هفته گذشته فرمانده این ملوانان در مقابل کمیته کنگره آمریکا حظور یافت و به استناد مجله واشنگتن تایمز اظهار داشته: "من بر این باور بودم که پرزیدنت باراک اوباما (فرمانده کل قوا در ایالات متحده) در آن برهه از من نمیخواهد که بر مبنای یک سوءتفاهم یا اشتباه آغازگر یک جنگ با ایران باشم".
با توجه به اینکه همه این ملوانان جوانان کم تجربه بودند این اظهار نظر نشان می دهد که فرمانده آنها پخته بود و علیرغم اینکه می دانست ممکن است در حین بازگشت با توبیخ و اخراج از نیروی دریایی و… مواجه گردد اما ترجیح داد تسلیم نیروهای ایرانی گردد تا مسبب بروز یک جنگ نشود.
قایق های این ملوانان مسلح بود و امکان درگیری و تقاضای کمک از باقی یگان های آمریکایی مستقر در آبهای خلیج فارس را داشتند و قطعا در صورت خودداری از تسلیم و یا درگیری نیروی دریایی سپاه پاسداران به آنها تیر اندازی می کرد و ممکن بود قبل از اینکه کمک به آنها برسد هر دو شناور آمریکایی را غرق می کردند.
در این شرایط حساس فرمانده این ملوانان ظاهرا تشخیص داد که شانس دوم یعنی کشته شدن همه نیروهای تحت امر وی تا قبل از رسیدن کمک بیشتر است و در نهایت کشته شدن اینان فقط بهانه ای برای سیاست مداران تندرو در ایالات متحده جهت شعله ور کردن یک جنگ و یا حد اقل استفاده از خون این سربازان بی گناه جهت برهم زدن توافق احتمالی هسته ای میان ایران و 1+5 خواهد شد و عملا تصمیم صحیح، یعنی همانا تسلیم شدن، را گرفت.
حال گذشته از همه ماجراها و یا طرفداری از طرفهای ماجرا باید گفت این افسر نه فقط در این ماجرا بزدلی به خرج نداده بلکه شجاعت وعقلانیت به خرج داده چون درگیری در این شرایط فقط تصمیم یک فرد ابله می بود. و به نظر بنده نه فقط نیروی دریایی ایالات متحده نمی بایست وی را اخراج می کرد بلکه می بایست به وی نشان لیاقت نیز می داد چون این ارتش و حتی خود کنگره ایالات متحده با کمبود چنین افرادی مواجه می باشد.
در این شرایط حساس فرمانده این ملوانان ظاهرا تشخیص داد که شانس دوم یعنی کشته شدن همه نیروهای تحت امر وی تا قبل از رسیدن کمک بیشتر است و در نهایت کشته شدن اینان فقط بهانه ای برای سیاست مداران تندرو در ایالات متحده جهت شعله ور کردن یک جنگ و یا حد اقل استفاده از خون این سربازان بی گناه جهت برهم زدن توافق احتمالی هسته ای میان ایران و 1+5 خواهد شد و عملا تصمیم صحیح، یعنی همانا تسلیم شدن، را گرفت.
حال گذشته از همه ماجراها و یا طرفداری از طرفهای ماجرا باید گفت این افسر نه فقط در این ماجرا بزدلی به خرج نداده بلکه شجاعت وعقلانیت به خرج داده چون درگیری در این شرایط فقط تصمیم یک فرد ابله می بود. و به نظر بنده نه فقط نیروی دریایی ایالات متحده نمی بایست وی را اخراج می کرد بلکه می بایست به وی نشان لیاقت نیز می داد چون این ارتش و حتی خود کنگره ایالات متحده با کمبود چنین افرادی مواجه می باشد.
برخی وقتی به سخنان دونالد ترامپ گوش می کنند فکر می کنند که این فرد ابله است اما باید گفت که وی یک آمریکایی صادق است که بی شیله پیله سخن و حرف دل بخش بزرگی از ملت آمریکا را می زند و به همین دلیل هم توانسته این همه طرفدار جمع کند.
روحیه آمریکایی بر اساس قلدری و تصرف مال و اموال دیگران و رسیدن به قدرت به هر وسیله بنا شده و همان تفکر کاو بوی که از چند قرن پیش بر ایالات متحده مسلط بود هنوز در روحیه آمریکایی ها وجود دارد. امروزه نیز بخش عظیمی از جامعه آمریکایی هنوز چنین روحیه و تفکر را دارد. به همین دلیل هم هست که آمریکایی ها تلاش دارند با زر و زور و تزویر حرف خود را در جهان به کرسی بنشانند و روزی نیست که آمریکایی ها در جایی از جهان درگیر جنگ و کشت و کشتار نباشند.
روحیه آمریکایی بر اساس قلدری و تصرف مال و اموال دیگران و رسیدن به قدرت به هر وسیله بنا شده و همان تفکر کاو بوی که از چند قرن پیش بر ایالات متحده مسلط بود هنوز در روحیه آمریکایی ها وجود دارد. امروزه نیز بخش عظیمی از جامعه آمریکایی هنوز چنین روحیه و تفکر را دارد. به همین دلیل هم هست که آمریکایی ها تلاش دارند با زر و زور و تزویر حرف خود را در جهان به کرسی بنشانند و روزی نیست که آمریکایی ها در جایی از جهان درگیر جنگ و کشت و کشتار نباشند.
گذشته از اینکه چه کشور یا کشورهایی حامی گروههای تروریستی هستند و چگونه این گروه ها در جهان تشکیل شده اند اما عموما چون خیلی از ملت ها با روش های متعارف نمی توانند در مقابل کشتار آمریکایی ها در کشورهای خود ایستادگی کنند امروزه شاهد گسترش تروریسم در جهان می باشیم.
شاید اگر افرادی مانند فرمانده ملوانان آمریکایی روزی در ایالات متحده بتوانند کنگره و کرسی ریاست جمهوری را در اختیار بگیرند بتوان امیدوار بود که تعقل وارد سیاست آمریکا شود و جهان از این همه جنگ و جدال نجات یابد.
شاید اگر افرادی مانند فرمانده ملوانان آمریکایی روزی در ایالات متحده بتوانند کنگره و کرسی ریاست جمهوری را در اختیار بگیرند بتوان امیدوار بود که تعقل وارد سیاست آمریکا شود و جهان از این همه جنگ و جدال نجات یابد.