گزارش و تحلیل

"کش الملک" در لبنان

Lebanon
Lebanon - اسپوتنیک ایران
اشتراک
حمایت سمیر جعجع از کاندیداتوری میشال عون در انتخابات لبنان یک کیش (عرب ها به "کیش" در بازی شطرنج "کش الملک" می گویند) در بازی شطرنج سیاسی خاورمیانه از طرف ایران دقیقا پس از شروع اجرای توافق هسته ای به حساب می آید.

شاید آخرین چیزی که تصور آن می شد آن بود که ایرانی ها بتوانند با سمیر جعجع، دشمن دیرینه خود در لبنان، کنار آیند و وی را به سمت حمایت از کاندیداتوری همپیمان خود یعنی میشال عون بکشانند اما سیاست پراگماتیسم ایران نشان داد که دیپلماسی ایرانی به قدری انعطاف پذیر می باشد که به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست.
شاید بتوان ده ها مثال از این سیاست ایرانی ها آورد که نمونه آن در یمن علی عبد الله صالح است، در جهان گفتگوی تلفنی آقای روحانی با اوباما و یا گفتگوهای ماراتونی آقای ظریف با جان کری مثال های بسیار قابل لمس به حساب می آیند. ایرانی ها حتی برای پیشبرد برنامه های سیاسی خود با صدام حسین هم گفتگو کردند و کاری کردند هواپیماهای جنگی عراق برای پناه از برادران عرب خود در ایران فرود آیند، همان زمان هم تعداد زیادی از افراد خاندان حاکم کویت در ایران پناه گرفته بودند.
متاسفانه عرب ها به دلیل برخورداری از نوعی کینه شتری در سیاست خود هیچ وقت از توانایی انعطاف پذیری در شرایط مختلف سیاسی روز برخوردار نیستند.
ژنرال میشال عون روزی فرمانده ارتشی بود که با ارتش سوریه در لبنان جنگید ولی امروزه مورد حمایت ایران و سوریه می باشد، جالب اینکه در آن زمان حزب الله لبنان از ورود به درگیری میان ارتش لبنان به فرماندهی میشال عون و همپیمانان سوریه امتناع کرد، و بعد ها میشال عون به عنوان همپیمان حزب الله لبنان و شخصیتی میهن پرست مجددا وارد عرصه سیاسی لبنان شد.
آقای سلیمان فرنجیه دیگر رقیب باقیمانده میشال عون برای کرسی ریاست جمهوری لبنان نیز از همپیمانان سنتی سوریه در لبنان به حساب می آید که جدا در جد روابط بسیار صمیمی با سوریه داشته اند.
به این ترتیب می توان گفت ایران توانسته کاندیدایی که خار در پای برنامه های سیاسی آن در لبنان به حساب می آمد را از صحنه خارج کند و فضای سیاسی لبنان را به سمت و سویی ببرد که کاندیداهای مطرح هر دو به نوعی همپیمان ایران و سوریه در لبنان به حساب می آیند.
ژنرال عون کم و بیش از حمایت فرانسه در لبنان نیز برخوردار می باشد و قطعا به عنوان کاندیدایی مقتدر در میان مسیحی های مارونی لبنان به حساب می آید که می تواند جایگاه از دست رفته مسیحیان در معادله سیاسی لبنان را بازگرداند.
سلیمان فرنجیه کاندیدایی است که به دلیل اختلافات پدر کشتگی با سمیر جعجع (سمیر جعجع متهم به ترور پدر سلیمان فرنجیه می باشد و به همین دلیل به اعدام و سپس حبس ابد و در نهایت با عفو سیاسی توسط رئیس جمهوری گذشته لبنان آزاد شد) در صورت رسیدن به کرسی ریاست جمهوری بیم آن می رود که به دنبال انتقام و ادامه تفرقه میان مسیحیان این کشور باشد. در مقابل فرنجیه در صورت رئیس جمهور شدن طلسم تسلط فرماندهان ارتش بر کرسی ریاست جمهوری لبنان را خواهد شکست و با توجه به روابطی که با آقای سعد حریری رهبر گروه مخالف و عربستان سعودی دارد ممکن است بتواند تعادل روابط وآرامشی که لبنانی ها بیم از دست دادن آن هستند را حفظ کند.
در حالی که شرط اول عربستان سعودی، رهبر جریان مخالف ایران در کشورهای عربی، خودداری ایران از گسترش یا تقویت نفوذ خود در منطقه و یا حتی عقب نشینی است، ایران پس از برجام بلا فاصله با حرکت کیش خود در لبنان نشان داده که تصمیم ندارد به هیچ وجه از گسترش و تقویت نفوذ خود در منطقه کم کند و اگر عربستانی ها می خواهند می توانند با همین شرایط پای میز مذاکره با ایران بنشینند و برای حل و فصل اختلافات خود با ایران و همچنین تعیین چهارچوب ها وحد و مرز های نفوذ با یکدیگر چانه زنی کنند.
تفاوت عملکرد سیاست نرم و سیاست تندرو به وضوح اینجا خود را نشان می دهد.
ایرانی ها 37 سال با آمریکایی ها و غربی ها جدال داشتند و 12 سال مذاکرات طاقت فرسای بسیار نفس گیری را با ابر قدرت های جهان تجربه کردند تا بتوانند به برجام برسند و هیچ عجله ای برای رسیدن به اهداف خود در منطقه در قبال عربستان سعودی ندارند در حالی که عرب ها در همه مذاکرات خود با دیگر کشورها نشان دادند که نفس مذاکره طولانی ندارند و پس از مدت کوتاهی مذاکره یا از کوره در می روند یا کل مذاکرات را به هم می زنند و یا به خواسته های رقیب خود تمکین می کنند. این موارد را ما کاملا در مذاکرات اعراب با اسرائیلی ها شاهد بودیم.
یکی از مشکلات اعراب در مذاکرات این است که استراتژی معینی برای مذاکرات خود ندارند و هنوز سیاست خود را با فنون معادلات نوین بین المللی تطبیق نداده اند. خیلی از کشورها ممکن است به دلیل تلاش برای به تاراج بردن اموال اعراب در مواردی با آنها همراهی کنند اما ، آدم ها را هر چه قدر گران بخرید باز هم ارزان هستند، این مورد در مورد کشورها هم صدق می کند.
امروزه جهان متمدن شرایط قرون وسطایی در تحمیل نظر و عقیده یک کشور بر دیگران (با زر و زور) را قبول ندارد بلکه جهان وارد چهارچوب هایی شده که باید طبق آن پیش رفت و گو اینکه عربستان سعودی هنوز "مات" بازی نشده، اما به هر حال بد نیست که دست اندرکاران حکومت در آن به فکر باشند کجای رفتار خود اشتباه می کنند که ایران در شرایط تحریم توانسه اینقدر در منطقه نفوذ داشته باشد، چرا که ایران پسا تحریم به مراتب قدرت مند تر و با نفوذ تر خواهد بود و عربستان سعودی باید به سرعت رویه و عملکرد بازی منطقه ای خود مخصوصا در قبال ایران را تغییر دهد وگرنه قطعا "کش — مات الملک" می شوند.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала