل و اعلام موجودیت می‎کند. ابومصعب الزرقاوی در سال 2006 کشته شده و رهبری این گروه به ابوحمزهالمهاجرمعروف به ابو ایوب المصری می‎رسد که از اعضای سابق اخوان المسلمین مصر بوده، در سال 1982 به شاخه نظامی آن یعنی جهاد اسلامی و از سال 2002 به عضویت القاعده در آمده و از یاران بسیار نزدیک ایمن الظواهری معاون وقت القاعده محسوب می‎شد. پس از کشته شدن وی در سال 2010، درست در زمانی که رهبری این گروه در خلآ قدرت قرار داشته و بعضی از اعضاء آن در حال پیوستن به دیگر گروه‎های جهادی عراق بودند، ابراهیم عواد ابراهیم البدری القرشی السامرائی معروف به ابوبکر البغدادی از انهدام آن جلوگیری کرده و اعضای گروه را تحت عنوان گروه دولت اسلامی عراق همچنان منسجم و در بیعت با القاعده حفظ می‎کند. بعد از مرگ اسامه بن لادن رهبر القاعده اختلافات البغدادی عراقی و الظواهری مصری نمایان شده و اهداف جاه طلبانه البغدادی برای ایجاد خلافتی فراتر از مرز عراق به رویارویی آنها منجر می‎شود. هم اکنون نیز جبهه النصره، شعبه القاعده در سوریه که مورد حمایت علنی ایالات متحده و عربستان می‎باشد به تقابل با داعش مشغول است.

مرور تمام این وقایع این نکته را منتج می‎شود که تروریسم تکفیری و به تبع آن تروریسم تکفیری سلفی، ابزاری برای پیشبرد سیاست‎های ایالات متحده و هم پیمانانش بوده که افسار گسیخته و به خطری برای خودشان تبدیل شد.  

نویسنده: مانی محرابی، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل بین الملل

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала