گزارش و تحلیل

از ناظران تا نیروهای حافظ صلح

© Photo / UN Photo/Marie FrechonШлем и бронежилеты миротворцев ООН
Шлем и бронежилеты миротворцев ООН - اسپوتنیک ایران
اشتراک
اجرای صلح و حفظ صلح، دو گونه از عملیات صلح جویی است که باید درنظر گرفته شود.

در سال ۲۰۱۵، "نیروی حافظ صلح"  سازمان ملل، ۷۰ ساله شد. برای اولین بار، این اصطلاح در سال ۱۹۴۵ وارد منشور سازمان ملل متحد شد. با گذشت نه سال، در سال ۱۹۵۶، نیروهای حافظ صلح، یا به عبارت دیگر ناظران نظامی، برای اولین بار در مناطق درگیری آن زمان، یعنی در کشمیر، فلسطین و کانال سوئز، مورد استفاده قرار گرفتند. در آن زمان ناظران نظامی وظیفه داشتند تا در مرزهای مناطق درگیر، آتش بس و روند صلح را تحت کنترل خود قرار دهند. ناظران نظامی نمی توانستند از درگیری ها جلوگیری و یا در آنها دخالت کنند.

با گذشت زمان، علاوه بر ناظران نظامی، سازمان ملل متحد شروع به اعزام نیروهای حافظ صلح به مناطق جنگی کرد. مشخص شد که اجرای صلح و حفظ صلح، دو گونه از عملیات صلح جویی است که باید درنظر گرفته شود. الکساندر کونفیساخور، استادیار دپارتمان روانشناسی سیاسی دانشگاه سن پترزبورگ می گوید که امروز، نیروهای حافظ صلح تنها با یک مسئله روبرو هستند، که حل آن برای عادی سازی اوضاع در مناطق جنگی، بسیار مهم است:

"وظیفه اصلی آنها قرار گرفتن در بین طرفین درگیر، و جلوگیری از تماس مستقیم آنها و کشتار یکدیگر است. به غیر از این کار دیگری از عهده آنها بر نمی آید. در غیر این صورت باید از افرادی با وظایف و تعلیمات دیگری استفاده می شد."

یکی از بارزترین نمونه چنین کاری، روند عادی سازی اوضاع در اوستیای جنوبی و منطقه آبخاز است. در همین راستا، پاول سویاتِنکوف، کارشناس بنیاد دیدگاه تاریخی می گوید که نیروهای حافظ صلح روسیه کاملا به وظایف خود عمل کرده و اجازه ندادند تا طرفین دوباره با هم درگیر شوند:

"به عنوان مثال، نیروهای حافظ صلح روسیه، در آبخازیا و اوستیای جنوبی نقش مثبتی بازی کرده، و با قرار گرفتن بین آنها از گسترش درگیری جلوگیری و در نتیجه آتش جنگ را متوقف کردند. اگر نیروهای حافظ صلح ما وجود نداشتند، واضح است که اوستیای جنوبی وارد یک درگیری سنگین با نیروهای گرجستانی می شدند".

در واقع بی طرفی حافظان صلح، در بسیاری از مواقع کلید موفقیت آنها است. توانایی نیروهای حافظ صلح روسیه در انجام وظیفه و حفظ فاصله از طرفین مناقشه، با شرکت در بسیاری از عملیات ها از جمله در کوزوو، ترانسنیستریا (پردنیستروویا)، تاجیکستان و اوستیای جنوبی، به اثبات رسیده است. الکساندر کونفیساخور معتقد است که حضور نیروهای حافظ صلح کمک زیادی به نجات جان مردم بی گناه می کند:

"اگر هیچ نیروی حافظ صلحی در مناطق درگیر وجود نداشت، آن وقت آنجا خالی از سکنه می شد. هنگامی که جنگ داخلی بروز می کند و روستاها و شهرهای مجاور با یکدیگر وارد جنگ می شوند، آن وقت، حق و نا حق معنی ندارد. جنگی شروع شده که تا نابودی کامل طرف مقابل، ادامه پیدا می کند. بنابراین لزوم نیروهای حافظ صلح به عنوان یک نیروی بی طرف، تنها برای جدا سازی و حایل شدن میان طرفین متخاصم است.نقش پاسداران حافظ صلح بسیار مهم است، چرا که آنها اغلب تنها عاملی هستند که از جنگ، خونریزی و کشتار افراد به دست یک دیگر جلوگیری می کند."

با این حال این را نیز نباید فراموش کرد که گاهی اوقات نیروهای حافظ صلح به وظایف اصلی خود عمل نمی کنند. متاسفانه جهانیان هنوز می توانند ماموریت حفظ صلح در یوگسلاوی سابق را به یاد بیاورند. پاول سویاتنکوف با اشاره به این واقعه می افزاید:

"البته دستور و حکم ماموریت پاسداران حافظ صلح می تواند نقش بسزایی ایفا کند. به عنوان مثال، غرب اغلب تحت پوشش نیروهای حافظ صلح، در واقع می تواند این یا آن کشور را اشغال کند. اکنون بوسنی و هرزگوین تبدیل به مستعمره آنها شده است. در آنجا کشور توسط نماینده عالی اداره می شود که توسط اروپايیان منصوب شده و اوضاع را تحت کنترل قرار می دهد. بسته به شرایط، نیروهای حافظ صلح را می توان برای اهداف مختلف استفاده کرد.که آن هم همیشه صلح آمیز نیست."

اما حتی زمانی که نیروهای حافظ صلح با پیروی از منشور سازمان ملل متحد به وظایف خود عمل می کنند، باید به یاد آورد که این تنها آغاز کار است.در واقع نیروهای حافظ صلح می توانند درگیری ها را از مرحله جنگی خارج کرده و شرایط را برای انجام مذاکرات واقعی مهیا کنند. پس از آن کار باید توسط سیاست مداران ادامه یابد. اما واقعیت این است که اهداف این سیاست مداران همیشه با اهداف حل و فصل مسالمت آمیز، تطابق ندارد.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала