گزارش و تحلیل

راه واقع بینانه مبارزه با تروریسم

© East News / Ted NietersIslamic Jihad
Islamic Jihad - اسپوتنیک ایران
اشتراک
آنچه این روزها اخبار جهان را تحت الشعاع قرار داده، مذاکرات صلح یا به عبارت صحیح‎تر تلاش برای برگزاری مذاکرات صلح در باب کشورهای درگیر جنگ با تروریسم در خاورمیانه است.

اما نکته‎ای که معمولا از اذهان دور مانده این است که گفتگوهای صلح اصولا به مذاکرات دیپلماتیکی اطلاق می‎شود که میان دولت‎ها با هدف پایان بخشیدن به درگیری نظامی ارتش‎های شان صورت می‎پذیرد. این روش در مورد حکومت‎ها به نتیجه ختم می‎شود ولی آیا در مورد داعش هم صادق است؟
داعش نه حکومتی مرکزی دارد، نه دولتی برای دیپلماسی و نه ارتشی یکپارچه. به واقع باید پرسید در گفتگوهای صلح دقیقا با چه گروهی و در چه مورد بحث می‎شود؟ آیا ایالات متحده یا عربستان بعد از پایان گفتگوها می‎توانند نتایج را به داعش یا حداقل جبهه النصره ابلاغ کنند؟ آیا داعش، جبهه النصره و دیگر گروه‎های تروریستی به ابلاغیه‎های مبتنی بر گفتگوهای منتج از مذاکرات صلح از جانب ایالات متحده و عربستان تمکین می‎کنند؟
باید توجه داشت آنچه امروز در سوریه، عراق و یمن رخ می‎دهد جنگ با یک یا دو گروه تروریستی با نام‎ها و عناوین مشخص نیست، بلکه تروریسم تکفیری یک تفکر است که توانایی رسوخ در تمام نقاط جهان را دارد. از پیشاور تا کالیفرنیا و از جاکارتا تا پاریس. در واقع در مبارزه با تروریسم علی الخصوص تروریسم تکفیری، هرگز تلاشی برای مبارزه با اصل مسئله صورت نگرفته و همیشه تلاش بر مبارزه با مصادیق تروریسم بوده به همین دلیل در طی سالیان این پدیده نه تنها رو به زوال نرفته بلکه تکثیری قارچ مانند در تمام نقاط جهان داشته است.

واژه جنگ را نمی‎توان به راحتی به گروه‎های تروریستی اطلاق کرد زیرا جنگ دارای اصولی ست مشخص که طبق اصول آن می‎توان به جای رویارویی ارتش‎ها، به معاملات دیپلماتیک پرداخت. چیزی که امروز شاهد آن هستیم بسیار فراتر از واژه و مفهوم جنگ است زیرا پدیده‎ای که آن را تروریسم می‎خوانیم ارتش‎ها، دولت‎ها، حکومت‎ها و حتی جان مردم را تهدید نمی‎کند بلکه در حال تهدید ارزش‎ها و تفکرات مردم است.

تروریسم امروزی نه در پی فتح و استیلای بر چند شهر و یا نهایتا تشکیل یک خلافت با اهداف مالی، بلکه در پی گسترش تنش و خشونت شدید در میان تمام مردم جهان است و از طرد شدن‎های اجتماعی، تحقیرهای قومی و مذهبی، خشونت‎های حکومتی، ناامیدی و… به عنوان بستر فعالیت‎های خود استفاده می‎کند که نمونه آن را در پاریس و سن‎برناردینو شاهد بودیم.

برای مقابله با تروریسم باید عامل آن را شناسایی و به مقابله با آن پرداخت. با زور شاید بتوان تروریست‎ها را راند یا نابود کرد اما تروریسم را هرگز.

عوامل سازنده یک ذهن تروریسم در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی عبارتند از دیکتاتوری حکومت‎ها، انجماد فکری و برداشت غلط از مذاهب و ایدئولوژی‎ها، تبعیض و محرومیت‎ها، اختلافات طبقاتی و… که اگر کنار هم قرار گیرند، دیگر فرقی بین ایالات متحده و چچن یا فرانسه و افغانستان نیست و تاثیر خود را به بدترین شکل ممکن خواهند گذاشت. نمود این تاثیر را می‎توان در تعدد بالای جوانان اروپایی پیوسته به داعش مشاهده کرد.

علی ایحال، تروریسم محصول خاورمیانه و اسلام نیست و کشورهای غربی برای ریشه کن کردن آن باید در درون جوامع خود دنبال راه حل بگردند.

نویسنده: مانی محرابی، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل بین الملل

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала