گزارش و تحلیل

یک خیز مانده به قله

© REUTERS / Leonhard FoegerИранские ядерные переговоры в Вене
Иранские ядерные переговоры в Вене - اسپوتنیک ایران
اشتراک
اهمیت حل و فصل پرونده هسته ای ایران در حدی است که وزرای امور خارجه ایران و ایالات متحده بصورت ماراتونی با یکدیگر ملاقات می کنند و هر دو همه کارهای خود را کنار گذاشته اند و برای پایان بخشیدن به این پرونده در چند هفته اخیر همراه با معاونانشان ساکن وین شده اند.

می توان گفت اگر طرفین به دنبال رسیدن به یک نتیجه نبودند اینقدر وقت ارزشمند خود را صرف مذاکرات نمی کردند. به هر حال هم وقت وزیر امور خارجه آمریکا ، هم وزیر امور خارجه ایران و هم وزرای امور خارجه پنج کشور دیگر بزرگ جهان آنقدر ارزشمند هست که بی دلیل آن را هدر ندهند. توجه داشته باشید که صدها مساله دیگر در جهان هست که به همین وزرای امورخارجه مرتبط است اما همه برای حل یک پرونده دور هم جمع شده اند.

بر کسی پوشیده نیست زمانی که آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یک کلید در دست گرفت و اظهار داشت کلید راه حل مشکلات داخلی ایران در اختیارش است منظورش همان حل وفصل کردن پرونده هسته ای ایران بود. اما حل و فصل پرونده هسته ای ایران فقط کلید حل مشکلات داخلی ایران نمی باشد بلکه راهکار حل و فصل خیلی مشکلات دیگر بین المللی نیز هست.

Глава Организации по атомной энергии Ирана Али Акбар Салехи и министр иностранных дел Ирана Джавад Зариф - اسپوتنیک ایران
مذاکرات در وین و چانه زنی های آژانس بین المللی انرژی اتمی در تهران

صحبت در مورد تاثیر این پرونده بر مسایل منطقه خاورمیانه شاید آنقدر زیاد شده که نیاز به صحبت مجدد در مورد آن نباشد، اما یک روی دیگر سکه هم وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده و آن استفاده از راهکار مذاکره و گفت و گوی دیپلماتیک برای حل و فصل خصومت های مختلف در جهان است. طی چند دهه اخیر  خیلی از کشورهای جهان سعی کردند با استفاده از زور نظر خود را بر دیگران تحمیل کنند و پس از دو جنگ جهانی سازمان ملل با هدف تشویق گفتگوی سیاسی برای حل و فصل اختلافات ایجاد شد اما در طول عمر خود با ناکامی های زیادی مواجه گردید که منجر به جنگ های زیاد از کره شمالی و ویتنام و افغانستان گرفته تا عراق و لیبی و سوریه و یمن و اوروپا و آفریقا و… دلیل همه این جنگ ها این بود و هست که کشورها حاضر نیستند با یکدیگر گفتگو کنند و اختلافات فیما بین را بر اساس منافع مشترک یا با هدف رسیدن به نتیجه برد-برد حل کنند. در پرانتز بگویم که مصطلح برد-برد با مذاکرات هسته ای ایران وارد فرهنگ سیاست شد.

اگر مذاکرات هسته ای که پیش بینی می گردد تا پایان این هفته (احتمالا 8 یا 9 ژوئیه) به نتیجه اولیه خود برسد نتیجه برد- برد داشته باشد قطعا این مصطلح وارد عرصه سیاست جهانی خواهد شد و کشورهای جهان تلاش خواهند کرد اختلافات خود را بر اساس نتیجه برد-برد حل و فصل کنند و از اختلافاتی که در حال حاضر در اوروپا وجود دارد گرفته تا شرق آسیا — خاورمیانه — آفریقا — آمریکای لاتین و… همه را با تلاش برای درک نیاز های طرف مقابل و رسیدن به نقطه مشترک می توان بصورت مسالمت آمیز حل و فصل کرد.

شاید بتوان گفت که به همین دلیل هم هست که آقای جان کری و محمد جواد ظریف مذبوحانه تلاش می کنند هر طور شده این مذاکرات به نتیجه برسد و هر دو بتوانند نام خود را در تاریخ به عنوان افرادی که مصطلح برد-برد را در فرهنگ سیاست وارد کردند شناخته شوند. شاید هم برنده جایزه صلح نوبل شوند.

امروزه این دو وزیر امور خارجه مانند صخره نوردهایی می مانند که از سخت ترین شیب های جهان بالا رفته اند (آقای جان کری حتی با پای شکسته هم حاضر نشد از مسابقه باز بماند) و امروزه به نزدیک نوک قله رسیده اند. نوک قله ای که یک برجستگی ناهموار دارد. هر دو نیاز دارند که با هم یک خیز بردارند و به قله برسند. با رسیدن این دو به نوک قله و محکم نمودن طناب صعود راه صعود بقیه هم هموار می گردد. همانگونه که هر صخره نوردی می تواند به شما بگوید این خیز آخر مهمترین و خطرناک ترین خیز است که در آن صخره نورد می تواند یا به قله صعود کند و یا از همان قله به ته دره سقوط کند.

فعلا که همه تماشاچی ها امیدوار صعود دو صخره نورد هستند.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала