فیس بوک و مکانیزم فیلتر

© Fotolia / Photographeeکاربران شبکه های اجتماعی
کاربران شبکه های اجتماعی - اسپوتنیک ایران
اشتراک
شبکه های اجتماعی تحت کنترل افرادی قرار دارند که از امکانات مالی زیادی برخوردارند.

جامعه شناسان ابراز نگرانی می کنند  که الگاریتم فیلترهای شخصی  و  رتبه بندی اخبار  که توسط « فیس بوک» و دیگر شبکه های اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد  می تواند  باصطلاح « حباب های  فیلتری» را ایجاد کند.  این « حباب»ها مانع از آشنا شدن کاربران با  دیدگاه های دیگر می شود.  به عقیده آنها  این امر باعث تحریف  درک واقعیات  و حامل عواقب منفی  اجتماعی — سیاسی  خواهد بود — قطب بندی جامعه، و عدم  توانایی برای  گفتگوی سازنده  بین اشخاصی  که از دیدگاه های متفاوت برخوردارند.  مطالعه اطلاعات  ساختار  « مناسبات» دوستانه  و  فعالیت شبکه ای  10 میلیون نفر  از کاربران  « فیس بوک»  در آمریکا این نکته را مورد تأیید قرار داد که  لیبرالها و محافظه کاران  از لیست خبری  خود عمدتا  اطلاعاتی  را دریافت می کنند  که با  دیدگاه های  سیاسی آنها  همخوان است.  جالب است که این انزوای خبری  مطلق نیست.

 بسیاری از سایت های جستجو گر «  مانند گوگل»  و شبکه های اجتماعی  مانند (فیس بوک)فیلتر می شوند و  اطلاعات آنها رتبه بندی می شود. این اطلاعات رتبه بندی می شوند  و سعی می کنند  علایق و سلایق کاربران  « حدس زده شود».  این حدسیات بر طبق  فعالیت های گذشته کاربر استوار است: چه سوالاتی مطرح کرده است  و از چه بخش های سایت دیدن کرده است و غیره.  این چیزها   در صورتی که هدف شما  سفارش پیتزا  و یا پیدا کردن فیلم  مورد علاقه اتان باشد  راحت خواهد بود.

 اما چنین راحتی کار  نتیجه برعکس هم دارد.  فرض کنیم شما  می  خواهید به ارزیابی   عقاید در باره یک خبر سیاسی  بپردازید.  اگر  خادمان الگاریتم فقط آن  عقیده ای را  به شما توصیه کنند که شما با آن موافقید، نهایتا تحریف تصویر واقعی رخ خواهد داد.  کاربر می تواند  در باصطلاح « سلول خلاء» قرار بگیرد. جایی که  در آنجا همه از یک دیدگاه برخوردارند و دسترسی به دیدگاه آلترناتیو نیست. در نتیجه  شخص به  این فکر می افتد که  موضع او — یگانه  موضع صحیح است و هیچگونه عقیده دیگری در باره این مسأله نمی تواند وجود داشته باشد. بعضی از  جامعه شناسان این امر را خطر بالقوه برای  دمکراسی می دانند، زیرا  تقسیم فضای خبری  به « حباب » های بسته  موجب قطب بندی جامعه   خواهد شد و مانع از  گفتگوی سازنده با  کسانی می شود که از نظرات دیگری برخوردارند.

گروه محققان — کارمندان « فیس بوک»- سعی کردند با مطالعه  بخش بزرگی از اطلاعات  شبکه ای 10 میلیون کاربر آمریکایی به ارزیابی مقیاس  این مسأله بپردازند. آنها به بررسی 500 همایش  پرداختند و معلوم شد که  دوستان لیبرال ها بیشتر لیبرال و محافظه کاران  نیز بیشتر «دوستانی»  پیرو دیدگاههای مشابه دارند.  حدود 20 درصد  دوستان هر دو گروه  کاربرانی  هستند که از دیدگاه های  سیاسی   عکس آنها برخوردارند.

 پیداست که کاربران با  انتخاب دوستان همفکر، شخصا  دسترسی به  اخبار دیگر را محدود می کنند. اما فیلترکردن اطلاعات بدینجا ختم نمی شود.  مرحله دوم حدس  اخبار مطابق با سلیقه کاربران و   فعالیت گذشته اوست. مرحله سوم،  فیلتر  توسط کاربر انجام می شود که یا  از « لینک »  استفاده می کند و یا آن را نادیده می گیرد.

اگر کاربران  بطور تصادفی  لینک ها را از بین کاربران « فیس بوک»  انتخاب می کردند 50-40 درصد  اطلاعات دریافتی  در تضاد  با دیدگاه های سیاسی  آنها می بود. از آنجا که کاربران همفکران را  به جمع خود راه می دهند  سهم « غریبه» ها  به 35  در صد در بین  محافظه کاران و 24 درصد در بین لیبرال ها کاهش می یابد. الگاریتم  رتبه بندی  اتوماتیک تأثیر کمی دارد و  در مرحله سوم کاربر شخصا  سایت هایی را انتخاب می کند که از نظر ایده به او نزدیک تر است.  بدین ترتیب  29 درصد مطالبی که محافظه کاران مطالعه می کنند « بیگانه» هستند و  در بین لیبرال ها سهم  مطالب  آلترناتیو  20 درصد است.

 تحقیقات نشان داد  که فضای خبری «فیس بوک» واقعا هم به محافظه کار و لیبرال تقسیم شده است.  اما انزوای هر دو اردوگاه مطلق نیست: ایده های بیگانه نیز سر از  صفحات آنها در می آورد که در این جا خود  کاربران با انتخاب دوستان همفکر  نقش بازی می کنند.

کارشناسان مستقل می توانند نتایج  تحقیقات محققان  را  مورد بررسی قرار بدهند. زیرا  آنها به عنوان کارمندان شرکت های اینترنتی در  امنیت کلی  شرکت خود _ فیس بوک — ذینفع هستند.  تحقیقات جدی  شبکه های اجتماعی و تأثیر آنها بر زندگی اجتماعی  شروع شده است  و  هنوز زود است که  نتایج نهایی اعلام شوند.

سکوت  ریکارد  کارمند سابق  سازمان اطلاعات آمریکا در  گفتگو با رادیو « سپوتنیک» گفت: باید این موضوع را درک کرد که وقتی شبکه های اجتماعی تازه  ظاهر شدند  سانسور و کنترل بمراتب کمتر بود.  مثلا در زمان   « قیام در مصر»  استفاده از  شبکه های اجتماعی آزادتر بود.  وقتی مردم سعی می کنند از روشهای جدید رواج اطلاعات برای رسیدن به اهداف  خود استفاده کنند — در پاسخ، کاربرد روشهای تشدید کنترل  و به حداقل رساندن  و حتی « خفه کردن»  اطلاعات  دیگر  رخ می دهد.  شبکه های اجتماعی ابتدا  ازادتر بودند اما  حالا  آنها تحت کنترل  افرادی قرار می گیرند  که از امکانات مالی زیادی برخوردارند، درست مثل  همان اتفاقی که برای  رادیو وتلویزیون افتاد. بدون شک این سانسور است. نه فقط سانسور دولتی ، بلکه  افراد  جداگانه با نفوذ  دیگر».

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала