اگر بخواهیم مخالفت هایی را که در مجلس بر علیه برجام شده بود خلاصه کنیم می توانیم بگوییم نمایندگان واهمه عدم پایبندی ایالات متحده و غرب به تعهداتشان و همچنین اهداف فراتر از برجام ایالات متحده را داشتند نه اصل برجام، امری که تقریبا اکثریت مجلس ایران در آن همنظر بودند. می توان گفت بی اطمینانی به ایالات متحده و همچنین کشورهای غربی ریشه کل این واهمه ها بوده و هست. تعداد زیادی از نمایندگان مجلس ایران معتقد هستند که تعهدات کافی بر اجرای تعهدات غرب وجود ندارد و هیچ تضمینی نیست که اگر ایران به تعهدات برگشت ناپذیر خود، مثل سیمان ریختن در رآکتور وقلب تپنده نیروگاه اراک، عمل کند طرف مقابل هم به تعهدات خود عمل کند. این نمایندگان همچنین بیم آن را دارند که غرب پس از رفع تحریم ها به عنوان هسته ای مجددا اقدام به برقراری آنها به عناوین دیگر نماید. از سوی دیگر دولت جمهوری اسلامی معتقد است چهارچوب های بین المللی و روابط بین المللی تضمین کننده تعهدات است و نه حتی تعهدات کتبی و تلاش دارد با تسریع در اجرای برجام فرصت را جهت ترسیم چهارچوب های جدید در روابط بین المللی ایران از دست ندهد و با استفاده از این چهارچوب ها طرف مقابل را وادار به اجرای تعهدات خود نماید.
همانگونه که از قبل هم پیش بینی می شد، مصوبه اخیر مجلس ایران در واقع هم دست دولت را در اجرای تعهدات ایران باز گذاشت و هم اینکه نوعی ترمز قانونی هرچند ملایم برای شتاب دولت در اجرای برجام وضع نموده، بگونه ای که دولت جمهوری اسلامی از این پس موظف می باشد قبل از هرگونه اقدامی تضمین های لازم را بگونه ای تامین کند که قدم به قدم اطمینان حاصل کند طرف مقابل هم به تعهدات خود عمل می کند. همچنین در صورتی که پس از اقدام ایران هر گونه تعللی در عملکرد طرف مقابل در اجرای تعهدات خود مشاهده گردد دولت موظف می باشد بلا فاصله اقدام به بازگرداندن برنامه هسته ای ایران به مرحله قبلی نماید.
با این مصوبه که البته پس از گذشتن از موافقت شورای نگهبان به قانون تبدیل می گردد عملا دست دولت ایران در اجرای برجام باز شده و قانون هم تکلیف هایی را برای دولت مشخص کرده که حتی در صورتی که چنین قانونی در مجلس تصویب نمی شد دولت ایران به آن پایبند می بود.
حال در واقع دیگر مانعی برای اجرای برجام وجود ندارد و همه باید منتظر شروع اجرای آن باشند، اما در مقابل هم باید دید که آیا طرف مقابل در واقع ایالات متحده به تعهدات خود عمل می کند یا خیر؟
در صورتی که دولت آقای روحانی اقدام به اجرای برجام نماید و طرف مقابل هرگونه تعللی در اجرای تعهدات خود مخصوصا در زمینه رفع تحریم ها انجام دهد قطعا دولت با چالشی بزرگ تر از چالش فعلی مواجه خواهد شد و این چالش نه فقط در مقابل مجلس خواهد بود بلکه در مقابل جامعه مجبور به جوابگویی خواهد بود. چرا که وعده های آن همگی منوط به اجرای برجام و "سپس" رفع تحریم ها و "سپس" ورود پولهای بلوکه شده ایران و" سپس" شروع تعامل ایران با اقتصاد جهانی و "سپس" رفع مشکلات اقتصادی بوده که هر کدام این "سپس" ها خود به نظر خانی از خان های افسانه های شاهنامه به نظر می آید ولی اگر به اجرا در آید قطعا دولت آقای روحانی در نوبت بعدی انتخابات ریاست جمهوری رای قاطع رای دهندگان را به دست خواهد آورد و اگر هر کدام این "سپس" ها با چالشی مواجه شود به همان نسبت ادامه کار دولت آقای روحانی در دوره بعدی نیز دچار چالش خواهد شد.
چیزی که بدیهی است تاثیر اقتصادی برجام فرصت نخواهد داشت تا در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری که چند ماه دیگر برگزار خواهد شد نمود پیدا کند، و از امروز تا زمان انتخابات مجلسین در حالی که دولت تلاش خواهد داشت برجام را اجرا کند سیاست مداران دیگر هم وغم خود را صرف برنامه های انتخاباتی خود خواهند کرد.